انسان ، محوریترین عنصر در عرصه مدیریت است که در اعصار مختلف مورد توجه خاص دانشمندان مدیریت قرار گرفته است .
عملکرد سازمانی برجسته از طریق تلاشهای کارکنان معمولی حاصل نمیشود وسازمانها و یا شرکتهایی موفق هستند که دارای کارکنانی هستند که فراتر از وظایف رسمی خود تلاش میکنند .تفاوت همکاری داوطلبانه و اجباری از اهمیت فراوان برخوردار است . پژوهشگران سازمانی به تلاشهایی که فراتر ازوظایف تعریف شده کارکنان باشد،تحت عنوان یاد «رفتار شهروندی سازمانی»[1]یاد میکنند.
پودساکوف ( ١٩٩٧ ) بر این باور است که شهروندی خوب تفکری است که تنوعی از رفتارهای کارکنان را شامل میشود که برخی از مصداقهای آن عبارتند از : انجام وظایف جانبی ، کمک رسانی داوطلبانه به سایر افراد در کارشان ، توسعه حرفه ای در زمینه کاری خود ، پیروی از مقررات سازمان حتی در مواردی که کسی بر او نظارت ندارد ، تلاش در جهت ارتقاء و کمک به سازمان ، حفظ نگرش مثبت و تحمل ناملایمات در کار. (بولینو و تورنلی[2] ، 2003،ص60).
سرمایه اجتماعی، از مفاهیم نوینی است که امروزه در بررسیهای اقتصادی و اجتماعی جوامع امروزی مطرح گردیده است، طرح موضوع سرمایه اجتماعی در بسیاری از مباحث اقتصادی نشان دهنده اهمیت نقش ساختار روابط اجتماعی بر متغیرهای اقتصادی است. سرمایه اجتماعی بر خلاف سایر سرمایه ها بصورت فیزیکی وجود ندارد، بلکه حاصل تعاملات، هنجارهای گروهی واجتماعی است که افزایش آن میتواند موجب پائین آمدن زیاد هزینه های عملیاتی گردد.
سرمایه اجتماعی عمدتاً مبتنی بر عوامل فرهنگی و اجتماعی است و شناسائی آن به منزله یک نوع سرمایه چه در سطح مدیریت سازمان ها و بنگاه ها میتواند شناخت جدیدی از نظام اقتصادی- اجتماعی بدست دهد، و مدیران را در هدایت بهتر سازمان ها یاری می کند.
یکی از تعاریف مطرح آن است که سرمایه اجتماعی، مجموعه هنجارهای موجود در نظام های اجتماعی است که موجب ارتقاء سطح همکاری اعضای آن اجتماع و پائین آمدن سطح هزینههای تبادلات وارتباطات می گردد. سرمایه اجتماعی، شیئی واحد نیست، بلکه انواع چیزهای گوناگون است که دو ویژگی مشترک دارند: همه آنها شامل جنبهای ازیک ساختار اجتماعی هستند، واکنشهای معین افرادی راکه در درون ساختار هستند تسهیل میکنند. سرمایه اجتماعی مانند شکلهای دیگر سرمایه، مولد است ودستیابی به هدفهای مشخصی که در نبود آن دستیافتنی نخواهد بود را امکان پذیر می سازد.
رفتار شهروندی شکل دهنده «سرمایه اجتماعی» است وسرمایه اجتماعی همانند شکلهای دیگر سرمایه مثل منابع فیزیکی یا انسانی، یک دارایی با ارزش است که عملکرد سازمان را ارتقاء می دهد (شیروانی،1383).
یکی از اهداف عالی سازمان ها داشتن نیروی انسانی متعهد و فرهیخته میباشد و با توجه به نقش رفتار شهروندی سازمانی در نهادینه کردن وظایف به عنوان آرمان فردی میتوان امیدوار بود که افراد، اهداف سازمانی را جزء لاینفک اهداف شخصی خود دانسته و در تحقق آن بکوشند.
توسعه رفتار شهروندی سازمانی در میان کارکنان و اساتید دانشگاههای کشور زمینه ساز تحقق نوآوری و ایجاد بستر مناسب برای توسعه مفهوم آموزش نوین خواهد شد.
بطور کلی از این تحقیق میتوان در بهبود رفتار کارکنان و اساتید استفاده نمود؛ و با توجه به ماهیت دانشگاه و ارتباط آن با شهروندان، از این مؤلفهها در راستای اهداف آموزش و هر چه بهتر شدن آن استفاده نمود.
