طبیعت جهانگردی در هر جامعه، متاثر از عوامل پیچیده و در هم تنیده اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. علیرغم پیامدهای اقتصادی چشمگیر و قابل توجه صنعت جهانگردی، بسیاری از صاحب نظران معتقدند، جهانگردی بیش از آن كه یك فعالیت اقتصادی باشد، پدیدهای فرهنگی است. در طی قرون انسانها با استفاده از عقل، امید وسخت كوشی محیط زیست طبیعی را به چشماندازی از میراث فرهنگی تبدیل كردهاند. این چشماندازها كه آثار و میراث فرهنگی بیقیمتی هستند كه تقریباً غیر قابل جایگزین میباشند.
میراث تنها گذشته نیست بلكه نماد و بازنمود آن است، از گذشته سخن میگوید، ما را با خودمان آشنا میكند و دورنمای آینده را برایمان ترسیم مینماید. میراث میتواند هم بنیانی برای اتحاد باشد و هم منشایی برای تنازع. این كه به چه صورتی و چگونه از آن استفاده كنیم، ماهیت آن را تعیین میكند. میراث میتواند همچون ابزاری عمل كرده و رفاه، آسایش و عزت نفس اجتماعی را برای جامعهای كه در آن قرار گرفته است به ارمغان آورد، این دارایی چنانكه به صورت كارا و اثربخش، مدیریت شود و به گونهای پایدار توسعه یابد میتواند سرچشمه منافع اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی سرشاری برای جامعه مورد بحث باشد. با توسعه سایتهای میراث برای اهداف گردشگری نه تنها بودجه مورد نیاز برای حفاظت و نگهداری از سایت را میتوان تامین كرد، بلكه اجتماع پیرامون را نیز از رهیافتهای مثبت اقتصادی حاصل از حضور گردشگر میتوان بهرهمند ساخت. لیكن باید توجه داشت كه گردشگری میراث فرهنگی چالشها و مسائل فراوانی را نیز برای اجتماع محلی، به ویژه در كشورهای در حال توسعه، میتواند به وجود آورد كه اتخاذ مدیریت كلنگر و توانمندسازی اجتماع محلی بسیاری از این چالشها و مسائل را میتواند كاهش دهد(تیموثی،1389، 9).
كشور ایران، از میراث فرهنگی 5000 سالهای برخوردار است كه در بر گیرنده تمدنهای ادوار مختلف تاریخ بشری است و از نظر وجود بناهای تاریخی كمتر كشوری قابل مقایسه با ایران است به طوری كه از طرف سازمان جهانی یونسكو، ایران به عنوان یكی از 10 كشور مهم جهان با آثار ارزنده تاریخی معرفی شده است امروزه، پدیدههایی چون جهانگردی از حالت نوعی ابزار سیاسی خارج شده و به یك جریان طبیعی مبادله فرهنگی بدل گردیدهاند.
گیلان بیهیچ گزافه و گمان، یكی از كهنسالترین زیستگاهها و خاستگاههای فرزندان ایران زمین است. این سرزمین، فراخنای تاریخ ایران و فرازگاه تاریخ تشیع ایران است.
اما امروز از گیلان بزرگ چه مانده است جز نشانههایی در دل كتابهای تاریخ و بناهایی كه رو به ویرانیاند و یادها و نواهایی درباورها و آیینها و آواهایی كه بر زبان مردان و زنان این دیار به زیبایی نشستهاند و برشیوههای زیست مردم این سامان دلالت دارند. جاذبههای تاریخی گردشگری گیلان، مجموعه ای از یادمانهای مربوط به ادوار مختلف است كه قدمت برخی از آنها(مانند غارهای باستانی دربند رودبار) به بیش از 100هزار سال پیش میرسد (جهانی، 1386،13).
یكی از نقاطی كه آثار تاریخی فراوانی را در خود جای داده است، بخش مركزی شهرستان رودبار میباشد كه در این تحقیق به چالشهای پیشروی آن میپردازیم، باشد كه با برنامهریزی مناسب این آثار ارزشمند تاریخی گردشگر بیشتری را جذب نماید. برای شناخت آنچه كه از این میراث بزرگ مانده است، باید گامهای استوار برداشت و دستاورد پژوهشها و تحقیقات اندیشمندان را گردآورد و به نسل جوان و نسلی كه فردای این دیار از آن اوست، سپرد.
