اتانازی یا قتل ترحم آمیز به منزله پدیده ای است كه جامعه انسانی خواه ناخواه با آن دست و پنجه نرم می كند٬ یكی از مقوله های مورد مطالعه حقوق پزشكی است كه از اهمیت قابل توجهی برخوردار بوده و آگاهی بخشی به جامعه پزشكی در این خصوص و به ویژه رویكرد اتخاذی تقنینی قانون گذار كشورمان در این ارتباط به پزشكان در زمره اهداف نخستین این شاخه حقوقی است. هر چند پیشرفت های نوین علم پزشكی٬ زمینه معالجه و درمان بسیاری از بیماریهای لاعلاج و صعب العلاجی كه تا دیروز بیماران را به كام مرگ می كشاند فراهم كرده است٬ اما این پیشرفت ها هرگز نقطه پایانی بر درد و رنج بشر و بیماری هایی كه گریبانگر اوست نمی باشد. هر روز شاهد مرگ هزاران انسانی هستیم كه به علت ابتلا به بیماری های مجهول و ناشناخته٬ امیدی به نجات و بهبودی آنها نیست. پزشكی كه می داند دردی جانكاه همه وجود بیمارش را فرا گرفته و دیری نخواهد پایید كه مرگ گریبانگر بیمار خواهد شد٬ در حالیكه بیمار از پزشك معالج می خواهد كه به درد و رنج غیر قابل تحمل او پایان بخشد و در مواردی هم بدون درخواست او صورت میگیرد٬ اینها موضوعاتی هستند كه در محافل حقوقی٬ پزشكی٬ اخلاقی و مذهبی مطرح می باشند. و دیدگاه های متفاوتی بین متخصصان علم اخلاق٬ پزشكان٬ حقوقدانان و عالمان مذهبی كشورهای مختلف با توجه به نظام فرهنگی٬ دینی و غیره … حاكم بر آنها وجود دارد. و هر یك از بعد تخصصی خود به بررسی موضوع پرداخته اند. بنابراین گذشته از ابعاد اخلاقی موضوع٬ مطالعه قتل از روی ترحم در مذاهب خمسه (شیعه٬ حنفیه٬ مالكیه٬ حنبلیه٬ شافعیه) و بررسی مسؤلیت ناشی از قتل ترحم آمیز به ویژه با رویكرد جدید قانون گذار ایران٬ ضرورتی اجتناب ناپذیر است. از این رو در این تحقیق ابتدا٬ مفهوم قتل ترحم آمیز و انواع آن را مورد بررسی قرار می دهیم و سپس با نگاهی تطبیقی نسبت به موضوع٬ به تشریح قتل ترحم آمیز از دیدگاه مذاهب خمسه و حقوق جزای ایران خواهیم پرداخت.
1-1- كلیات
1-1-1- بیان مساله
قتل از روی ترحم از موضوعاتی است كه خصوصا در نیم قرن اخیر مورد بحث محافل حقوقی٬ پزشكی٬ اخلاقی و مذهبی قرار گرفته است. هدف اصلی از ارتكاب این نوع قتل رهانیدن بیمار صعب العلاج از درد و رنج می باشد و بدین خاطر اتانازی به معنای قتل ترحم آمیز یا مرگ آسان به كار می رود (بسامی٬ ٬1388 ص 23 ).
موضوع مورد بحث در این تحقیق٬ بررسی جنبه های فقهی این نوع قتل در مذاهب خمسه و جنبه های حقوقی آن در كشور ایران می باشد
انواع قتل ترحم آمیز:
تقسیم بندی دقیقی از انواع قتل ترحم آمیز وجود ندارد ولی غالبا به دو دسته كلی طبقه بندی می شود : 1. اجباری٬ داوطلبانه (اختیاری)٬ غیر داوطلبانه (غیر اختیاری) 2. فعال٬ غیر فعال.
اما برخی خودكشی به كمك پزشك را قسم دیگری از قتل ترحم آمیز می دانند لذا قتل ترحم آمیز را به دو نوع كلی تقسیم می كنند : 1. مستقیم 2. غیر مستقیم . بدین نحو كه قتل ترحم آمیز مستقیم وغیر مستقیم به نقش كسی كه عمل كشتن را انجام می دهد اشاره دارد٬ چنانچه پزشك خود اقدام به كشتن بیمار نماید این قتل ترحم آمیز مستقیم است اما اگر وسایل خودكشی را در اختیار او قرار دهد قتل ترحم آمیز غیر مستقیم است (بسامی٬ ٬1388 ص 36).
