در دو دهه اخیر مفهوم سرمایه اجتماعی در زمیه ها و اشکال گوناگونش به عنوان یکی از کانونی ترین مفاهیم، ظهور و بروز یافته است، هر چند شور و شوق زیادی در بین صاحب نظران و پژوهشگران، مشابه چارچوب مفهومی و ابزار تحلیلی ایجاد کرد. لیکن نگرش ها، دیدگاه ها و انتظارات گوناگونی را نیز دامن زده است.
اهمیت سرمایه اجتماعی از آنجا آشکار می گردد که سرمایه اجتماعی به عنوان سرمایه با ارزش در کنار سرمایه انسانی و مالی در سازمان مورد بررسی قرار گرفته و اثربخشی سایر سرمایه ها در سایه سرمایه اجتماعی صورت می پذیرد. سازمان ها با شناخت و شناسایی ابعاد سرمایه اجتماعی خود می توانند درک بهتری از الگوی تعاملات بین فردی و گروهی داشته باشند و با استفاده از سرمایه اجتماعی می توانند سیستم های سازمانی خود را بهتر هدایت کنند (الوانی، 1385،ص3).
شرکت ها دارای منابعی هستند که برای عملکرد بازار قوی و مزیت رقابتی حیاتی هستند. نخستین نوع از این منابع دارایی های مشهود چون اموال، ماشین آلات و تکنولوژی های فیزیکی دارای جانشین هستند که می توانند به آسانی در بازارهای آزاد، خرید و فروش شوند. نوع دوم دارایی های نامشهود، باارزش، کمیاب، بدون جانشین و استراتژیکی هستند که برای ایجاد مزیت رقابتی و عملکرد بازار برتر، توانا هستند. (نمازی و ابراهیمی، 1390،ص45) در اقتصاد دانش محور كنونی، سرمایه اجتماعی عامل اصلی برتری و بهبود عملكرد شركتهاست. (رحیمیان ، 1391،45)سرمایه اجتماعی شامل تمام منابعی از سازمان است که ارزش سازمان و همچنین شایستگی سازمان را بالا می برند. پس این نشان می دهد که مدیریت سرمایه اجتماعی به شکلی موثر و کارآمد، ارزش و عملکرد مالی سازمان را افزایش خواهد داد. (Ahmad khan et al., 2012).پس شناسایی و ارزشگذاری درست و صحیح سرمایه اجتماعی شركتها هم برای مدیران و هم برای استفاده كنندگان از صورت های مالی امری ضروری می باشد كه روز به روز بر اهمیت آن افزوده می شود
نقش سازمان ها در دستیابی به هدف های اقتصادی ، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، آن چنان برجسته است که سازمان های هر جامعه را گردونه های تحقق اهداف آن می دانند. با در نظر گرفتن اهمیت و نقش و تاثیرهای گوناگونی که سازمان ها دارند، امروزه توجه فزاینده ای به ابعاد مختلف آنها از جمله فرایندها، سیستم ها و به ویژه آنچا که سازمان بدان دست می یابد (عملکرد ) می شود. از طرف دیگر، هیچ
سازمانی نمی تواند اثربخش باشد، مگر اینکه برای آنچه که می خواهد انجام دهد برنامه ای داشته باشد (25,2001Lesser, E.L.). لذا در این رساله بر آن هستیم تا رابطه سرمایه اجتماعی و عملکرد بازار را در شرکتهای تولیدی مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
1-2) تعریف وبیان مساله
امروزه شرکتها با رقابت قویتری نسبت به گذشته مواجه اند و عملکرد بازار هدف اصلی هر نهادی است. پس هر سازمانی میخواهد با روشهای مختلف عملکرد بازار خود را افزایش دهد.(Ahmad khan et al., 2012) در سال های اخیر، مزیت رقابتی محور استراتژی های رقابتی قرار گرفته است. شرکت ها برای بهبود عملکرد و مقابله با رقبا، باید دارای مزایای رقابتی باشند تا بتوانند در شرایط پیچیده، عملکردی برتر داشته و خود را در بازارها حفظ نمایند. بنابر دیدگاه مبتنی بر منابع، عملکرد برتر شرکت ها می تواند از منابع منحصر به فرد آنها، یکپارچگی منابع و یا توانایی پاسخ گویی به محیط ناشی شود. بر اساس این دیدگاه، تفاوت عملکرد شرکت ها به دلیل این است که سازمان های موفق دارای منابع استراتژیکی (فیزیکی، انسانی و سازمانی) هستند که رقبای آنها فاقد آن منابعند. طبق دیدگاه مبتنی بر منابع شرکت، سرمایه اجتماعی منابع استراتژیکی هستند که شرکت ها را قادر به ایجاد مزیت رقابتی و عملکرد مالی برتر می نمایند.