تحلیل و بررسی ماندگاری تورم جهت تصمیم سازی و سیاستگذاری مناسب بسیار درخور اهمیت است. تورم یکی از معضلهای مهم اقتصادی ایران در سه دهه گذشته میباشد. ارزیابی آمار نرخ تورم بر مبنای شاخص کالاها و خدمات مصرفی طی 34 سال گذشته نشان میدهد در بیشتر سالها کشور با تورم دو رقمی مواجه بوده است. متوسط نرخ تورم دردهه شصت برابر با 18 درصد، در دهه هفتاد برابر با 24 درصد و در دهه هشتاد برابر با 9/16 درصد اعلام شده است[1]؛ که این ارقام حاکی از تورم بالا در حیات اقتصادی ایران در 3 دهه گذشته میباشد. امروزه پویایی تورم و رفتار این متغیر در بسیاری از مطالعات اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است و در این حوزه مطالعه ماندگاری تورم از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد. تعریفهای گوناگونی جهت توصیف شرایط ماندگاری تورم ارائه شده است. در تعریفی بیان میشود که ماندگاری تورم عبارت است از گرایش تورم به دور ماندن از سطح متوسط آن در یک بازه زمانی بلندمدت، زمانی که این وضعیت یک نوع اخلال در شرایط اقتصادی تلقی گردد. یا طبق تعریف دیگر، تمایل تدریجی و آهسته تورم به همگرایی به سمت مقدار بلندمدت را ماندگاری تورم میگویند(درگاهی و شربت اوغلی، 1389).
از این رو بانکهای مرکزی به اندازهگیری و تحلیل ماندگاری تورم میپردازند تا با استفاده از نتایج این تجزیه و تحلیلها، پیشبینی دقیق و مناسبی از تورم ارائه دهند؛ و با دقت بیشتری تورم را ارزیابی نموده و در برابر شوکهای اقتصادی، به شکل مناسبی این متغیر را کنترل و مهار نمایند.
ماندگاری تورم میتواند از شرایط مختلف اقتصادی ناشی شود؛ اقتصاددانان در مورد امکان بروز این وضعیت و هزینههای هنگفت کاهش آن اتفاق نظر دارند، اما در رابطه با عوامل ایجادکننده این وضعیت توافق چندانی وجود ندارد. بهطورکلی عوامل مختلفی منجر به ماندگاری تورم میشود که آنها را میتوان در سه گروه زیر دستهبندی کرد:
– ماندگاری به علل و عوامل برونزا: ماندگاری تورم که از نوسانات سایر عوامل برونزا در تعیین تورم ناشی میشود. مانند هزینه نهایی، شکاف تولید، چسبندگی قیمتها و دستمزدها به علت قراردادهای رسمی.
– ماندگاری تورم به علل و عوامل درونزا: ماندگاری تورم به دلیل مکانیسم قیمتگذاری که بر مبنای یک سیستم گذشتهنگر صورت میگیرد.
– ماندگاری ناشی از انتظارات: ماندگاری به سبب انتظارات تورمی(درگاهی و شربت اوغلی، 1389).
در این راستا مطالعات زیادی به بررسی ماندگاری تورم از جوانب مختلف پرداختهاند. برخی مطالعات، اثر سیاستهای پولی را بر وضعیت ماندگاری تورم مورد بررسی قرار دادهاند، و برخی با فرض درونزا بودن این وضعیت، به اثر سیاستهای پولی بر کاهش ماندگاری تورم میپردازند. از طرف دیگر در یک اقتصاد باز میتوان اثر منابع خارجی بر ماندگاری تورم را مورد تحلیل و بررسی قرار داد. در این راستا مطالعات زیادی به بررسی تأثیر رژیمهای نرخ ارز بر تورم و رفتار آن در طول زمان پرداختهاند. به عنوان مثال آلگوسکوفیس (1992) این بحث را مطرح نموده که در رژیم نرخ ارز شناور، احتمال ماندگاری و تداوم تورم بیشتر است، و شواهد تجربی در آمریکا، انگلستان و بیست و یک کشور عضو سازمان توسعه همکاریهای اقتصادی[2] به دست آورده که این مطلب را تصدیق مینماید. آبسفلد (1995) نیز این نتایج را جز برای آمریکا (بهخاطر شرایط ویژه آن در سیستم برتون ودز) تصدیق میکند (بلینی و فیلدینگ[3]،1999).
از آنجا که نرخ ارز عاملی است که اقتصاد داخلی را با جهان خارج متصل میکند، هر کشوری در جستجوی تعیین نرخ ارز تعادلی یا هدایت نرخ ارز به سطح مطلوب آن، طبق اهداف پیشبینی شده میباشد. در این رابطه یک دیدگاه مشهور اقتصاد بینالملل بیان میکند انحراف نرخ ارز از مقدار تعادلی آن هزینههایی برای اقتصاد داخلی ایجاد میکند (جانلیس و کوکوریتاکیس، 2013).
انحرافهای نرخ ارز موجب ایجاد نوسان در سطح قیمتها شده و هر چه نوسانات نرخ ارز بیشتر باشد به دنبال آن نوسانهای سطح قیمتها بیشتر میگردد و نوسان سطح قیمتها به نوبه خود هزینههایی دارد؛ مانند آنکه ارزش اسمی پول ملی کاهش یافته و افراد به دنبال داراییهایی خواهند بود که ارزش واقعی آنها باثباتتر باشد (دی[4] 1983).