1-1. بیان مسأله
امروزه صنعت گردشگری یكی از 3 صنعت برتر جهان از نظر ایجاد اشتغال ودرآمد ارزی مطرح است. گردشگری عامل مهم واساسی برای توسعه وپیشرفت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی وسیاسی مناطق و همچنین یكی از روش های پررونق گذران سالم اوقات فراغت به شمار می رود.
این صنعت كه از آن به عنوان صنعت نامرئی یاد می شود موجب توسعه همه جانبه مناطق شده مشاغل بی شماری ایجاد كرده وباعث ارتقاء سطح دانش وآگاهی انسان ها می شود وبه همین دلیل به عنوان پدیده ای مهم در تسهیل امر توسعه به شمار میرود (گولتا، 1384،43).
بازدید از منابع فرهنگی وتاریخی یكی از بزرگترین، فراگیرترین و روبه رشدترین بخش های صنعت گردشگری عصر حاضر است. در حقیقت، این چنین به نظر می رسد كه گردشگری میراث رشد بسیار سریع تری از سایر اشكال گردشگری خصوصا در كشورهای در حال توسعه داشته و باید آن را به عنوان ابزار بالقوه مهمی برای كاهش فقر و توسعه اقتصادی جامعه به حساب آورد.
گردشگری میراث معمولا به عناصر زنده و بنا شده فرهنگ متكی است واز گذشته ملموس و ناملموس به عنوان منبعی برای گردشگری بهره می گیرد. اگرچه روز به روز علاقه به گردشگری میراث بیشتر می شود ولی رشته ای نو پا است در رابطه با پویایی گردشگری میراث فرهنگی در مناطق در حال توسعه، فقدان تحقیقات یكپارچه هنوز احساس می شود.
كشور ایران به عنوان یكی از تمدن های باستان دارای میراث فرهنگی عظیم و چشمگیر می باشد.
یكی از مكان هایی كه دارای پیشینه وتمدن كهن و دارای بناها و محوطه های تاریخی و باستانی و. .. است شهرستان رودبار می باشد. این شهرستان منطقه ای كوهستانی و مرتفع ترین شهرستان استان گیلان با مساحت در حدود 2300 كیلومترمربع به شمار می رود.
این تحقیق می كوشد با برنامه ریزی و ارائه راهكار جهت توسعه میراث فرهنگی بخش مركزی شهرستان رودبار به گسترش گردشگری این منطقه باستانی كمك نماید.
1-2. اهداف تحقیق
-شناخت و معرفی آثار وابنیه های تاریخی و محوطه ها در بخش مركزی شهرستان رودبار
– شناخت میراث فرهنگی و تاثیر آن بر جذب گردشگر در بخش مركزی شهرستان رودبار
– ارائه راهكار جهت توسعه گردشگری میراث فرهنگی در بخش مركزی شهرستان رودبار
1-3. سوال تحقیق
آیا شناخت میراث فرهنگی بخش مركزی شهرستان رودبار موجب توسعه گردشگری منطقه می گردد؟
1-4. فرضیه های تحقیق
- شناخت میراث فرهنگی موجب جذب گردشگر به این منطقه میگردد.
- برنامه ریزی جهت گردشگری میراث فرهنگی موجب توسعه گردشگری منطقه میگردد.
1-5. محدودیتها و موانع تحقیق
همواره پژوهشگران در تحقیقات خود با محدودیتهایی مواجه هستند. محدودیتها به عنوان یك واقعیت باعث كند رسیدن به هر هدفی میگردند، تحقیق حاضر نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد. لذا محدودیتهای اصلی این تحقیق عبارتند از:
- عدم همكاری مسئولان سازمانها و مراكز
- عدم همكاری عده ای از گردشگران
- كمبود منابع در مورد محدوده تحقیق
- عدم همكاری سازمان متولی و نداشتن اطلاعات به روز و كافی در این زمینه.
