:
در سال های اخیر به نقش کارآفرینان در تسهیل توسعه اقتصادی جهانی توجه ویژه ای شده است. کارآفرینی مانند انقلاب و جنبش در سرتاسر دنیا گسترش یافته است. در حال حاضر سیر تحولات جهانی , کارآفرینان را در خط مقدم توسعه فن آوری و توسعه اقتصادی قرار داده است. تجربه موفقیت آمیز اغلب کشورهای پیشرفته و نیز برخی از کشورهای در حال توسعه در عبور از بحران اقتصادی به واسطه توسعه کارآفرینی در آن کشورها, موجب گردیده تا سایر کشورها نیز برای کارآفرینی, کارآفرینان و شکل گیری کسب و کارهای نوآورانه اهمیت خاصی قائل گردند. توسعه کارآفرینی در یک کشور نیازمند اقدامات همه جانبه و هماهنگی در جنبه های مختلف سیاسی, اقتصادی, اجتماعی, فرهنگی, خانوادگی و حتی فردی است.
تحولات ناشی از انقلاب صنعتی, نقش دیرین آموزش و پرورش را به طور کلی دگرگون ساخت به گونه ای که در برنامه ها , محتوای درسی و روشهای تعلیم و تربیت تغییرات اساسی ایجاد نموده , که یکی از مهمترین آنها توسعه ی آموزشهای فنی و حرفه ای می باشد. تربیت نیروی انسانی موردنیاز جوامع در قالب آموزشهای فنی و حرفه ای از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم , مورد توجه بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفت. در پی پیشرفتهای علمی و صنعتی پس از جنگ جهانی دوم , این آموزشها به نحو بی سابقه ای در جهان گسترش یافت تا آنجا که امروز آموزش فنی و حرفه ای وزارت کار و امور اجتماعی پس از آموزش و پرورش , در بسیاری از کشورها خصوصا جوامع صنعتی در جهت پاسخگویی هر چه بیشتر به نیازهای اقتصادی و اجتماعی در حرکت می باشد. از آنجایی که آموزش, یکی از جنبه های مهم در گسترش کارآفرینی است و سازمان فنی و حرفه ای نیز در این امر نقش موثری ایفا می نماید یکی از اقدامات اساسی زمینه ای در این راستا شناسایی افراد کارآفرین و نیز شناسایی کسانی است که ظرفیت های کارآفرینی در آنها وجود دارد.
عنوان این تحقیق نقش آموزش های فنی و حرفه ای در توسعه کارآفرینی در استان اصفهان (مطالعه موردی : شهرستان کاشان) می باشد. در این فصل شرح و بیان مسئله تحقیق, اهمیت و ارزش آن, اهداف تحقیق, فرضیات تحقیق, متغیرهای تحقیق, قلمرو تحقیق, روش کار تحقیق و در پایان فصل نیز واژه های مهم عملیاتی که در این تحقیق مورد استفاده قرار می گیرند , شرح داده می شود.
1-1. شرح و بیان مسئله
در دنیای در حال تحول امروز، كامیابی از آن جوامع و سازمان هایی است كه بین منابع كمیاب و قابلیت های مدیریتی و كارآفرینی منابع
انسانی خود رابطه معنی داری برقرار سازند. به عبارتی دیگر جامعه و سازمانی می تواند در مسیر توسعه، حركت رو به جلو و با شتابی داشته باشد كه با ایجاد بسترهای لازم، منابع انسانی خود را به دانش و مهارت های كارآفرینی مولد تجهیز كند تا آنها با استفاده از این توانمندی ارزشمند، سایر منابع جامعه و سازمان را به سوی ایجاد ارزش و حصول رشد و توسعه، مدیریت و هدایت كنند. بنابراین آموزش مهارت های كارآفرینی برای ارتقاء هر جامعه و سازمانی امری ضروری است (آقازاده و رضازاده،1383 : 14). از آنجا كه كارآفرینی اكتسابی است لذا مهارت های آن قابل یادگیری است. بسیاری از جنبه های كارآفرینی می تواند آموزش داده شود اما پذیرش ریسك و داشتن جرأت، لازمه ی موفقیت در آن می باشد. به هر حال آموزش كارآفرینی نقش مهمی را در ارتقاء كارآفرینی بازی می كند. آموزش كارآفرینی با تقویت نوآوری، خلاقیت، انعطاف، ظرفیت پاسخگویی در شرایط مختلف، خود گردانی و خود مدیریتی، رفتارها و نتایجی را تولید می كند. عدم موفقیت در كارآفرینی خود بخشی از فرآیند یادگیری است كه این امر اشاره به این دارد كه كارآفرینی می تواند با آموزش و تربیت تحصیل گردد. هر فرد برای كارآفرین شدن باید مهارت هایی را كسب كند. به طور كلی مهارت های كارآفرینی را می توان در سه بخش مهارت های شخصی، مهارت های مدیریتی و مهارت های فنی كارآفرینی دسته بندی نمود. (ابراهیمی و زارعی، 1387: 23- 22)
از كارآفرینی تعاریف مختلفی شده است، دانشمندان علوم اجتماعی، روانشناسی، اقتصادی و مدیریت هر یك تعاریف خاصی برای كارآفرینان دارند. اما آنچه در اكثر آن ها می توان مشاهده كرد این است كه كارآفرینان محور توسعه اقتصادی بوده و با تخریب روش كهن و نا كارآمد قبلی و جایگزینی آن ها با شیوه های كارآمد و نوین به نظام اقتصادی، پویایی و حیات می بخشند (سعیدی كیا،1385،20).
