تجارت الكترونیكی را خرید و فروش از طریق شبكة اینترنت تعریف میكنند(چفی[1]،2003: 24). ریپورت و جاورسكی نیز با توجه به نقطة آغاز و پایان مبادله، 4 نوعِ گوناگونِ تجارت الكترونیكی كه شامل مبادلة شركت با مشتری، مبادلة مشتری با شركت، مبادلة شركت با شركت و مبادلة مشتری با مشتری است را در فضای سایبری شناسایی كرده اند.(ریپورت، جاورسکی[2]،2001: 42)
دسترسی تعداد زیادی از مردم جهان به شبکه جهانی اینترنت و گسترش ارتباطات الکترونیک بین افراد و سازمانهای مختلف از طریق دنیای مجازی، بستری مناسب برای برقراری مراودات تجاری و اقتصادی فراهم کرده است. تجارت الكترونیك عمده ترین دستاورد بهكارگیری فناوری ارتباطات و اطلاعات (ICT[3]) در زمینه های اقتصادی است. (وانگ[4]،2005 :27)
استفاده از این فناوری موجب توسعه تجارت، تسهیل ارتباطات عوامل اقتصادی، فراهم كردن امکان فعالیت برای بنگاههای کوچک و متوسط، ارتقای بهره وری، کاهش هزینه ها و صرفهجویی در زمان شده است. فناوری ارتباطات و اطلاعات امكان افزایش قابلیت رقابتپذیری بنگاهها را فراهم ساخته و همچنین به ایجاد مشاغل جدید منجر شده است. (کوربیت و برایان[5]، 2003: 18)
بر اثر گسترش این فناوری حجم تجارت الکترونیک در جهان روز به روز در حال رشد است. طبق تحقیقات منتشر شده توسط موسسه فارستر پیشبینی میشود طی سالهای 2006-2002 حجم تجارت الكترونیك به طور متوسط سالانه بیش از 58 درصد رشد كرده و از 2293 میلیارد دلار در سال 2002 به بیش از 12837 میلیارد دلار در سال 2006 بالغ شود.( کوربیت و برایان، 2003: 25)
از طرف دیگر، به رغم گسترش روز افزون به كارگیری اینترنت در ایران، تجارت الكترونیك وخرید اینترنتی كمتر رواج یافته است و استقبال چندانی از سوی مردم ، برای خرید محصولات و خدمات به صورت اینترنتی صورت نگرفته است. شاید یكی از بزرگترین موانع استقرار تجارت الكترونیك در ایران، بی اعتمادی مردم از یك طرف و ناآشنایی موسسات فعال در این زمینه با ساز و كارهای اعتماد سازی باشد(فرنود، 1387: 48). در این بررسی بر آنیم تا با بررسی عوامل موثر بر اعتماد مشتریان در تجارت الكترونیك و به طور خاص در فروشگاه ایران تجارت به عنوان بزرگترین فروشگاه الكترونیكی در كشور، به شناسایی این موانع پرداخته و در پایان راهكارهایی را برای فائق آمدن بر آنها ارائه كنیم.
1-1 بیان مساله
تقریبا در تمامی الگوهای تجارت الكترونیك نوین میتوان زنجیرهای را متصور شد كه از تامینكننده اولیه تا مصرفكننده نهایی را در بر میگیرد. این زنجیره توسط چرخهای متشكل از سه عامل اساسی اطلاعات، مواد و پول برقرار میماند. از منظر اطلاعات میتوان برنامه، پاسخگویی، ظرفیتهای بازار و مشتریان، دانش ساخت و ارائه و از این قبیل را مورد ملاحظه قرار داد. از منظر مواد نیز میتوان به مواد اولیه، سوخت، تجهیزات واسطه، محصولات و ابزار پشتیبانی اشاره كرد. پول نیز جنبههایی چون سرمایه اولیه، اعتبارات و مبلغ مبادله را شامل میشود. آنچه تجارت الكترونیك را از دیگر روشها متمایز میكند، مداخله و نقشآفرینی آن در تمامی موارد یاد شده است. بنابراین، میتوان شرایطی را متصور شد كه در آن، تجارت الكترونیك منجر به افزایش ارزش، درآمد و سود میشود. (کوته و همکاران[6] ، 2005: 84)
كاهش هزینهها تنها یكی از نقشهای تجارت الكترونیك در ایجاد ارزش برای مشتریان و ذی نفعان دیگر از یك سو و افزایش درآمد و سود برای سازمان از دیگر سو است. تجارت الكترونیك با ایجاد ارزشهای جدید باعث افزایش درآمد و سود میشود. كاركردهای عمده تجارت الكترونیك در این راستا را میتوان بهصورت زیر برشمرد:
* دسترسی بهتر و سریعتر به مشتریان در اقصی نقاط دنیا كه علاوه بر ایجاد جذابیت برای مشتریان در بهرهبرداری به موقع از محصولات و خدمات، باعث حذف واسطهها و در نتیجه، كاهش هزینههای مربوط میشود.