بیان مسئله
رفتار فردی در محیط کار توجه محققان را در دهههای گذشته به میزان زیادی به خود معطوف ساخته است . هدف مشترک این مطالعات تعریف نوعی رفتار فردی است که به موفقیت بلند مدت سازمان کمک می کند.( کاسترو[3] و همکاران به نقل از مقیمی، ١٣٨٤ )
این رفتارها شامل « رفتار مثبت اجتماعی[4]» ، «رفتار فرا نقشی[5]» و «رفتار شهروندی سازمانی[6]» میباشد.. سازمانها بدون تمایل داوطلبانه افراد به همکاری قادر به توسعه اثر بخشی خود نیستند، تفاوت همکاری داوطلبانه و اجباری از اهمیت فراوان برخوردار است . در حالت اجباری افراد در چار چوب قوانین و مقررات و استانداردهای سازمان وظایف خود را انجام می دهند، در حالی که در حالت داوطلبانه افراد معمولا فراتر از نقشی که سازمان برایشان تعریف کرده است برای شکوفایی توانایی های خود به نفع سازمان فعالیت میکنند.رفتار شهروندی سازمانی یک ساختار رفتاری است که به عنوان رفتارهای مفید، ابتکاری ،داوطلبانه و دقیق توصیف شده است و روحیه مثبت را در یک سازمان انتشار می دهد . امروزه در ادبیات نوین مدیریت از رفتارهای خود جوش و آگاهانه ی افراد در سازمان تحت عنوان رفتار شهروندی سازمانی نام برده میشود (زارعی متین و همکاران ، ١٣٨٥).
از نظر اورگان رفتار شهروندی سازمانی رفتاری خود جوش و آگاهانه است که به طور مستقیم یا صریح توسط سیستم رسمی پاداش سازمان پیش بینی نشده است ، ولی در مجموع عملکرد موثر سازمان را ارتقاء می دهد .منظور از خودجوش و آگاهانه این است که این رفتار ضرورت اجباری نقش یا شرح شغل نیست ،این رفتار بیشتر یک انتخاب شخصی است و در صورت انجام ندادن تنبیهی به دنبال ندارد (آلیسیا[7] ،2008، به نقل از ابیلی ، ١٣٨٧).
پودساکف و مکنزی در تحقیقات مختلف دریافتند که اشکال مختلف رفتار شهروندی سازمانی اثرات قابل ملاحظهای بر روی عملکرد کارکنان در سازمان ، افزایش سطح تولیدات و کاهش میزان ضایعات دارند .
دانش، دردنیای امروزی یک منبع کلیدی است. ایجاد دانش جمعی یک وظیفه راهبردی برای موفقیت سازمان است (دراکر[8]،1993). عوامل سنتی تولید مثل زمین و سرمایه اگر چه هنوز مطرح است ولی مرتبه دوم را حائز میباشد. سازمان ها بدون تمایل داوطلبانه افراد به همکاری، قادر به توسعه اثر بخشی خرد جمعی خود نمی باشند، تفاوت همکاری داوطلبانه و اجباری از اهمیت فراوانی برخوردار است. در حالت اجباری شخص وظایف خودرا در راستای مقررات و قوانین واستانداردهای قابل قبول یک سازمان وصرفاً درحد رعایت الزامات انجام می دهد، ولی در همکاری داوطلبانه مقوله ورأی وظیفه مطرح است وافراد کوششها، انرژی وبصیرت خود رابرای شکوفایی توانایی های خود به نفع سازمان ابراز میکنند. در این حالت، افراد معمولاً از منافع شخصی خود میگذرند ومسئولیت پذیری در راستای منافع دیگران را در اولویت قرار می دهند.
بدین ترتیب است که مسیر نیل به هدفهای سازمان تسهیل میشود. در این حالت، اعتماد و تعهد اهمیت والائی دارد ودر صورت عدم وجود رفتارهای همکاری داوطلبانه اعتماد و تعهد بندرت حاصل میشود. علاوه بر ضرورت این رفتار در دنیای متحول کنونی، همکاری داوطلبانه یک عامل کلیدی در اجرای تصمیم های راهبردی محسوب می گردد.