(سینایی ، 1390،ص29). به رغم پذیرش نقش انکارناپذیر سرمایه اجتماعی و دارایی های نامشهود در عملکرد شرکت ها، اغلب سامانه های سنتی قادر به اندازه گیری سرمایه اجتماعی شرکت ها و انعکاس آن در صورت های مالی نیستند، در حالی که اهمیت آنها در افزایش ثروت سهامداران، کسب سوداوری پایدار، افزایش سهم شرکت ها از بازارهای جهانی، ارزیابی عملکرد فعلی واحد تجاری و همچنین پیش بینی های آتی، همواره مورد توجه بوده است. از آنجایی که شرکت ها در انجام برنامه ریزی های راهبردی به شناسایی فرصت ها و تهدیدهای پیرامون خود می پردازند، بنابراین ناگزیر به کسب اطلاعات جامع درباره ظرفیت ها، کفایت و کارایی منابع داخلی خود هستند. Marr, 2004,p.20)) محیط کسب و کار مبتنی بر دانش، نیازمند رویکردی است که دارایی های ناملموس جدید سازمانی مثل دانش و شایستگی های منابع انسانی، نوآوری، روابط با مشتری، فرهنگ سازمانی، سیستم ها و ساختار سازمانی و غیره را دربرگیرد (قلیچ لی ، 1387،ص28) عوامل نامشهود و سرمایه اجتماعی به عنوان اصلی ترین عنصر توسعه در اقتصاد دانش محور، توانایی لازم برای انجام برنامه های راهبردی را در اختیار شرکت ها قرار می دهد. (Marr, 2004,p.14) در حقیقت سرمایه اجتماعی یک مدل جدید کاملی را برای مشاهده ارزش واقعی سازمان ها فراهم می آورد و با استفاده از آن می توان ارزش آتی شرکت را نیز محاسبه کرد بنابراین رویکرد سرمایه اجتماعی برای سازمان هایی که می خواهند از ارزش عملکردشان به خوبی آگاهی داشته باشند، جامع تر است (مدهوشی و اصغرنژاد، 1388،ص116-110)
از طرفی به دنبال توسعه فن آوری اطلاعات در دهه 1990، الگوی رشد اقتصادی دچار تغییرات اساسی شد و عامل دانش به عنوان مهم ترین سرمایه، جایگزین سرمایه های مالی و فیزیکی در اقتصاد جهانی گردید. (Chen, 2004, pp.195-212) در اقتصاد مبتنی بر دانش، محصولات و سازمان ها بر اساس دانش زندگی می کنند و می میرند و موفق ترین سازمان ها آنهایی هستند که از این دارایی ناملموس به نحو بهتر و سریع تری استفاده می کنند (قلیچ لی و همکاران، 1387،22) بر این اساس موفقیت حال و آینده در رقابت بین سازمان ها تا حد کمی مبتنی بر تخصیص استراتژیک منابع فیزیکی و مالی و تا حد زیادی مبتنی بر استراتژیک دانش خواهد بود. (ملکیان و زارع، 1389،صص135-177)
ظهور اقتصاد جدید که اساسا با اطلاعات و دانش هدایت می شود، منجر به افزایش علاقه فزاینده ای به سرمایه اجتماعی شده است. (Tan et.al, 2007, pp. 76-95) سرمایه اجتماعی سرمایه ای فراتر از دارایی های فیزیکی و دارایی های مشهود است امروزه سهم سرمایه اجتماعی به دلیل تولید دانش و اطلاعات و در نتیجه تولید ثروت در اقتصاد مبتنی بر دانش می تواند نقش مهمی در خلق ارزش افزوده و تولید ناخالص داخلی داشته باشد.به این دلیل در سطح بنگاه های اقتصادی نیز عملکرد مالی شرکت ها می تواند تحت تاثیر دارایی های اجتماعی و سرمایه انسانی قرار گیرد. (عباسی و گلدی صدقی، 1389،صص74-57) بطور کلی در جوامع دانش محور کنونی، بازده سرمایه اجتماعی بکار گرفته شده بسیار بیشتر از بازده سرمایه مالی به کار گرفته شده، اهمیت یافته است.(Bontis, 1999,pp. 62-433) سرمایه اجتماعی در مشتریان، فرایندها، اطلاعات، علامت تجاری، منابع انسانی و سیستم های سازمانی متجلی می شود و نقش فزاینده ای در خلق مزیت های رقابتی پایدار ایفا می کند.(شمس و خلیلی، 1390،صص65-51). سرمایه اجتماعی در این تحقیق از سه بعد شناختی ، ارتباطی و ساختاری تشکیل شده است.
جانوسویچ[1] و همکاران ( 2013)، احمد خان[2] و همکاران(2012)، باسوکی[3] و همکاران(2012)، لیبو[4] و همکاران(2011)، پلومن[5] و همکاران(2007)، رادرز[6] و همکاران نشان دادند که سرمایه اجتماعی رابطه مثبت و معنی داری با عملکرد مالی دارد. همچنین رحیمیان و همکاران در سال 1391 به بررسی تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد مالی شرکتهای صنایع خودرو و ساخت قطعات پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند و نشان دادند که در میان عناصر تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی، کارایی سرمایه ساختاری و کارایی سرمایه بکارگرفته شده دارای بیشترین تاثیر بر عملکرد مالی شرکت های نمونه می باشند و میان بعد شناختی و عملکرد مالی شرکت های نمونه ارتباط معناداری وجود ندارد.
