دنیای ما دنیای سازمانهاست و عناصر اصلی آن انسانها هستند آنانند که به کالبد سازمانها جان میبخشند و تحقق هدفها را میسر میسازند بدون انسان سازمان بیمعنی است و مدیریت امری است موهوم. شاید این شبهه پیش آید که در دنیای آینده که آدموارهها و ماشینها جای انسانها را در سازمانها پر میکنند نقش انسان در سازمان کم رنگ خواهد شد اما به هیچ رو اینگونه نخواهد شد و با خودکاری و ماشینیشدن کارها، نوع فعالیتهای انسانی در سازمان تغییر شکل میدهد و به گفته آن دانشمند بنام پیتر دراکر کاردستی جای خود را به کار دانشی میدهد. اما نقش به یقین تعیینکننده انسان، به عنوان حاکم سازمانی همچنان برقرار و مستدام خواهد بود(مورهد و گریفین[1]، 2005)؛ به نقل از الوانی و معمارزاده، 1384). بسیاری از دانشمندان معتقدندکه ماهیت جوامع کنونی به وسیله سازمانها به شکلهای مختلف و با اهداف گوناگون تأسیس و سازماندهی میشود، امابدون تردید همه آنها بر پایه تلاشهای جسمی و روانی نیروی انسانی خود اداره و هدایت میشوند. بطورکلی میتوان گفت نیروی انسانی کارآمد شاخص عمدهی برتری یک سازمان نسبت به سازمانهای دیگراست. وجود نیروی انسانی متعهد به سازمان میتواند ضمن کاهش غیبت، تأخیر و جابهجایی، باعث افزایش چشمگیر عملکرد سازمان، نشاطروحی کارکنان و تجلی بهتر اهداف متعالی سازمان و نیز دستیابی به اهداف فردی گردد.(بهرامی،عزتآبادی، 1389، 12)
از آنجا که آموزش و پرورش مهمترین رکن برای نیل به توسعه و تحول به شمار میآید،با آموزش و پرورش توسعه یافته میتوان جامعه را در مسیر رشد در ابعاد مختلف قرار داد، از این رو مدارس بیش از پیش نیازمند نیروی انسانی متعهد هستند و تحقق اهداف آموزش و پرورش را باید در گرو تلاش و همت معلمان دانست. اما در حال حاضر دیده میشود که وضعیت نامطلوب شغل معلمی در بسیاری از کشورها، موجب ترک شغل معلمان و یا گرایش آنها به شغل دوم شده است.برخی دبیران کار را در سطح عالی و با وظیفهشناسی انجام میدهند در حالی که برخی دیگر بازده چندانی ندارند و کار را در حدرفع تکلیف انجام میدهندو علاقه و تعهدی نسبت به سازمان ابراز نمیکنند. بنابراین برای بکارگیری و نگهداری آنان باید ضوابط و شرایطی مناسب برقرار کرد تا بتوان از تواناییهای آنان در فعالیتهای تربیتی وآموزشی استفاده کرد؛زیرا تلاش رضایت مندانه به تعهد بیشتر و مستمرتر و در نهایت به زندگی بهتر انسانهاو توسعه و پیشرفت جوامع
میانجامد.
1-2) بیان مسأله
توجه به تعهد سازمانی از نفوذ تاثیر آن بر میزان غیبت ،ماندگاری ،تعلق ،وفاداری و پذیرش اهداف و ارزشهای سازمانی و حرکت در جهت تحقق اهداف سازمانی ناشی می شود. گرینبرگ و بارون (2000) نیز معتقدند که فقدان تعهد و کوتاهی در امر تحقیق و بررسی تعهد سازمانی کارکنان منجر به افزایش هزینه های هنگفت ناشی از ترک خدمت کارکنان می شود (ساکی و همکاران ،1389 ،88).تعهد سازمانی از جمله عواملی است که بر رفتار کارکنان در سازمان اثر گذاشته و بر بسیاری از متغیرهای سازمانی از جمله قصد جابه جا یی کارکنان ،میزان غیبت آن ها و همچنین تعارض و استرس شغلی افراد تاثیر دارد و ماندن و یا رفتن کارکنان را مشخص می کند.(انصاری و اردکانی ،88،1392)
اگر معلم نسبت به سازمانش متعهد و وفادار باشد ،به طور قطع موجب بالا رفتن راندمان آموزشی می گردد. اما در حال حاضر مشاهده می شود که وضعیت نا مطلوب شغل معلمی در بسیاری از کشور ها موجب ترک شغل معلمان شده و عدم جاذبه شغل معلمی، مانع جذب فارغ التحصیلان ممتاز و یا موجب گرایش معلمان به شغل دوم می شود، که به گفته بسیاری از دانشمندان عمدتا به دلیل شرایط کاری، حقوق و دستمزد نامطلوب و عدم تعهد است (همان).بنابر این توجه به تعهد سازمانی[2] و افزایش تعهد کارمندان آموزش و پرورش ناحیه 1رشت نیز امری ضروری به نظر میرسد.