- قتل ترحم آمیز فعال : این نوع قتل به صورت انجام یك فعل ارتكاب می یابد به عبارتی پزشك عمل مثبتی را در جهت سلب حیات از بیمار انجام می دهد مثل تزریق آمپول كشنده به او.
- قتل ترحم آمیز غیر فعال : این نوع قتل به منع یا دریغ داشتن درمان حفظ كننده حیات اشاره دارد (ترك فعل). مثل امتناع از دادن دارو به بیمار (بسامی٬ ٬1388 ص 28 ).
- قتل ترحم آمیز اجباری : این نوع قتل ترحم آمیز زمانی اتفاق می افتد كه بیمار به طور واضح و آشكار از مردن امتناع می ورزد اما درخواست او پذیرفته نمی شود (بسامی٬ ٬1388 ص 39 ).
- قتل ترحم آمیز اختیاری : این نوع قتل داوطلبانه یا ارادی نیز نامیده می شود و آن زمانی است كه بیمار آنرا درخواست می كند .
- قتل ترحم آمیز غیر اختیاری : این نوع قتل غیرداوطلبانه یا غیرارادی نیز نامیده می شود و آن زمانی اتفاق می افتد كه به علت وضعیت خاص بیمار٬ قادر به اطلاع یافتن از خواسته او نیستیم و در واقع به كشتن بدون خواسته بیمار اشاره دارد (بسامی٬ ٬1388 ص40).
حال این سوال مطرح است كه آیا رضایت بیمار به قتل خویش این حق را برای پزشك ایجاد می كند كه اقدام به سلب حیات او نماید ؟
درحقوق جزای ایران اصولا به خاطر حفظ نظم عمومی جائی برای معافیت از مجازات نیست و حق مجازات از حقوق عمومی است٬ پس رضایت مجنی علیه رافع تقصیر مرتكب نیست(گلدوزیان٬ ٬1384 ص 147 ).
البته جنبه های استثنایی رضایت مجنی علیه٬ به جهات دیگری وضع شده و از نظر حقوق دانان و قانونگذاران در این موارد به هر ترتیب باید به نظر مجنی علیه احترام گذاشت. یكی از این موارد ماده 268 قانون مجازات اسلامی است. ماده (268) بیان می كند : ((چنانچه مجنی علیه قبل از مرگ٬ جانی را از قصاص نفس عفو نماید حق قصاص ساقط می شود و اولیای دم نمی توانندپس از مرگ او مطالبه قصاص نمایند)). البته ماده (612) ق. م. ا٬ را نباید دور از ذهن داشت٬ این ماده بیان می دارد در صورت قصاص نشدن عامل قتل عمد و وجود بیم تجری مرتكب٬ مجازات مقرر سه تا ده سال مد نظر قرار می گیرد. البته در اتانازیا از طرفی با توجه به انگیزه عامل٬ می توان مطرح كردن ماده(612) را بدون وجه دانست (غمامی٬ ٬1384 ص 69 ).
در دین اسلام اعتقاد بر این است كه هنگام بروز مصایب و گرفتاریها خداوند با رحمت خود ما را به صبر دعوت می كند لذا هرگونه اتانازی و خودكشی مردود است. بنابراین٬ این موضوع از دو جهت٬ حكم وضعی و حكم تكلیفی قابل بررسی است :
- حكم تكلیفی : منظور از حكم تكلیفی٬ جواز است٬ یعنی آیا چنین قتلی جایز است یا جایز نیست ؟ آنچه كه از كلمات فقها فهمیده می شود این است كه این فعل٬ چون به حیات یك انسان پایان می دهد٬ به هر دلیلی كه باشد حرام است (اسلامی تبار و الهی منش٬ ٬1386 ص 183). 2. حكم وضعی : منظور از حكم وضعی حق قصاص و دیه است٬ یعنی آیا با اذن مقتول قصاص و پرداخت دیه از قاتل ساقط می شود یا خیر ؟ دو نظریه وجود دارد : نظریه اول مبتنی بر سقوط حق قصاص و دیه می باشد (اسلامی تبار و الهی منش٬ ٬1386 ص 204 ). از جمله قائلین به سقوط قصاص با اذن به قتل در فقه امامیه٬ محقق حلی است كه می فرماید: قصاص واجب نیست چرا كه مقتول حق خود را به واسطه اذن ساقط كرده است پس وارث بر قاتل تسلطی ندارد (محقق حلی٬ ٬1374ص200 ). از دیگر فقهایی كه بر این عقیده هستند می توان به : فاضل هندی (كشف اللثام٬ بی تا )٬ آیت الله محمد حسین شیرازی (الفقه٬ 1409ه ق٬ ص 78 ) وآیت