مفهوم سرمایة اجتماعی در بر گیرنده مفاهیمی همچون اعتماد ، همكاری و همیاری میان اعضای یك گروه یا یك جامعه است كه نظام هدفمندی را شكل می دهد و آنهارا به سوی دست یابی به هدفی ارزشمند هدایت می نماید. از این رو شناخت عوامل مؤثر در تقویت یا تضعیف سرمایة اجتماعی می تواند جوامع را در گسترش ابعاد سرمایة اجتماعی كمك نموده و موجب افزایش عملكرد اجتماعی و اقتصادی افراد در جوامع گردد(متوسلی و بی نیاز ،1379،ص10)
سرمایه اجتماعی مفهومی چند بُعدی است، پژوهش های انجام شده پیرامون این مفهوم در صورتی حالت كامل و «معرف گونه»خواهد داشت كه به ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی و ارتباط میان ابعاد آن بپردازد. با مطالعه متون مختلف می توان سه بعد ساختاری و شناختی و ارتباطی را برای سرمایه اجتماعی بر شمرد. بُعد ساختاری سرمایه اجتماعی شامل قوانین انعطاف پذیر و شبكه های ارتباطی و بعد شناختی به اعتماد، همیاری و همكاری گروهی اعضاء درون یك سازمان و بعد ارتباطی به شبکه یا ارتباطات اجتماعی و روابط بین افراد و گروهها اشاره دارد (اندرو[7]،2007،ص12)
در سالهای اخیر دانشمندان مدیریت به ارائه یک دیدگاه اجتماعی از سازمان پرداخته اند . بر این اساس می توان گفت یک دارایی حیاتی و مهم از به حداکثر رساندن مزیت سازمانی همان سرمایه اجتماعی سازمانی می باشد که در بافت روابط اجتماعی ذاتی بوده و می توان آنرا برای تسهیل فعالیت بسیج کرد. سرمایه اجتماعی که بواسطه روابط مولد با تاثیر مثبت مشخص شده است ساختاری است که به طور طبیعی در بافت عملکرد قرار گرفته است. سرمایه اجتماعی به واسطه شبکه های ارتباطی که اطلاعات ضروری ، اعتماد، پشتیبانی و دیدگاه مشترک را فراهم می کنند، مشخص می شود. این منابع در روابط اعضای گروه قرار دارد و افزایش فرایندهای گروهی به طور کلی عملکرد گروهی بازار را افزایش می دهد (جمشیدی، 1379،ص15).
عملکرد بازار به عنوان اثربخشی فعالیت های بازاریابی سازمان تعریف شده است و با مواردی از قبیل میزان دستیابی به رضایت مشتری، ایجاد ارزش برای مشتریان، حفظ مشتریان و دستیابی به سهم بازار مطلوب مورد سنجش قرار می گیرد. به طور کلی یک فرهنگ سازمانی بازارگرا دارای تاثیر غیرمستقیمی بر روی عملکرد مالی از طریق عملکرد بازار می باشد (هامبارگ،2002،ص33).
ادبیات فراوانی حاکی از آن است که شرکت با ارائه ارزش برتر برای مشتری در مقایسه با رقبا، می تواند به مزیت های رقابتی دست یابد و عملکرد بازار خود را بهبود دهد (اسلاتر[8] و نارور[9]،1995؛ اولسون و همکاران، 2005). تحقیقات در زمینه معیارهای عملکرد بازار تایید می کند که سرمایه اجتماعی برای مشتریان با روش های مختلفی مانند افزایش درآمد از طریق حفظ مشتری و گفتار مثبت (روست و همکاران،2002)، افزایش سودآوری از طریق بالا بردن ارزش عمر مشتری (روست و همکاران،2004)، تاثیرگذاری بر رشد و فروش و سهم بازار از طریق بهبود نگرش مشتریان نسبت به برندها و محصولات شرکت و رضایت مشتری (روست و همکاران،2004)، می تواند عملکرد بازار شرکت را افزایش دهد (ترویلو و همکاران،2009).در واقع شرکت ها چنانچه به دنبال مزیت رقابتی و موفقیت های استراتژیک هستند باید بیش از رقیب برای مشتری ارزش بیافرینند. آنان با صرف سرمایه اجتماعی ، رضایت و وفاداری مشتریان را تصاحب خواهند کرد. همچنین توسعه سهم بازار و افزایش سودآوری و رشد فروش از تبعات طبیعی این حرکت خواهد بود(روست ،2004،ص16).
بنابراین بیان مساله مذکور که بیان کننده اهمیت توجه به سنجش سرمایه اجتماعی و بررسی رابطه آن با عملکرد بازار شرکت هاست، در این تحقیق سعی بر آن است که ارتباط سرمایه اجتماعی با عملکرد بازار شرکت های تولیدی استان اردبیل بررسی و مورد تبیین قرار گیرد.پرسش اصلی که در این پژوهش مطرح شده این است که آیا رابطه ای بین سرمایه اجتماعی و عملکرد بازار شرکت های تولیدی استان اردبیل وجود دارد؟