1-6. پیشینه تحقیق
اگرچه روز به روز علاقه به گردشگری میراث بیشتر میشود، ولی رشتهای نو پا است و در این مقوله فقدان تحقیقات احساس میشود. درباره این موضوع در سطح منطقه كاری صورت نگرفته است به جز در معدودی از كتابهای خارجی كه به صورت جزئی در مورد جغرافیای فرهنگی (بعد مادی) توضیحاتی داده شده است. در ذیل به چند نمونه اشاره می شود:
-عظیمی(1382)، در مقاله اقتصاد جهانگردی میراث فرهنگی به این امر میپردازد كه شهرها و شهركهای تاریخی بدون تردید بهترین نمونه میراث فرهنگی و اجتماعی محسوب میگردند و محقق به این نتیجه دست پیدا كرده است كه باید بهای بیشتری را به مطالعات كاربردی جهت ارزیابی تاثیرات در اقتصاد شهر، منطقه و حتی كل اقتصاد، مقصد جهانگردی فرهنگی داده شود.
-سلطانی،1388، در مقاله بازآفرینی مركز شهر، توسعه گردشگری برمحور مركزتاریخی شهر به این مقوله میپردازد كه مراكز تاریخی شهرهای ایران مهمترین جاذبههای گردشگری این شهرها هستند و وجوه متمایز و خصوصیات منحصربه فرد مكانی، تاریخی و فرهنگی هر شهر را در واقع باید در همان بافت تاریخی وآثار كالبدی و معنایی به جای مانده درآن جستجو نمود. در نتایج این پژوهش به این جمعبندی رسیده است كه پیشینه و شرایط حال حاضر شهرهای ایران نشانگر این حقیقت است كه ویژگیها و مزیتهای ذكر شده برای مركز تاریخی شهر در خصوص غالب شهرهای تاریخی كشور صدق میكند. لیكن به دلیل فقدان زیر ساختهای مناسب جهت ایجاد جاذبه های مكمل، توجه به مراكز تاریخی شهر به عنوان مهمترین و موثرترین مزیت نسبی در جذب گردشگران داخلی و خارجی و توسعه صنعت گردشگری در شهرهای متوسط كشور از اهمیت ویژهای برخوردار است.
جهانی(1390)، در مقاله نیمنگاهی به محور گردشگری تاریخی و طبیعی روستای یسن (دیلمان)، مینویسد: میراث فرهنگی هر ملتی بیانگر جنبه نبوغ آن ملت و تداوم اسرارآمیزی است كه هر ملت آنچه را در طی قرون و اعصار آفریده است و هرآنچه كه میتواند بالقوه در آینده بیافریند، با هم ارتباط میدهد. فعالیتهای صنعتی و كشاورزی در طی چند سال اخیر در مناطق كوهستانی، جلگهای گیلان موجودیت تپههای باستانی محوطههای تاریخی و بناهای قدیمی خصوصا روستای یسن در دیلمان (سیاهكل) را شدیداً به مخاطره انداخته است. برخی از این آثار منجمله گورستانهای تاریخی پیش ازآن مورد حفاری علمی قرار بگیرند مورد حفاری غیر مجاز قرار گرفته است. در این استان به لحاظ تنوع اشیاء مكشوفه از منابع مختلف آن از قدیم الایام محل استقرار و تمدن زیست بوده است. این نكته حائز اهمیت است كه تحقیقات انجام یافته در استان گیلان مقطعی بوده و نه تنها استمرار نداشته بلكه یك حوزه جغرافیایی معینی را نیز در حیطه پژوهش خود نداشته است.
-خاكبان(1390)، در مقاله خود تحت عنوان آسیبهای مردمی در بناهای تاریخی، لزوم آشتی با مردم و كمك طلبیدن ازآنان در حفظ و حراست از میراث عظیم برجای مانده از گذشتگان را مهم ارزیابی نموده است، اما گام برداشتن در اینسو، كاری سخت و دشوار و نیازمند پیدا نمودن راهكارهای اجرایی دانسته است. بر این اساس در یك جمع بندی كلی پیشنهادهایی را ارائه نموده است:
- ضرورت ارائه طرح جامع حفاظت شهر و روستاهای تاریخی با عنایت به بناهایی كه دارای ارزش فرهنگی هستند و بدون فراموش كردن بناهایی كه متعلق به دوران مدرن هستند.
- به اجرا گذاردن سیاست مستمر در زمینه حفاظت، نیازمند اقدام گسترده درزمینه تمركززدایی و توجه دقیق به فرهنگ محلی است.
- -تلاش در جهت حفظ اصالت بنا، منجر به جذب گردشگران و فراهم نمودن بستری مناسب جهت اشتغال خواهد بود.