* یكپارچگی اطلاعات و دنبال كردن پویای وضعیت باعث سیاستگذاری بهتر در زمینه قیمت میشود و شرایطی را فراهم میكند كه سازمان بهتر بتواند از طریق انعطافپذیری در قیمت به تثبیت خود در بازار كمك كند. (چفی،2002: 98)
* هماهنگی فیزیكی و اطلاعاتی در ارائه محصول به بازار باعث تسریع در چرخه تامین و سرمایه میشود و زمینه را برای نوآوری و تحرك بیشتر فراهم میآورد. این امر بویژه درباره محصولاتی كه چرخه عمر كوتاهتری دارند، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
* انجام فعالیتها بهصورت همزمان باعث تسریع زمان و كاهش هزینههای مربوط میشود. در این میان، طراحی مناسب فرایندها از اهمیت زیادی برخوردار است.
* افزایش امكان سفارشی شدن محصولات و خدمات كه در این میان، همواره سازمان میتواند با رهگیری، عملكرد مشتری خود را متناسب با نیازها و خواستههای وی تنظیم كند. از طرف دیگر، مشتری میتواند با درك نحوه ارائه محصولات و خدمات و تبادل نظر با سازمان بین هزینه و نحوه دستیابی به آنها توازن ایجاد كند.
* استفاده بهتر از تمامی ساعات شبانهروز، بهطوریكه مشتری در هر زمان از امكان طرح درخواست خود به سازمان برای دریافت خدمات و محصولات برخوردار است.
* حجم وسیع اطلاعات ارائه شده از سوی سازمانهای عرضهكننده درباره محصولات و خدمات متنوع یك یا چندین تامینكننده باعث افزایش حق انتخاب مشتری، صرفهجویی در زمان و در نتیجه افزایش درآمد تمامی تامینكنندگان خواهد شد.
* تبادل سریع وجوه باعث گردش سریعتر پول و در نتیجه افزایش شانس سازمان برای استفاده از فرصتهای كسب درآمد خواهد شد. (گرابنر[7] ، 2002: 55)
با وجود تمامی موارد یاد شده در بالا، انطباق نظام تجارت الكترونیك یك سازمان با كاركردهای آن بسیار تعیینكننده است. طراحی الگوی مورد استفاده برای هر سازمان باید بر اساس نیازها، ویژگیها و اهداف و نیز شناخت صنعت و محیط فعالیت آن باشد. نوع فن آوریها و ابزارهای مورد استفاده در سازمان از دیگر موارد قابل ملاحظه است. در جوامعی كه بسترهای فیزیكی و فرهنگی مناسب وجود ندارد، میتوان از تجارت الكترونیك بین سازمانهای تجاری یا مشتریان صنعتی شروع كرد و كمكم آن را در سطح مشتریان توسعه داد. (استانفورد
و کید[8] ، 2000: 67).
1-2 اهمیت و ارزش تحقیق
تجارت الکترونیک هنوز برای بسیاری از مردم مفهوم جدیدی است، اما در عصر اطلاعات، هدایت فعالیتهای کسب و کار از طریق اینترنت، به ویژه برای شرکت های کوچک و متوسط که می خواهند با شرکت های بزرگتر رقابت کنند، بخش جدا نشدنی از پیکر فعالیت های تجاری سازمان است.
امروزه تجارت بیش از 30 درصد از تولید ناخالص داخلی را در عرصه جهانی در بر میگیرد و بر اساس برآوردها پیشبینی میشود این مقدار در سال 2020 به بیش از 50 درصد برسد. با توجه به این حجم عظیم از تعاملات تجاری، بهرهگیری بهینه از ابزارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات اجتناب ناپذیر است. طبق بررسی های آنكتاد ( کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل)[9] در سال 2006، اتلاف زمان یكی از مهمترین موانع غیر فیزیكی در تجارت است و هر روز صرفهجویی معادل نیمدرصد تعرفه تجاری است و از طرف دیگر، هفت درصد تجارت بینالمللی صرف هزینه اداری امور لجستیك میشود. در سال 2002 نیز اسكاپ (اجلاس کمیسیون اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل در آسیا و اقیانوسیه)[10]طی گزارشی اعلام كرد كه بهطور كلی، هفت تا ده درصد از ارزش تجارت روزمره بینالمللی صرف تشریفات اداری میشود و هر معامله تجاری مشتمل بر 30 فعالیت، 40 سند و 200 عنصر اطلاعاتی است كه 60 درصد از آنها حداقل یك بار بازنویسی میشوند. (فان[11] ، 2003: 26).