در حال حاضر با توجه به اینکه بخش عمدهی قشر جوان جامعه مشغول به تحصیل در دانشگاهها هستند لزوم بکارگیری تدابیری موثر از سوی سازمان ها و ارگآنهایی که در سیستم آموزشی نقش تعریف شدهای دارند احساس میشود، یکی از این نهادها که نقشی محوری در جهت بالابردن آگاهی فراهم نمودن امکانات، ارائه خدمات و … را ایفا می کند دانشگاهها می باشند.
درک بهتر رفتار شهروندی سازمانی در مراکز آموزشی، میتواند به رشد و اثربخشی آن مراکز کمک نماید. مدرسان در مراکز آموزشی دارای کارکرد مطلوب، همه روزه از حداقل انتظارات شرح شغل فراتر رفته ورفتارهای شهروندی سازمانی جامعی از خود بروز می دهند. مراکز آموزشی می توانند به عنوان سازمان، روی چنین کمک های مدرسان خود حساب باز کنند. وقتی که مدرسان وکارکنان به طور داوطلبانه فراتر از مسئولیت های رسمی شغل خود ظاهر شوند، تأثیر آن ها بر مراکز آموزشی چشمگیر خواهد بود.
رفتار شهروندی سازمانی معمولاً دو خصوصیت و ویژگی مشترک دارند، اولین ویژگی آنها این است که آنها مستقیماً قابل اعمال و اجرا نیستند (یعنی اینکه آنها از لحاظ فنی بعنوان بخشی از وظایف مورد نیاز نیستند) واز سوی دیگر اینگونه رفتارها نشانگر تلاشهای اجتماعی میباشند که سازمان ها به منظور نیل به کسب موفقیت نیروی کار به آنها احتیاج دارند.
شهروند خوب سازمانی یک تفکر و ایده است وآن مشتمل بررفتارهای متنوع کارکنان نظیر پذیرش و به عهده گرفتن وظایف ومسئولیت های اضافی، پیروی از مقررات و رویه های سازمان، حفظ وتوسعه نگرش مثبت، شکیبائی وتحمل نارضایتی و مشکلات در محل کار میباشد. بر پایه واساس تئوری ها و نظریههای سازمانی مسلماً رفتار شهروندی سازمانی به رقابت وعملکرد سازمان کمک می کند، بعلاوه رغبت به تمایل به رفتار شهروندی بعلت رقابت های روزافزون جهانی دارای اهمیت ویژه ای است. بعنوان مثال: وفاداری وشور و اشتیاق کارکنان در شرکت فدکس[9] غالباً بعنوان عوامل کلیدی ذکر شده است که تأثیرات چنین عواملی «غیر قابل انکار و غیر قابل شمارش» میباشد وارزش عوامل وفاداری، شور واشتیاق در این نهفته است که به شرکتها کمک می کند تا در نبرد علیه رقبا برنده شوند.
بولینو، البرات، مورمن، اورگان، نهیف، اسمیت، وان سکارتر، مارک سی، وان داین، اسمیت تی بوت و ولگر مؤلفه های زیر را بعنوان شاخصهای رفتار شهروندی سازمانی معرفی کردند که عبارتند از:
1- فداکاری 2- اطاعت (وظیفه شناسی) 3- توجه 4- مشارکت (حمایتی، اجتماعی، وظیفه ای، مدنی) 5- وفاداری6- شکیبائی(تحمل پذیری).
رفتار شهروندی یکی از موضوعات مهم مدیریت رفتار سازمانی است و این رفتار در کارکنان و اساتید دانشگاهها که مستقیما با شهروندان در تعامل میباشند ضروری به نظر میرسد. شهروندان معولا عملکرد دانشگاهها را ارزیابی کرده و اگر این ارزیابی مثبت باشد اعتبار نظام آموزشی افزایش مییابد.
تقویت مهارتهای رفتار شهروندی کارکنان و اساتید دانشگاهها باعث بالا رفتن سطح خدمات آموزشی و در نتیجه بالا رفتن کیفیت سیستم آموزشی خواهد بود.
رفتار شهروندی سازمانی یک پدیده جدید مدیریت رفتار سازمانی است. بنابراین ما در این پژوهش در صدد هستیم تا شاخص ها و عوامل رفتار شهروندی سازمانی را در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 10 شناسائی و تعیین نمائیم.
اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
همانطور که ذکر شد رفتار شهروندی سازمانی به عنوان یکی از عوامل موثر در بهبود رضایت مشتری ، کیفیت خدمات و وفاداری مشتریان نیز شناخته شده است ( یون و سو[10] به نقل از فتاحی ، ١٣٨٦ ).