كارآفرین و كارآفرینی اولین بار مورد توجه اقتصاددآنان قرار گرفت، تمامی مكاتب اقتصادی از قرن شانزدهم میلادی تاكنون به نحوی كارآفرینی را در نظریه های اقتصادی خود تشریح نموده اند. از نظر اقتصاددآنان كارآفرین فردی است كه منابع، نیروی كار، مواد و سایر دارایی ها را با هم تركیب می كند تا ارزش آن ها را نسبت به قبل بیشتر نماید. همین طور كسی است كه تحولات، فن آوری ها و نظم جدیدی را بنیان می نهد (Karl Vesper, 1993, 13). ریشه مفهوم كارآفرینی به قرن 18 میلادی باز می گردد كه ریچارد كانتیلون، این واژه را در علم اقتصاد ابداع كرد و آن را چنین تعریف نمود: «كارآفرین فردی است كه ابزار تولید را به منظور تركیب به صورت محصولاتی قابل عرضه به بازار خریداری می كند». پس از آن ژان باتیست سی[1]، اولین كسی بود كه بر نقش حیاتی كارآفرینان در جا به جایی منابع اقتصادی بر اساس اصول بهره وری تأكید كرد. وی كارآفرینی را مختص فردی می داند كه منابع اقتصادی را از یك حوزه دارای بهره وری و سود پایین به حوزه ای دارای بهره وری و سود بالاتر منتقل كند (مقیمی، 1381،13). كارآفرینی فرآیندی است كه در آن فرصت ها به وسیله افراد برای خودشان یا برای سازمان هایی كه در آن كار می كنند، بدون توجه به منابعی كه در كنترل آنهاست تعقیب می شود (Hurley,1999,7). با ظهور اصول اقتصادی نئو كلاسیك، مفهوم كارآفرینی و كارآفرین دیگر مورد توجه اقتصاددآنان نبود زیرا اصول اقتصادی كلاسیك فقط به دنبال بهینه ساختن منابع موجود برای دستیابی به تعادل و توازن بودند. تمركز بر بهینه سازی منابع موجود در بطن نیروهای خارجی به نقطه ثقل اصول اقتصادی رایج تبدیل شده بود. ژوزف شومپیتر[2]، تنها اقتصاددان برجسته ای بود، كه با تمركز بر تحلیل های اقتصادی بر پویایی حیات اقتصادی و پویایی های عدم توازن كه با توازنی ایستا در تضاد بود از اصول اقتصادی كلاسیك خارج شد. او كارآفرینی را نقطه ثقل نظریه اش در مورد توسعه اقتصادی و ساز و كار تغییر اقتصادی می دانست (Prokopenko,1991, 15). كارآفرینی توسعه موقعیت ها و اقدامات نوآورانه همراه با خطر، چه در سازمانی كه قبلاً تأسیس شده و چه به صورت آزاد یا مستقل، روند هدایت به خلق سازمان جدید بدون توجه به نوع و پتانسیل سازمان، خلق ثروت، تخریب خلاق، روندی فراتر از شغل و حرفه، بلكه یك شیوه زندگی است، كارآفرینی فرآیند خلق ارزشمند از هیچ تعریف شده است (صمد آقایی، 1380،22). شومپیتر بر این نكته اصرار دارد كه كارآفرین، مدیری نیست كه فرآیند تولید را نظارت می كند، بلكه او فعالیت های معمولی را بر مبنای تجارب گذشته انجام می دهد، اما خطر ابهامات را می پذیرد و در فعالیت هایی شركت می كند كه تاكنون انجام نشده اند.