فقدان شفافیت و دوبارهكاری امور در تجارت سنتی باعث افزایش هزینههای عمومی بویژه در كشورهای در حال توسعه میشود. بر اساس بررسی های آنكتاد در سال 2006، میتوان با بهرهگیری از نظام های مبتنی بر فن آوری اطلاعات و ارتباطات در تجارت بینالمللی هر ساله بیش از 100 میلیارد دلار صرفهجویی كرد. در مجموع، سه عامل تصمیمگیران، سیاستگذاران و ذی نفعان را بر آن داشته است تا در امور تجاری از فن آوری اطلاعات و ارتباطات استفاده كنند. این سه عبارتند از: پیشرفتهای فناوری، توسعه تجارت الكترونیك و دسترسی به روابط اقتصادی در گستره جهانی. دو عامل اول باعث كاهش چشمگیر هزینهها و افزایش بهرهوری شدهاند؛ در حالی كه عامل سوم افزایش سطح دسترسی و هم نوایی بین بنگاههای اقتصادی در اقصی نقاط دنیا را مورد توجه قرار میدهد(فان،2003: 29).
با وجود تمام مزایای ذكر شده، تجارت الكترونیك به دلایل متعدد كه شاید بتوان مهمترین انها را عدم اعتماد مشتری به این نوع معاملات دانست، در كشور ما هنوز جایگاه واقعی خود را پیدا نكرده است. لذا ضرورت انجام تحقیقاتی از این دست كه به شناسایی موانع موجود بر سر راه نهادینه شدن این تجارت پر سود هم برای طرف تولید كننده و هم مصرف كننده، بیش از پیش به چشم می خورد.
آنچه مشخص است، این حقیقت تلخ می باشد که در کشور ما موضوع تجارت الکترونیک هنوز به خوبی نهادینه نشده و استفاده از آن به اندازه کافی و هماهنگ با تحولات عظیم جهانی به پیش نمی رود. لذا نگارنده این مقاله با ارائه این موضوع تصمیم دارد تا قدم کوچکی در جهت شناسایی موانع موجود بردارد.
امروزه رقابت شرکتها به شدت به استفاده اثر بخش فن آوریهای اطلاعات و ارتباطات بستگی دارد. اکنون مدارک زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه شرکتهای اروپایی به میزان قابل توجهی، زیر ساخت فن آوریهای اطلاعات و ارتباطات و اتصال به اینترنت خود را بهبود داده اند. به منظور کسب منافع سرمایه گذاری در فنآوری های اطلاعات و ارتباطات، شرکتها نیاز دارند که گامهایی فراتر از صرفا دیجیتالی شدن بردارند. آنها هم باید مهارتها کارکنان و هم کارفرمایان را ارتقا دهند و هم فناوریهای اطلاعات و ارتباطات را وارد فرایندهای کسب و کارشان کنند. اکنون، تمرکز روی تغییر از مبادلات تجارت الکترونیکی به انجام الکترونیکی کسب و کار است. تاکید روی استفاده اثربخش از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات در طول زنجیره ارزش با واژه کسب و کار الکترونیکی منعکس می شود (کمیسیون اروپا[1]، 2005).
از طرفی، از آنجا که کسب و کار الکترونیکی، با استفاده از ابزارهای الکترونیکی به مبادلات و انجام داد و ستدهای فعالیتها می پردازد، از این رو می توان دید که کسب و کار الکترونیکی، حیطه های بسیار و گوناگونی از فعالیت اقتصادی را پوشش می دهد که شامل طیف وسیعی از کاربردهای مالی و دیگر کاربردها از قبیل مبادله دیجیتالی داده، انتقالات الکترونیکی پولی، فعالیتهای تبادل الکترونیکی موجودی، مزایده های تجاری، همکاری در طراحی و مهندسی، پیشنهادات الکترونیکی، فروش مستقیم به مشتریان و خدمات پس از فروش است که هم در بخش فروش کالاها، هم ارائه خدمات و هم تولید کالاها و خدمات دیجیتالی از قبیل کتاب، سی دی، نرم افزار، خدمات بانکداری، برنامه های تلویزیونی و رادیویی و غیره، مورد استفاده قرار می گیرد. (استانفورد و کید، 2000: 71).
از طرفی تجارت الکترونیکی به ابزاری حیاتی در انجام کسب و کار تبدیل شده است. فرصتهایی که ارائه می کند به نظر می رسد هیچ برگشت به عقبی به شکل های سنتی کسب و کار وجود ندارد.