- فرهنگسازی از طریق ساخت برنامه های فرهنگی و اطلاع رسانی به وسیله مطبوعات ویا سایر مكانیزمهای ممكن.
- هماهنگی بین مسوولین محلی و نمایندگان سازمان میراث فرهنگی جهت ارایه تمهیداتی در زمینه كاهش آسیبهای مردمی و فراهم نمودن زمینههای اجرایی آن.
- برگزاری دورههای آموزشی چگونگی حفاظت از ابنیه وآثارتاریخی جهت متولیان بقاع متبركه.
- انجام پژوهشهای مطالعاتی و گنجاندن آن در برنامههای آموزش عمومی.
حقدوست (1391)، در مقالهای تحت عنوان، بازسازی محلههای قدیمی شهررشت به منظور توسعه جاذبههای گردشگری شهری (مطالعه موردی، محلهساغریسازان) به این نتایج دست پیدا كرده است كه جاذبههای مذهبی و بافت تاریخی محله ساغریسازان در كنار معماری قدیمی موجود، میتوانند عوامل مثبتی در جذب گردشگران محسوب شوند. حال آنكه عدم شناخت مسافران نسبت به جاذبههای گردشگری شهررشت و كمرنگ جلوه دادن آنها در مقایسه با شهرهای پیرامون، موجب گردیده كه اغلب گردشگران این شهر را به عنوان یك مقصد مستقل نشناخته و بیشتر به عنوان یك مسیر گذری برای رسیدن به شهرهای اطراف از آن عبور كنند. حال آنكه با اطلاع رسانی مناسب و انجام تمهیدات در زمینه ی توسعهی گردشگریشهری، از جمله بازنگری در احیای محلههای قدیمی و تاریخی میتوان زمینه ی لازم برای افزایش مدت ماندگاری مسافران رادر مركز استان فراهم نمود.
نیاوپان (2006)، در ژورنال گردشگری میراث، گردشگران میراث را بر اساس انگیزه به سه دسته تقسیم می كنند: فرهنگ محور، حساس به فرهنگ و آگاه به فرهنگ. این انگیزهها همراه با آثار باقیمانده از گذشته، گسترهای از انواع گردشگری میراث را به وجود میآورند كه همهی آنها جزء مهمی از محصول میراث در كشورهای كمتر توسعه یافته هستند.
نصوری (1389)، در تحقیق خود به بررسی چالشها و فرصتهای گردشگری در مناطق روستایی شهرستان رودبار پرداخته است. رضائی و علیزاده (1389)، نیز در پژوهش خود «توانهای اکوتوریستی در شهرستان رودبار با تأکید بر تواناییها و محدودیتهای عناصر اقلیمی» را مورد بررسی قرار داده اند.
رضائی و همکاران (1389) نیز در تحقیق خود تحت عنوان«بررسی و تحلیل عوامل جذب توریست در شهرستان رودبار با تأکید بر عوامل محیط طبیعی» به این نتیجه رسیده اند که شهرستان رودبار به رغم برخورداری از سابقه درخشان فرهنگ و تمدن کهن و جذابیت متعدد گردشگری و بویژه اکوتوریستی، تاکنون آنگونه که شایسته است مورد توجه مسئولین، برنامهریزان و سرمایهگذاران قرار نگرفته و به لحاظ ضعف زیرساختها، مورد استقبال گردشگران نیز قرار ندارد. در تمامی این تحقیقات به جذابیتهای گردشگری (اکوتوریستی، فرهنگی و تاریخی) و چگونگی جذب گردشگر در استان و شهرستان رودبار اشاره شده و به توسعه صنعت گردشگری تاکید شده است.
مطالعات مقدماتی نشان میدهد که، شهرستان رودبار با جاذبههای بی بدیل طبیعی و تاریخی یكی از مكان های تاریخی با پیشینه وتمدن كهن و دارای بناها و محوطههای تاریخی و باستانی است. در این تحقیق تلاش بر این است تا با بررسی جاذبههای فرهنگی در کنارسایر مواهب طبیعی به ارائه رهنمودهای لازم جهت توسعه میراث فرهنگی و گردشگری شهرستان رودبار جهت گسترش گردشگری در این منطقه باستانی پرداخته شود.