الله فاضل لنكرانی (تفصیل الشریعه فی شرح تحریرالوسیله٬ 1421ه ق٬ ص 74 ) اشاره كرد. نظریه دوم مبتنی بر عدم سقوط حق قصاص با اذن به قتل می باشد. از جمله قائلین به عدم سقوط قصاص با اذن به قتل٬ آیت الله خوئی می باشد كه در این باره می فرماید: دو نظریه وجود دارد اقوی ثبوت آن است (خوئی٬ ٬1422 ه ق٬ ص 18 ). در بین فقهای اهل سنت نیز مانند امامیه در میزان تاثیر رضایت به قتل اختلاف نظر وجود دارد٬ نظر راجح در مذهب مالكیه آن است كه اذن به قتل مجازات را ساقط نمی كند و قصاص از قاتل ساقط نمی شود و نیز در قولی دیگر آمده در این خصوص كه رضایت به قتل٬ در اسقاط قصاص موثر است یا خیر شبهه وجود دارد. در مذهب شافعی دو نظر هست : 1. اذن به قتل موجب سقوط قصاص دیه می شود 2. اذن موجب سقوط قصاص نمی شود. لكن نظر قوی آن است كه اذن در سقوط قصاص موثر است اما در خصوص دیه اختلاف نظر است. در فقه حنبلی دو نظر است و اظهر آن است كه اذن مسقط قصاص است لكن در خصوص دیه اختلاف نظر هست. در فقه حنفی هم اختلاف هست و ابوحنیفه و ابویوسف چنین نظر می دهند كه٬ چون اذن به قتل شبهه است٬ لذا عقوبت قصاص از جانی دفع و دیه ثابت می شود. اما در نظر مخالف رضایت در اسقاط قصاص تاثیری ندارد (الجزیری٬ 1419 ه٬ ص 307 ). در مجموع می توان گفت كه فقهاء امامیه و اهل سنت در این موضوع متفق القولندكه اذن به قتل٬ ارتكاب قتل را مباح و جایز نمی كند و حرمت به قوت خود باقی است لكن در خصوص مجازات اختلاف نظر كرده اند (بسامی٬ ٬1388 ص 168 ).
1-1-2- سوالات تحقیق
پرسش اصلی تحقیق
حكم وضعی قتل از روی ترحم در مذاهب پنجگانه و حقوق جزای ایران چه می باشد ؟
پرسش فرعی تحقیق
نظام بین المللی حقوق بشر واسناد حقوقی مربوط٬ چه دیدگاهی درباره اتانازی دارند ؟
1-1-3- فرضیه های تحقیق
از نظر اكثر فقهای شیعه و اهل سنت اذن بیمار می تواند مسقط حق قصاص باشد.
- به دلیل انطباق ماده 268 قانون مجازات اسلامی با قتل از روی ترحم به اذن بیمار از نظر حقوقی مجازات قصاص منتفی می گردد.
- قتل ترحم آمیز با قوانین بین المللی حقوق بشر مغایراست و به طور مطلق حیات را مورد حمایت قرار داده اند
1-1-4- سوابق مربوط
قتل ترحم آمیز در عصر حاضر یكی از مباحث جدال برانگیز در عرصه حقوق٬ اخلاق٬ پزشكی و همچنین مذهبی می باشد. در یكی دو دهه اخیر رویكرد متفاوتی٬ در اندیشه برخی اندیشمندان و متفكران فلسفی٬ اخلاقی و حقوقی نسبت به این موضوع مشاهده می شود كه حتی مبنای قانون گذاری در برخی كشورها قرار گرفته است (عباسی٬ ٬1383 ص 175 ).
تاكنون تحقیقات جامعی در خصوص آمار مربوط به اتانازی در كشور های زیادی منتشر یا گزارش نشده٬ كتابی جامع وكامل در رابطه با قتل از روی ترحم در فقه پنجگانه و تطبیق آن با حقوق جزای ایران به شكل تطبیقی و به طور جداگانه وجود ندارد. سیمین دخت مرادی در رساله مقطع دكتری پزشكی٬ در دانشگاه علوم پزشكی به « بررسی نگرش پزشكان نسبت به انواع اتانازی در بیمارستانهای رسول اكرم (ص)٬ هفت تیر و فیروزگر تهران » می پردازد و بر آن شده تا در قالب یك طرح پژوهشی٬ نگرش پزشكان را نسبت به این مقوله تعیین نماید كه به اختصار نتایج زیر به دست آمد. اكثر پزشكان با اتانازی فعال و غیر داوطلبانه و اتانازی فعال و ناخواسته مخالف بودند. همچنین در ارتباط با كاربرد اتانازی در نوزادان متولد شده با ناهنجاری شدید (66/5 درصد) نظر موافقی داشتند(مرادی٬ ٬1382 ص 66 ).