براساس مطالعات صورت گرفته رفتار شهروندی سازمانی مستقیما بر رابطه بین کارکنان و مشتریان اثرات مثبتی دارد و رضایت مشتریان و ادراک مشتریان از کیفیت خدمات را بهبود میبخشد .کارکنانی که رفتارهای شهروندی سازمانی از خود نشان میدهند .قادر به بهبود کیفیت خدمات هستند چرا که آنها تلاش میکنند که به بهترین نحو به دیگران از جمله مشتریان کمک کنند .همچنین رفتار شهروندی سازمانی مستقیما بر وفاداری ورضایت مشتریان نیز تاثیر می گذارد ( کاسترو و همکاران به نقل از فتاحی١٣٨٦ ).
امروزه پیوندهای مفهومی وتجربی بیشماری در خصوص رابطهی بین عملکرد شهروندی سازمانی واثربخشی سازمان ها وجود دارد. تحقیقاتی که در رابطه با قلمرو عملکرد نمایش داده شده است عمدتاً، و یا بخش هایی از شخصیت، تمایل به پیشبینی بهتر عملکرد شهروندی از عملکرد وظایف دارند. بنابراین کاربرد سنجش شخصیت احتمالاً منجر به انتخاب افرادی میگردد که میتوانند برای شهروندی مناسب و واجد برخی از صلاحیت ها وشایستگی باشند. بیشترین توجه و رغبت به مقوله شهروندی سازمانی در پانزده سال گذشته رخ داده است وسؤالی که ممکن است در این رابطه مطرح گردد این است که آیا اهمیت رفتار شهروندی سازمانی به تداوم اهمیت آن در آینده میباشد؟
چهار روند ونگرش معاصر به این سؤال پاسخ می دهند.
اولین روند، رقابتهای جهان بویژه حمایتهای سازمانی و ابتکارات ذاتی ودرونی کارکنان بطور فزایندهای به اهمیت رفتار شهروندی سازمانی افزوده است.
دومین روند، به سازمانهای تیم محور مرتبط است که امروزه این سازمانها بیشتر رایج و عامهپسند شدهاند وچنین سازمانهایی ممکن است نیاز به مؤلفههای شخصی و حمایتی عملکرد شهروندی را افزایش دهند.
سومین روند، عملکرد سازمانی ومخصوصاً ابتکارات ذاتی ودرونی کارکنان ممکن است نیازمند کاهش مستمر تعداد کارکنان، یعنی کوچک سازی به منظور وفق پذیری با تحولات وتمایل برای ظهور وترویج بیشتر تلاشهای حیاتی آنها باشد.
آخرین روند، خدمت رسانی به مشتریان وارباب رجوع بطور فزایندهای مورد تأکید قرار گرفته است (برمن[11]،والتر[12]، 2001، صص 4-1).
بنظر می رسد امروزه پیوند مهمی بین شهروندی سازمانی و کوچک سازی با توجه به تغییرات وکاربرد آن وجود داشته باشد، نباید فراموش کرد که هرچند این طرح در دنیای روبه تغییر و پیچیدگی الزامی میباشد، لیکن باید به گونهای اجرا گردد که مشمولان طرح کمترین رنج وتنش را داشته باشند و رعایت مسائلی چون عزت نفس، شرافت شأن، مرتبه واحترام که خود تقویت رسالت شهروندی سازمانی واز طرفی علاقمندی واعتماد وروحیه همکاری در همه افراد خواهد داشت.
بطور کلی ocb یا رفتار شهروندی سازمانی به کارایی واثربخشی سازمانها از طریق تحولات منابع، نوآوری ها و وفق پذیری کمک می کند.