ادواردز (1988) بیان میکند تنظیم نامناسب نرخ ارز میتواند منجر به کاهش کارایی، تخصیص نامناسب منابع اقتصادی، از دستدادن ذخایر بینالمللی، تضعیف انگیزههای تولید در بخشهای مختلف و عدم تعادل کلان اقتصادی گردد؛ که هر یک از این نتایج به تنهایی میتواند برنامههای توسعه اقتصادی کشورها را دچار اختلال نماید.
بخشی از هزینههای انحرافات نرخ ارز را میتوان به این صورت بیان نمود که قراردادن ارزش پولی در سطح بالاتر از مقدار تعادلی آن (بسته به کشش کالاها و سایر شرایط بازار) ممکن است منجر به کاهش رقابت در حوزه تجارت بینالملل شود، در حالیکه نگهداشتن ارزش پول ملی در سطح پایینتر از مقدار تعادلی آن نیز به نوبه خود ممکن است منجر به ایجاد فشار تورمی گردد (جانلیس و کوکوریتاکیس[5]،2013).
با توجه به مطالب ذکر شده، رابطه انحرافات نرخ ارز از میزان تعادلی آن که متغیری تأثیرگذار در یک اقتصاد باز می باشد، با ماندگاری تورم درخور اهمیت ویژهای است که در این تحقیق مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
2-1- اهمیت و ارزش تحقیق
همانطور که در قسمت پیش بیان شد، انحراف نرخ ارز از سطح تعادلی آن، به طرق مختلف اقتصاد داخلی را تحت تأثیر قرار میدهد؛ و در این راستا قراردادن ارزش پولی در سطحی پایینتر از مقدار تعادلی آن ممکن است منجر به ایجاد فشار تورمی شود. وقوع این وضعیت در کشورهایی که با نرخ بالا و پایدار تورم مواجهاند میبایست مورد مطالعه قرار گیرد. جانلیس و کوریتاکیس (2013) اثر انحرافات نرخ ارز را بر ماندگاری تورم در تعدادی از کشورهای آمریکای لاتین که با کاهش زیاد ارزش پول ملی و فشارهای تورمی مواجه بودهاند، مورد مطالعه قرار دادهاند. این کشورها شامل اوروگوئه، برزیل، مکزیک و ونزوئلا میباشد.
با مطالعه این موضوع بهطورکلی میتوان خارجی بودن منبع تورم را مورد بررسی قرار داد. در ایران با توجه به نوسانات ارزی و نرخ بالا و به نسبت ماندگار تورم در چند دهه اخیر، مطالعه اثر انحرافات نرخ ارز بر ماندگاری تورم میتواند جهت شناخت بهتر وضعیت و تعیین سیاستهای کارآمدتر مفید باشد. در راستای چنین مطالعهای نرخ ارز تعادلی را، بهمنظور تعیین انحرافات نرخ ارز، برآورد نموده و عملکرد تورم نیز در بازه زمانی مورد نظر تعیین میگردد. این تحقیق به مطالعه انحرافات نرخ ارز و پایداری تورم در ایران پرداخته و با بهکارگیری الگوهای مناسب اقتصادی و اقتصادسنجی جهت تعیین نرخ ارز و وضعیت تورم تلاش کرده تا بستر مناسبی جهت بررسی این موضوع فراهم نماید.
محققان اقتصادی مطالعات زیادی در حوزه نرخ ارز تعادلی انجام دادهاند. برخی از این مطالعات به برآورد نرخ ارز واقعی و برخی به نرخ ارز اسمی تعادلی اختصاص یافته است. در مطالعات مربوط به نرخ ارز اسمی تعادلی غالباً برقراری رویکرد پولی نرخ ارز مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بسیاری از این مطالعات معناداری متغیرهای پولی را ثابت کرده است. لذا این مطالعه نرخ ارز تعادلی در ایران را در چارچوب رویکرد پولی و توسط یک الگوی غیرخطی انتقال ملایم مورد بررسی قرار میدهد.
تحقیقات و مطالعات زیادی نیز در زمینه علل و عوامل تورم در اقتصاد ایران صورت گرفته است. در این تحقیقات تورم در ایران از دیدگاههای مختلفی مورد ارزیابی قرار گرفته، و در برخی از مطالعات بر جنبه پولی بودن تورم در ایران تأکید شده است (لیو و آددجی 2000). این مطالعه عملکرد تورم را مورد بررسی قرار داده است، و از آنجا که تعیین بررسی ماندگاری و عدم ماندگاری تورم مورد نظر میباشد، الگوی غیرخطی اتورگرسیو آستانهای جهت بررسی رفتار تورم بهکار گرفته شده است.
در نهایت این تحقیق با مقایسه نقطه به نقطه ماندگاری تورم و انحرافات نرخ ارز در نمونه مورد مطالعه (دادههای فصلی بازه زمانی1390-1357) میپردازد. وضعیت هر یک از این نقاط را توسط الگوهای ذکر شده تعیین نموده و از این طریق رابطه انحرافات نرخ ارز و ماندگاری تورم در ایران مورد بررسی قرار میگیرد. همانطورکه پیش از این نیز ذکر شد، نتایج بررسی این موضوع از اهمیت ویژهای جهت سیاستگذاریهای اقتصادی برخوردار میباشد.
[1]. ارقام مربوطه برگرفته از سایت رسمی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، نماگرهای اقتصادی میباشد.
[2]. OECD (Organization for Economic Co-operation and Development)
[3]. Bleaney and Fielding
[4]. Dee
[5]. Giannellis and Koukouritakis