(میلار و همکاران[2]، 2005: 55)
بدین ترتیب و با توجه به آنچه که در مورد کسب و کار الکترونیکی گفته شد اما باید اذعان داشت که برای استفاده از تمام این پتانسیل کسب و کار الکترونیکی نیاز به شناسایی عواملی هست که موفقیت کسب وکار را به میزان زیادی می تواند بهبود دهد. از این رو لزوم انجام تحقیقی در زمینه شناسایی این عاملها وجود دارد و این تحقیق، گامی در راستای تحقق این هدف است.
1-3 اهداف تحقیق
بررسی میزان اعتماد مشتریان به فروشگاه الكترونیكی ایران تجارت
بررسی وضعیت برند و جایگاه فروشگاه در میان مردم
بررسی وضعیت تارنمای فروشگاه ایران تجارت
بررسی زیر ساخت های لازم در برقراری ارتباط در فروشگاه ایران تجارت
بررسی ویژگی های جمعیت شناختی مشتریان فروشگاه ایران تجارت
1-4 فرضیات تحقیق
1-4-1 فرضیه اصلی اول:
بین متغیرهای فردی مشتریان و اعتماد مشتری درتجارت الكترونیك، رابطه مثبت وجود دارد.
فرضیه های فرعی :
بین عوامل شخصیتی و اعتماد مشتری در تجارت الكترونیك، رابطه مثبت وجود دارد.
بین عوامل نگرشی و اعتماد مشتری در تجارت الكترونیك، رابطه مثبت وجود دارد.
بین عوامل مهارتی و اعتماد مشتری در تجارت الكترونیك، رابطه مثبت وجود دارد.
1-4-2 فرضیه اصلی دوم:
بین متغیرهای مربوط به شركت و اعتماد مشتری در تجارت الكترونیك، رابطه مثبت وجود دارد.
فرضیه های فرعی :
بین متغیرهای مربوط به تارنما و اعتماد مشتری در تجارت الكترونیك، رابطه مثبت وجود دارد.
بین متغیرهای مربوط به آمیخته بازاریابی و اعتماد مشتری در تجارت الكترونیك، رابطه مثبت وجود دارد.
1-4-3 فرضیه اصلی سوم:
بین متغیرهای زیرساختی و اعتماد مشتری در تجارت الكترونیك، رابطه مثبت وجود دارد.
فرضیه های فرعی :
بین زیر ساختهای مخابراتی و اعتماد مشتری در تجارت الكترونیك، رابطه مثبت وجود دارد.
بین زیر ساختهای حقوقی و قانونی و اعتماد مشتری در تجارت الكترونیك، رابطه مثبت وجود دارد.
بین زیر ساختهای حمل و نقل و اعتماد مشتری در تجارت الكترونیك، رابطه مثبت وجود دارد.
بین زیر ساختهای اعتباری و اعتماد مشتری در تجارت الكترونیك، رابطه مثبت وجود دارد.
1-4-4 فرضیه اصلی چهارم:
مشتریانی كه به صورت الكترونیك خرید می كنند به فروشگاه الكترونیكی اعتماد دارند.
1-5 تعاریف نظری متغیرها:
1-5-1تجارت الکترونیک[3]، فرایند خرید، فروش یا تبادل محصولات، خدمات و اطلاعات از طریق شبکه های کامپیوتری و اینترنت است. (شانکر[4]، 2002: 102)
1-5-2تعریف عام تجارت : هر نوع ارائه کالا یا خدمات ، که معمولاً ( نه همیشه ) بخاطر پول انجام می پذیرد (مک کارتی و جروم[5]، 1996)
1-5-3مصرف کنندگان نهایی : کسانی که کالاهاوخدمات را ازخرده فروشان جهت مصرف می خرند(دیسه،2000: 58).
1-5-4توزیع کنندگان و واسطه ها: کسانی که کالاهارادرمقیاس بالایی برای توزیع کردن می خرند(دیسه،2000: 58)
1-5-5 مشتریان سازمانی: سازمانهایی که کالاهاراخریده وبرای تولید وتکمیل کار، خودآن را مصرف می کنند.(دیسه،2000: 59)
1-6 تعاریف عملیاتی متغیرها
1-6-1 عوامل شخصیتی: در پرسشنامه مورد استفاده در این تحقیق, سوالات 1 تا 5 به منظور سنجش این عوامل طراحی شده اند.
1-6-2عوامل نگرشی: در پرسشنامه مورد استفاده در این تحقیق, سوالات 6 تا 9 به منظور سنجش این عوامل طراحی شده اند.
1-6-3عوامل مهارتی: در پرسشنامه مورد استفاده در این تحقیق, سوالات 10 تا 12 به منظور سنجش این عوامل طراحی شده اند.
1-6-4 عوامل مربوط به تارنما: در پرسشنامه مورد استفاده در این تحقیق, سوالات 13 تا 18 به منظور سنجش این عوامل طراحی شده اند.