تعهد سازمانی، بدان معنا است که فرد، سازمانی را معرف خود میداند. در واقع ، نتیجه تحقیقات نشان میدهد، با استفاده از تعهد سازمانی ، بهتر میتوان میزان غیبت و جابه جایی کارکنان را پیش بینی کرد .
کیوتام ،دیسک و واگنر [3](2004)تعهد سازمانی را چنین تعریف می کنند :”نگرش یا جهت گیری نسبت به سازمان ،که هویت فرد را به سازمان مرتبط می سازد(رجبی پورمیبدی و دهقانی ،1391،55) .می یرو استنلی وهرزکویتچ [4](2002) نیز تعهد را تمایل افراد به صرف انرژی و وفاداری خویش به نظام اجتماعی تعریف می کنند (نادی و حاذقی 699،1392) .تعدادی از بررسیها رابطه میان تعهد سازمانی و برخی نمودهای رفتاری را آزمایش نمودهاند. تعداد زیادی از یافتهها بر این نظریه اشاره میكند كه كارمندان دارای تعهد زیاد بایستی علاقمند به صرف كوشش زیادتری در انجام شغل خود باشند.
اخلاقیات ارتباط نزدیک و تنگاتنگی با ارزشها دارند وبه عنوان ابزاری نگریسته میشوند که ارزشها را به عمل تبدیل میکنند.(دفت[5]،1388) .صاحبنظران اخلاق كار را بیانگر حد یا قدر و منزلتی میدانند كه هر فرد برای كار باور دارد اخلاق كار قوی متضمن این باور است كه سخت كار كردن رمز موفقیت و سعادت است. پژوهشگران دریافتهاند كه اخلاق كار قوی با بهرهوری، ابتكار، نیاز به كسب موفقیت، رضایت شغل، در آمد بیشتر و نگرشها و باورهای محافظهكارانه بیشتری همراه است(رضائیان،1385). از آنجا که اخلاق سازمانی به عنوانیکی از زمینههای دانش مدیریت به شمار میرود و اعمال مدیریت اخلاق در سازمانها نه تنها نتایج مستقیم و درون سازمانی خوبی دارد بلکه برخورداری مدیران و کارمندان از اخلاق و رفتارهای حسنه میتواند سبب تقویت وجدان کاری بهرهوری و ایجاد حس علاقه در افراد نسبت به کار و سازمان و کاهش ترک سازمان و کمترشدن هزینهها گردد، الگوی رفتاری مناسب مدیر در هر سازمان باعث به وجود آمدن روحیه و انگیزه قوی در کارکنان میشود و میزان رضایت آنها را از شغلشان افزایش میدهد.اسچپکر (2001)نیز معتقداست رفتار اخلاقی می تواند در افزایش رضایت شغلی و تعهد سازمانی نقش داشته باشد و باعث بالا رفتن تعهد و کاهش نیت به ترک شود.(نادی و حاذقی ،1391)
اگر سازمان بتواند در اجرای استراتژیها از نقاط قوت فرهنگ (رعایت اصول اخلاقی) بهره گیرد، در آن صورت مدیریت میتواند هر نوع تغییری را به راحتی و بسیار سریع انجام داده و به اجرا در آورد.(دیوید،1387).اگر کارکنان رفتار مدیران خود را غیر اخلاقی ادراک کنند ، باعث می شود که سطح رضایت شغلی و تعهد سازمانی کاهش یافته و نیت به ترک افزایش می یابد (نادی وحاذقی ،1391) .
رضایت شغلی، نوع نگرش كلی فرد دربارة شغلش است. كسی كه رضایت شغلی او بالا باشد و نسبت به شغل خود نگرشی مثبت دارد و برعكس كسی كه از كار خود راضی نیست، نگرش منفی نسبت به كار خود دارد (رابینز،1378،394).
بی ورلی و همکارانش دریافتند که اولا تعهد سازمانی بارضایت شغلی،غیبت و جابجایی رابطه دارد و دوما این رابطه معکوس است، هرچه تعهد سازمانی بیشتر باشد غیبت و جابه جایی کمتر است.(بی ورلی، 2001) از طرفی برخورداری از رضایت شغلی، اعمال رفتار اخلاقی در محل کار قطعاً موفقیت سازمانی را به همراه خواهد داشت، چرا که وجود انگیزه قوی و رضایت شغلی مناسب شرط اول موفقیت برای هر سازمانی محسوب میشود.دستگاههای اجرایی کارآمد از دیدگاه کاتر و آرمسترانگ دستگاههایی هستند که رضایت کارمندانشان مانند رضایت ارباب رجوع برایشان اهمیت دارد.در اینگونه دستگاهها رضایت کارکنان باعث افزایش تعهد سازمانی شده و کارایی را بالا میبرد. پس سازمانها میبایست برای انجام وظایف علاوه بر رعایت استانداردها و قواعد سازمانی و قانونی، به ایجاد رضایت شغلی آنان توجه نموده تا ایشان را در تحقق هرچه بیشتر اهدافشان یاری رسانند.