علی اكبر موسوی در رساله مقطع دكتری پزشكی٬دانشگاه علوم پزشكی شهید صدوقی یزد به « بررسی نگرش گروهی از پزشكان دانشگاه علوم پزشكی یزد به اتانازی » می پردازد. این مطالعه برروی 124 پزشك بود از این تعداد35 نفر پزشك زن و 89 نفر پزشك مرد بودند. از مجموع 124 پزشك٬ 106 پزشك با مقوله قتل ترحم آمیز آشنا بودند٬ 73 پزشك (1/58%) حداقل برای یك بار درخواست قتل ترحم آمیز را دریافت كرده بودند. 11 نفر (9/8%) در طول دوران طبابت خود حداقل به یك مورد از انجام قتل ترحم آمیز توسط سایر همكاران برخورد كرده بودند در حالیكه تنها 2 نفرسابقه انجام قتل ترحم آمیز را داشتند. در مجموع 74 نفر (7/59%) مخالف قتل ترحم آمیز بودند در حالیكه 32 نفر (8/25%) حداقل با یكی از اشكال 5 قتل ترحم آمیز نظر موافق داشتند. اكثر موافقین كه دلیل پذیرش آنرا نجات بیمار از درد و رنج غیر قابل علاج اظهار داشتند. 11 نفر به دلیل احترام به آزادی فردی و حق بیمار در تعیین سرنوشت و 14 نفر جلوگیری از صرف هزینه بیهوده را دلیل موافقت خود اظهار كرده بودند. در عوض مخالفین اتانازی در 54 درصد موارد٬ اتانازی را به دلیل مغایرت با اخلاق پزشكی و در 9/68 درصد به دلیل قتل نفس و در 4/28 درصد موارد به دلیل تاثیر سوء بر روابط و اعتماد بین پزشك و بیمار رد كردند. اكثر موافقین قتل ترحم آمیز (1/78%) آنها با قتل ترحم آمیز از نوع غیر فعال آن موافق بودند (بسامی٬ ٬1388 ص 107 ). در مطالعه ای كه در تهران كه در سالهای 80-1379 انجام گرفت نگرش پزشكان عمومی و متخصص پیرامون مسئله قتل ترحم آمیز و موضوعات مرتبط با آن بررسی شده است. تعداد كل افراد مورد مطالعه 321 نفر بودند٬در این مطالعه مشخص شد: حدود 29 درصد پزشكان با مقوله قتل ترحم آمیز آشنایی نداشتند حدود 40 درصد از پزشكان حداقل با یك نوع از انواع قتل ترحم آمیز موافق بودند كه نسبت به مخالفین از سن كمتر و سابقه طبابت كمتر برخوردار بودند. همچنین آقایان بیشتر از خانم ها با مقوله قتل ترحم آمیز موافق بودند. اغلب موافقین با روش غیر فعال قتل ترحم آمیز در مورد بیماران صعب العلاج با درد و رنج شدید و بدون امید به زندگی و نوزادان با ناهنجاری های شدید مادرزادی٬ و بیماران با معلولیت شدید موافق بودند و مهمترین علت پذیرش آنرا نجات بیمار از درد و رنج غیر قابل درمان می دانستند. مخالفین عمده ترین مخالفت خود را مغایرت این امر با اخلاق پزشكی عنوان كرده و معتقدند این امر بر روابط پزشك و بیمار اثر سوء خواهد داشت (تقدسی نژاد٬ ٬1382 ص 23 ). در مطالعه دیگری كه در شهر كرمان در سال 1381 انجام گرفت نگرش پزشكان و دانشجویان پزشكی در زمینه قتل ترحم آمیز بررسی شد. تعداد كل افراد مورد مطالعه 136 نفر بودند. در این مطالعه نشان داده شد بیش از 60 درصد افراد مخالف انجام قتل ترحم آمیز بودند (بسامی٬1388٬ ص 11 ). در مطالعه دیگری كه در شهر تهران در سال 1388 صورت گرفت نگرش انترنهای دانشگاه علوم پزشكی تهران در ارتباط با اتانازی بررسی شد. به طور كلی 54 درصد انترنهای دانشگاه علوم پزشكی تهران با اتانازی مخالف بودند. این در حالی بود كه میزان پاسخ های مخالف نسبت به اتانازی فعال داوطلبانه88 درصد٬ اتانازی فعال غیر داوطلبانه 47 درصد٬ اتانازی غیر فعال داوطلبانه 18 درصد و اتانازی غیر فعال غیر داوطلبانه 95 درصد بوده است (طاوسیان٬ ٬1388 ص 43 ). البته دو همایش بین المللی هم در سالهای اخیر برگزار شده كه عبارتند از :
- در اولین كنفرانس بین المللی «مجموعه قوانین اخلاق پزشكی در اسلام» كه توسط سازمان پزشكی اسلامی در كویت برگزار شد و در آن بیانه ای به این شرح صادر شد «هر گونه كشتن از روی ترحم٬ از قبیل خودكشی٬ جایگاهی در اسلام نداشته و تنها ملحدانی دست به این كار می زنند كه به پوچی رسیده اند. كشتن بیماران لاعلاج به بهانه رهایی از درد و رنج نیز مردود است» (اسلامی تبار والهی منش٬ ٬1386 ص 201 ).