آموزشهای فنی و حرفه ای در برنامه ریزیهای توسعه کشور از اهمیت ویژه ای برخوردار است و در روند بازسازی و نوسازی صنایع و علوم فنی و حرفه ای ارزش و اعتباری خاص یافته است, همچنین تعداد کثیری از داوطلبین نیز با رغبت و علاقه بیشتری به این آموزش ها روی می آورند. به همین جهت تشخیص نقاط ضعف و قوت در فرایند آموزش های فنی و حرفه ای با استفاده از روش های تحلیلی در مورد هر یک از رشته ها و اجزای آنها حائز اهمیت بوده و از اولویت خاصی برخوردار است.
دگرگونیهای نظام اجتماعی – اقتصادی عصر حاضر ریشه در پیشرفت و تحولات ایجاد شده در علم و تکنولوژی دارد – بر اساس این واقعیت عینی بسیاری اندیشمندان توسعه را بر آن داشت تا نقش کارآفرینان را در فرایند واقعی توسعه مطرح کند – یعنی عناصری که در شرایط مناسب می توانند با تکیه بر توان ذهنی و نیز ریسک پذیری ذاتی خود به عنوان موتور توسعه اقتصادی مسئولیت پذیرند.
آموزش فنی و حرفه ای کشور باید در جهت آموزش ترغیب کارآفرینان اقدام اساسی کند که با توجه به جایگاه خطیر سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور و در ارائه آموزش های فنی و حرفه ای در سراسر کشور به نظر می رسد این سازمان در موقعیتی قرار گرفته است که می تواند از طریق ارائه طیف وسیعی از آموزشهای فنی و حرفه ای اثر بخش نقش اساسی در توسعه کارآفرینی خلاق در سطح شهرستان کاشان ایفا نماید – این تحقیق به منظور بررسی نقش آموزشهای فنی و حرفه ای در توسعه کارآفرینی و شناسایی مشکلات و تنگناههای موجود در فرایند مذکور و ارائه راهکارهای اجرایی انجام یافته است.
1-2. اهمیت و ضرورت تحقیق
در حال حاضر سیر تحولات جهانی، كارآفرینان را در خط مقدم توسعه فن آوری و توسعه اقتصادی قرار داده است. تجربه موفقیت آمیز اغلب كشورهای پیشرفته و نیز برخی از كشورهای در حال توسعه در عبور از بحران های اقتصادی به واسطه توسعه كارآفرینی در آن كشورها، موجب گردیده تا سایر كشورها نیز برای كارآفرینی، كارآفرینان و شكل گیری كسب و كارهای نوآورانه اهمیت خاصی قائل گردند. بر همین اساس، توسعه كارآفرینی از جنبه های گوناگون مدنظر قرار گرفته است. آموزش، یكی از جنبه های مهم در گسترش كارآفرینی است كه مورد توجه ویژه ای واقع شده است. با توجه به مطالعات مختلفی كه صورت گرفته, ثابت شده كه ویژگی های كارآفرینان اغلب اكتسابی است و نه توارثی و از این رو در حال حاضر آموزش كارآفرینی به یكی از مهمترین و گسترده ترین فعالیت های دانشگاه تبدیل شده است. (جلال همتی ,1388 ,38) به گفته دیگر تحولات و دگرگونی های نظام اجتماعی- اقتصادی عصر حاضر، ریشه در پیشرفت و تغییرات به وجود آمده در علم و تكنولوژی دارد كه این به نوبه خود به تغییر در علائق و ذائقه ها منجر شده است. بدون تردید سازمان های عصر حاضر با تحولات و تهدیدات گسترده بین المللی روبرو هستند از این رو تضمین و تداوم حیات و بقاء سازمان ها نیازمند یافتن راه حل ها و روش های جدید مقابله با مشكلات است كه به نوآوری، ابداع، خلق محصولات، فرآیندها و روش های جدید بستگی زیادی دارد.