رفتار شهروندی سازمانی فواید زیادی دارد: از نظر فردی ocb اهمیت ناچیزی دارد اما بطور کلی هم به سازمان وهم به کارکنان بر اساس رویکردهای متنوع منفعت می رساند. نسبت به منافع سازمان، رفتار شهروندی سازمانی باعث داشتن یک گروه از کارکنان میشود که به سازمان متعهد هستند. بر اساس نقل قول (جن[13]،1988) صرف وجود ocb یا رفتار شهروندی سازمانی (بویژه فداکاری، وظیفه شناسی، شکیبائی) باعث کاهش و نزول ترک خدمت وغیبت کارکنان می گردد وکارکنانی که به سازمان متعهد هستند با سازمان بمدت طولانی باقی می مانند و محصولاتی با کیفیت بالا تولید میکنند و به موقعیت سازمان براساس رویکردهای متنوع ومختلف کمک میکنند. از لحاظ منطقی ما می توانیم حدس بزنیم که رفتار شهروندی سازمانی ممکن است یک محیط کاری بهتر درون سازمانی را ارتقاء دهد (کوپمن ،ریچارد[14]،2001)
یکی از اهداف عالی سازمان ها داشتن نیروی انسانی متعهد و فرهیخته میباشد و با توجه به نقش رفتار شهروندی سازمانی در نهادینه کردن وظایف به عنوان آرمان فردی میتوان امیدوار بود که افراد، اهداف سازمانی را جزء لاینفک اهداف شخصی خود دانسته و در تحقق آن بکوشند.
توسعه رفتار شهروندی سازمانی در میان کارکنان و اساتید دانشگاههای کشور زمینهساز تحقق نوآوری و ایجاد بستر مناسب برای توسعه مفهوم آموزش نوین خواهد شد.
اهداف پژوهش
هدف كلی :
1- مطالعه مؤلفههای رفتار شهروندی سازمانی در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 10 کشور
اهداف ویژه :
بررسی وضعیت «رفتار کمکی»[15] در بین کارکنان و اساتید منطقه 10 دانشگاه آزاد اسلامی
بررسی وضعیت «اجابت سازمانی»[16] در بین کارکنان و اساتید منطقه 10 دانشگاه آزاد اسلامی
بررسی وضعیت «جوانمردی»[17] در بین کارکنان و اساتید منطقه 10 دانشگاه آزاد اسلامی
بررسی وضعیت «وفاداری سازمانی»[18] در بین کارکنان و اساتید منطقه 10 دانشگاه آزاد اسلامی
بررسی وضعیت «ابتکار فردی»[19] در بین کارکنان و اساتید منطقه 10 دانشگاه آزاد اسلامی
بررسی وضعیت «آداب اجتماعی»[20] در بین کارکنان و اساتید منطقه 10 دانشگاه آزاد اسلامی
بررسی وضعیت «توسعه خود»[21] در بین کارکنان و اساتید منطقه 10 دانشگاه آزاد اسلامی
سوالات پژوهش
سوال اصلی :
1- وضعیت “رفتار شهروندی سازمانی” در واحد های دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 10 کشور چگونه است؟
به صورت سوال های ویژه :
1- وضعیت “رفتار کمکی” به عنوان یکی از مؤلفههای رفتار شهروندی سازمانی در واحد های دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 10 کشورچگونه است؟
2-وضعیت “اجابت سازمانی” به عنوان یکی از مؤلفههای رفتار شهروندی سازمانی در واحد های دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 10 کشورچگونه است؟
3- وضعیت “جوانمردی” به عنوان یکی از مؤلفههای رفتار شهروندی سازمانی در واحد های دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 10 کشورچگونه است؟
4-وضعیت “وفاداری سازمانی” به عنوان یکی از مؤلفههای رفتار شهروندی سازمانی در واحد های دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 10 کشورچگونه است؟
5- وضعیت “ابتکار فردی” به عنوان یکی از مؤلفههای رفتار شهروندی سازمانی در واحد های دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 10 کشورچگونه است؟
6- وضعیت “آداب اجتماعی” به عنوان یکی از مؤلفههای رفتار شهروندی سازمانی در واحد های دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 10 کشورچگونه است؟
7- وضعیت “توسعه خود” به عنوان یکی از مؤلفههای رفتار شهروندی سازمانی در واحد های دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 10 کشورچگونه است؟
تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها :
رفتار شهروندی سازمانی:
رفتار شهروندی سازمانی از نظر اورگان[22] عبارتست از، اقدامات مفید و خیرخواهانه سازمانی نظیر کمک رسانی به کسانی که غیبت کردهاند وایجاد علاقه ورغبت شخصی در کارکنان به منظور حجم منظم در سرکار، وقت شناسی (وظیفه شناسی) ماورای هنجارهای پذیرفته شده، حمایت از خدمات ومشاوره ومقررات غیر رسمی به منظور حفظ نظم میباشد (علی محمد،2004،ص 29).