- در اولین كنگره بین المللی «حقوق پزشكی» كه در آذرماه 1386 توسط دانشگاه علوم پزشكی و خدمات بهداشتی درمانی شهید بهشتی در تهران برگزار شد مطالبی در خصوص اتانازی و دیدگاه های مختلف كشورها٬ ادیان٬ و سازمانهای بین المللی مطرح شد (اسلامی تبار والهی منش٬ ٬1386 ص 201 ).
1-1-5- اهداف تحقیق
- باز خوانی مبانی فقهی به منظور پیدا كردن راه حلی برای موضوع مهم قتل از روی ترحم كه خواسته بسیاری از بیماران نا امید از زندگی است.
- مقارنه و تطبیق كاوش های حقوقی جزایی با مبانی فقهی در این مسئله مهم. از آنجا كه مسئله قتل از روی ترحم یكی از موضوعات بسیار مهم امروزی است و مورد اختلاف شدید صاحبنظران می باشد و از طرفی در وضع حقوقی كشور ما هم از نقطه نظر اصل جواز یا عدم آن و هم از جهت آثار وضعی آن دارای ابهام است لذا ایجاب می كند كه پیرامون آن تحقیق جامعی صورت گیرد.
1-1-6- نوآوری تحقیق
باتوجه به اینكه موضوع٬ جدید می باشد و در این رابطه مطالعه تطبیقی تمام مذاهب اسلامی و حقوق جزا صورت نگرفته است٬ لذا كاری نو محسوب می گردد.
1-1-7- دشواریهای تحقیق
از آنجا كه این پایان نامه علاوه بر زمینه حقوق و فقه٬ در ارتباط با رشته پزشكی نیز می باشد٬ و با توجه به مشكل بودن و تطبیقی بودن موضوع تحقیق نیاز به در دسترس بودن مراكز علمی و كتابخانه های بزرگ و معتبر بوده٬ كه به علت دور بودن شهرستان محل اقامت اینجانب از محل های فوق مجبور به مراجعه به مراكز علمی و حوزوی شهرستان قم وتهران مانند دانشگاه قم٬ كتابخانه های آیت الله سیستانی و آیت الله مرعشی نجفی٬ دانشگاه ادیان قم٬ دانشگاه شهید بهشتی تهران٬ مركز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشكی دانشگاه شهید بهشتی گردیدم كه حضور در این مراكز علمی نیازمند هزینه های سنگین اقامت و ایاب و ذهاب بوده و با توجه به اینكه اكثر منابع مورد استفاده٬ منابع مرجع بوده و مراكز علمی نیز از تحویل آنها به دانشجویان خودداری می نمایند لذا مجبور به اقامت چند هفته ای در شهرهای تهران و قم گردیدم. مشكلات دیگری از قبیل بعد مسافت بین محل زندگی نگارنده و اساتید محترم راهنما و مشاور جهت مشورت و وجود منابع به زبان عربی كه فاقد ترجمه فارسی بوده و نیاز به ترجمه موضوعات انتخابی مربوط به پایان نامه را كه نیازمند صرف زمان زیادی بود را داشتم و فاصله بین كتابخانه ها و دانشگاهها و مشخص بودن زمانهای محدود استفاده از این مراكز علمی و تحقیقاتی و به علت تحویل ندادن منابع مرجع مجبور به نكته برداری شده كه این موضوع به علت نبودن محل اسكان مشخص نیاز به زمان زیادی داشته كه نیازمند هزینه های سنگین جهت استفاده از مراكز علمی بوده است.