در كشور ما اكنون، به رغم داشتن جمعیتی هوشمند و متعهد و نیز برخورداری از منابع طبیعی فراوان، تولید ناخالص داخلی (GDP) در سطح پایین است، شمار قابل توجه از نیروهای جوان و حتی تحصیل كرده از امكانات اشتغال بی بهره اند و بر اولویت ایجاد كار در دیگر فعالیت های دولتی در سطح گوناگون تأكید می شود. افزون بر این بسیاری از شركت ها، به سبب بهره وری اندك، فقدان تقاضا و غیره در آستانه تعطیلی هستند یا تعطیل شده اند و امكانات رقابتی كشور هم در بازارهای جهانی اندك است؛ از این رو توسعه كارآفرینی بسیار ضروری است. (جلال همتی ,1388 ,45-46)
با وجودی که حتی در کشورهای توسعه یافته هنوز پرستیژ و موقعیت افراد به تحصیلات دانشگاهی مرتبط است و جوانان و والدین آنها به آموزش های فنی و حرفه ای به عنوان انتخاب فرعی یا دوم دانش آموزان صرفنظر از علایق و احساسات یا توانایی های آنان می نگرند, آموزش های فنی و حرفه ای از نقش و تاثیرگذاری اقتصادی مهمی برخوردار است , زیرا معرف نوع مهمی از سرمایه گذاری در منابع انسانی است که با فراهم کردن و ارتقای دانش , نگرش ها و مهارت های مورد نیاز بازار کار و اشتغال در زمینه های مختلف به توسعه ی اقتصادی کمک می کند. از این رو کار محور بودن آموزش های فنی و حرفه ای که فرآیند یادگیری فراگیران را از طریق محیط های کار برای آن مرکز و در درون آنها طراحی و اجرا می سازد و محتوای آموزش ها را با تغییرات و پیشرفت های حوزه ی تکنولوژی و به تبع آن در کارکرد نهادهای اقتصادی جامعه هماهنگ می سازد, سبب شده است که این آموزش ها به عنوان یکی از عناصر کلیدی جهت تحقیق پیشرفت های اقتصادی محسوب گردد. به همین علت است که می بینیم یکی از اولویت های مهم در سرمایه گذاریهای آموزشی در تمامی جوامع صنعتی, توسعه و گسترش آموزش های فنی و حرفه ای است و این مهم نیز از سوی نهادهای ذیربط بین المللی نظیر یونسکو , یونیواک و بانک جهانی به منزله یک استراتژی مهم به کشورهای در حال توسعه توصیه می شود, البته لازم به ذکر است که به تناسب تفاوت های موجود در نظام اداری , سیاسی و اجتماعی و فرهنگی کشورهای پیشرو , ما ناظر سیستم های متفاوتی از آموزش های فنی و حرفه ای می باشیم که هر کدام مزایا و معایبی را دارا می باشد. (ابراهیم صالحی , 1384, 241-242).
شکل گیری ملت و دولت به توسعه ی منابع انسانی و توسعه سازمان هایی بستگی دارد که به تربیت نیروی انسانی مشغول هستند. یونسکو درباره ی اهمیت این موضوع توضیح می دهد که آموزش های فنی و حرفه ای یک شرط لازم برای نگهداری ساختار پیچیده ی توسعه ی اجتماعی، اقتصادی و مدنی مدرن به شمار می رود (UNESCO 1974). آموزش های فنی و حرفه ای، به ویژه برای مشاغل پایه و ارتقای مهارت جوانانی که به دلایل مختلف قادر به مطالبات آکادمیک علمی و دانشگاهی نبودند، یک راه حل موقتی و با منزلت پایین مدنظر قرار می گیرد. علی رغم تغییرات مثبتی که در سال های اخیر در نگرش و عمل رخ داده، هنوز این نوع آموزش ها در کشورهای در حال توسعه از منزلت اجتماعی پایینی برخوردار است. در حقیقت ارزیابی از نقش ارتباطی ضعیف این آموزش های, چنین موقعیتی را ایجاد كرده است. لذا ضرورت دارد که نه تنها در ساختار سیستم آموزشی آن، بلکه در مفاهیم، مفروضات و تئوری ها اقتصادی و اجتماعی مبتنی بر توسعه ی نیروی انسانی آموزش های فنی و حرفه ای تغییرات اساسی ایجاد شود. (Masri , 1994).