رفتار شهروندی سازمانی (ocb) بیانگر فعالیتهای کاری مرتبط، داوطلبانه واختیاری است وبطور غیرمستقیم وضمنی از طریق توصیف رسمی شغل و سیستم های پاداش سازماندهی شده ودر نهایت کارایی واثربخشی وظایف سازمان را ارتقاء می دهد (علی محمد، 2004، ص 29).
الف) تعاریف نظری و عملیاتی
1- رفتار کمکی: رفتار کمکی از دیدگاه پودساکف[23] به طور مفهومی عبارتست از: کمک کردن داوطلبانه به دیگران و جلوگیری از اتفاق افتادن مشکلات مربوط به کار. به لحاظ عملی در این پژوهش، منظور از رفتار کمکی، گرایش ها و تمایلات اساتید و کارکنان نسبت به کمکهای داوطلبانه به همکاران خود بوده که با تعداد 5 سؤال در پرسشنامه کرنودل سنجیده میشود.
2- اجابت سازمانی: واژه مذکور میل کارکنان به پذیرش و پیروی از قوانین، مقررات و رویههای سازمانی را توصیف می کند و نشان دهنده رفتارهایی میباشد که ضرورت و مطلوبیت آنها شناسایی و در ساختار معقولی از نظم و مقررات پذیرفته شده است. به لحاظ عملی در این پژوهش، منظور از اجابت سازمانی، میل کارکنان به پذیرش وپیروی از قوانین بوده که با تعداد 7 سؤال در پرسشنامه کرنودل[24] سنجیده میشود.
3- جوانمردی: از دیدگاه کرنودل جوانمردی تحت عنوان، توانایی کارمند در انطباق خود با سختیها و ناسازگاریهای محیط کار بدون اعتراض یا شکایت شفاهی و رسمی تعریف شده است. به لحاظ عملی در این پژوهش، جوانمردی توانایی کارمند در اطباق خود با شرایط سخت سازمان بوده که با تعداد 4 سؤال در پرسشنامه کرنودل سنجیده میشود.
4- وفاداری سازمانی: رفتارهای داوطلبانهای که کارمندان سازمان را به گونهای معرفی نموده و در نهایت به سازمان سود میرسانند.وفاداری سازمانی تأیید، حمایت و دفاع از اهداف سازمانی را در بر میگیرد. به لحاظ عملی در این پژوهش، منظور از وفاداری سازمانی تأیید و حمایت از اهداف سازمانی بوده که با تعداد 5 سؤال در پرسشنامه کرنودل سنجیده میشود.
5- ابتکار فردی: این نوع رفتار از رفتار شهروندی سازمانی، مبین رفتار فرانقشی است که ماوراء حداقل نیازهای کلی مورد انتظار قرار دارد. نمونههایی از این رفتار شامل؛ فعالیت های خلاقانه، داوطلبانه، طراحی های نوآورانه برای بهبود وظیفه شخصی و همچنین بهبود عملکرد سازمان است. بورمن و موتوویلدو انجام دادن مشتاقانه و داوطلبانه و فعالیت های وظیفه ای را از جمله مؤلفه های این سازه دانسته اند. به لحاظ عملی در این پژوهش، منظور از ابتکار فردی انجام دادن مشتاقانه وداوطلبانه فعالیت های وظیفهای میباشد که با تعداد 5 سؤال در پرسشنامه کرنودل سنجیده میشود.
6- آداب اجتماعی: آداب اجتماعی میتواند به عنوان؛ مشارکت در فرآیندهای سیاسی سازمان، ابراز عقاید، پرداختن به مسایل کاری در اوقات شخصی، مشارکت در رویدادهای سازمان، حضور در جلسات ومشارکت در مسایل سازمانی و غیره در نظر گرفته شود. به لحاظ عملی در این پژوهش، آداب اجتماعی به معنای مشارکت در تمامی فرایندهای سازمانی میباشد که با تعداد3 سؤال در پرسشنامه کرنودل سنجیده میشود.
7- توسعه خود: توسعه خود یا شخصی شامل؛ رفتارهای داوطلبانه کارکنان به منظور بهبود دانش، مهارت وتوانایی هاست وویژگی بارز چنین رفتاری یادگیری مجموعه جدیدی از مهارتها بمنظور توسعه مشارکت های فردی در سازمان است. به لحاظ عملی در این پژوهش، منظور از توسعه خود یادگیری مجموعه جدیدی از مهارتها در سازمان توسط افراد میباشد که با تعداد 3 سؤال در پرسشنامه کرنودل سنجیده میشود.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است