شعر را از نظر تقسیم بندی و به اصطلاح انواع ادبی؛ به گونه های متفاوتی تقسیم کرده اند، که شعر حماسی یکی از انواع آن به حساب آمده است.«حماسه ومنظومه های حماسی از دیدگاه صاحب نظران همیشه مطمح نظر بوده است و از آن تعابیر متنوعی شده است که به اجمال به برخی از آنها اشاره می شود: حماسه در لغت عرب به معنی شدَت در کار است و از این ریشه صفات أحمَس، جمع احامس، یعنی جای سخت و درشت و مرد درشت در دین و دلیر در حرب؛ حَمَس به همین معنی پدیدآمده است.» (صفا،1387:ج1،6) منظومه های حماسی از دیدگاه صاحب نظران به انواع مختلفی از جمله:
«1) منظومه های حماسی اساطیری و پهلوانی 2) منظومه های حماسی تاریخی 3) منظومه های حماسی دینی 4) منظومه های حماسی مصنوع تقسیم شده است.» ( همان: 5 ) «حماسه تقریباً در همۀ جوامع وجود دارد، امّا در ادبیات عرب، علی رغم این که کلمۀ حماسه عربی است؛ با تمام گستردگی اش از حماسه به معنی واقعی آن خبری نداریم؛ زیرا جامعۀ قبیله ای عرب،قابلیت پیدایش حماسه را نداشته و در گیریها بیشتر قبیله ای و داخلی بوده است.در عرب، حماسه به همین حرکت های جزئی وخروش ها وجدال ها و یاد مفاخرات شخصی و قبیله ای گفته می شود.اشعار حماسی، (اشعار پهلوانی) در ادبیات عرب برقطعات و قضایایی اطلاق می شود که بیشتر مبتنی بربیان مفاخر قبیله و فرد و ذکر شاعر از پهلوانیهای خود در میدان جنگ و فرار از مضایق و درافتادن در مهالک و چیره دستی در انتقام یا غارت و نهب است و راویان عرب درذکر تاریخ قبایل ازاین اشعار و رجزهایی که پهلوانان و جنگ جویان می گفتند بسیار یاد کرده اند.» ( همان:16)
«در تاریخ شعر فارسی اشعار دینی از شاعرانی مانند کسایی و نا صر خسرو و ربیع آغاز شد و بعداً به وسیلۀ شاعران شیعی مذهبی از قبیل قوامی رازی شاعر قرن ششم و ابن حسام خوسفی شاعر قرن نهم و محتشم کاشانی شاعر قرن دهم تکمیل شد و بعد از آن در تمام دورۀ صفویه و قاجاریه ادامه یافت.این اشعار که حماسه های دینی را هم باید در شمار آنها دانست، معمولاً در ذکر مناقب یا مصائب اولیای دین و پیشروان تشیع سروده شده است و رواج این نوع شعر در دورۀ صفویه که عهد تقویت مذهب تشیع و رسمی شدن آن در ایران است، از هر دورۀ دیگر بیشتر و در دورۀ قاجاری نیز از رواج نیفتاد.» ( صفا، 1387: ج 1،89 )