با توجه به مطالب گفته شده سوال تحقیق این است که :
آیا رفتارهای اخلاقی و رضایت شغلی بر روی تعهد سازمانی کارمندان مقطع متوسطه آموزش و پرورش ناحیه 1رشت تأثیردارد؟
بنابر تحقیقات انجام شده در زمینه شناسایی عوامل مؤثر بر میزان تعهد سازمانی کارمندان آموزش و پرورش و اینکه کاهش تعهد میتواند ناشی از عدم رضایت شغلی یا رفتارهای اخلاقی همکاران باشد، و با توجه به مدل پژوهشی محقق، که برگرفته از مدل تحقیق فو،دشپانده و ژائو[6]،(2011) است ،به بررسی تاثیر رفتار اخلاقی و رضایت شغلی (از جنبههای؛ رضایت از دستمزد، رضایت از همکاران، رضایت از کارفرما، رضایت از شغل)، بر تعهد سازمانی کارمندان مقطع متوسطه آموزش و پرورش ناحیه1رشت میپردازیم. در این تحقیق تعهد سازمانی متغیر وابسته، و رفتارهای اخلاقی و رضایت شغلی متغیرهای مستقل در نظر گرفته شدهاند و تأثیر آنها برتعهد سازمانی کارکنان مورد بررسی قرار میگیرد.
1-3) اهمیت و ضرورت تحقیق
تجربه دنیای پیشرفته صنعتی نشان میدهد كه عامل عمده صحنه رقابت جهانی كه باعث حركت و سرعت بخشیدن به افزایش توان تولیدی و اقتصادی سازمانها و نهایتاً جامعه میگردد، منابع انسانی است.
زمانی كه انسانها در اثر ناهنجاریهای سازمان در فشار و نگرانی قرار میگیرند، قرارداد روانی موجود بین خود و سازمان را از همگسیخته دیده و برای ایجاد قدرت به طور مستقیم یا غیرمستقیم روحیه سایر كاركنان را نیز تضعیف مینمایند و به طور محسوس تعارض بین رؤسا و مرئوسین را از قوه به فعل در میآورند. عدمرضایت و عدماحساس تعلق و وفاداری كاركنان به سازمان، تأخیر، غیبت (روانی و فیزیكی) و ترك سازمان را به همراه دارد كه علاوه بر هزینه های متعدد، در روحیه سایر كاركنان نیز تأثیر میگذارد. یافتههای برخی از مطالعات نشان داده است كه نگرش شغلی از جمله تعهد سازمانی با بعضی از رفتارهای كار از جمله تمایل به ترك شغل، قصد جستجوی شغلی دیگر، غیبت و عملكرد شغلی رابطه معنی دار دارند. (ماتیو و زاجاك، 1990 ”[7] ،194-171)
(كخ و استیرز، 1978[8] وپورتر،1974 [9] ،290)بر این عقیدهاند كه كارمندان دارای تعهد سازمانی بالا ممكن است نسبت به كسانی كه تعهد كمتری دارند، عملكرد بهتری داشته باشند. مودی و همكارانش بر این عقیدهاند كه هر سازمان نیاز به اعضایی دارد كه وابستگی اش با سازمان بیشتر از قرارداد مبادلهای رسمی باشد. به عبارت دیگر، سازمان ها به افرادی نیاز دارند كه به نفع سازمان فراتر از وظایف مقرر عمل كنند و این امر به ویژه در مشاغل حساس از اهمیت بهسزایی برخوردار است.
تعهد سازمانی کارکنان، بویژه از نظر مدیران سازمان در جهت دستیابی به موفقیت و تعالی سازمانی یک مسأله بسیار مهم است، امروزه باسرعت فزاینده تغییر در سازمانها، مدیران به دنبال راههایی برای افزایش تعهد سازمانی میگردند تا از این طریق به مزیت رقابتی دست یابند. نهادهای آموزشی دریافتهاند که در شرایط پیچیده و دشوار امروزی بدون داشتن نیروی انسانی متعهد و متخصص قادر نخواهند بود پاسخگوی نیازهای روزافرون آموزشی جامعه خود باشند.(مشبکی1388،354)
تحقیقات نشان دادهاند که کارمندان علاقهمند و وفادار به سازمان عملکرد و بهرهوری بالاتری دارند. تمایل به ماندگاری آنها در سازمان بیشتر است، کمتر غیبت میکنند و از انگیزههای بالاتری برخوردارند. بدین ترتیب سازمانها میتوانند با شناخت میزان تعهد سازمانی کارکنان خود و تغییر در عوامل مؤثر برآن، اهداف مورد نظر سازمان را تحقق بخشند(مدنی،1384،135).