افسردگی[1]یکی از مشکلات عمده در سلامت جوامع است. مطالعاتی که توسط سازمان جهانی بهداشت و بانک جهانی انجام شد نشانگر آن بود که افسردگی به دلیل شیوع بالا و ناتوانیهای ناشی از آن به عنوان یکی از سه علت اصلی بیماریهای روانی مطرح شده است (نجاتی 1388 به نقل از موری[2] و همکاران 1994).
مشکل روزافزون افسردگی در جوامع گوناگون از جمله کشور ما ایران توجه عموم را به خود جلب کرده است. گرچه آگاهی فعلی ما هنوز به طور کامل در خصوص این مشکل نتوانسته ما را در حل این معضل یاری دهد، اما با بررسی مشکلات و عواقب آن به لزوم وجود پژوهشهای بیشتری در خصوص یافتن راهحل پایا جهت درمان و حل مشکل افسردگی و جلوگیری از عود مجدد این بیماری و حتی جستجوی شیوههای پیشگیری از آن ما را آگاه میسازد.
تاکنون بررسی این معضل به عنوان یک بیماری روانی که ناشی از استرسهای متعدد بر روان فرد شناخته میشود به پیشرفت واضحی در آگاهی و درمان منجر شده است. البته این بدان معنی نیست که فرد در ایجاد مشکل مسئولیتی را بر عهده ندارد. خیلیها معتقدند که سبک زندگی و ویژگیهای شخصیتی فرد در ایجاد اختلالهای روانی از جمله افسردگی نقش مهمی دارند و موضوعات اصلی در برخی درمانها هستند (باچر[3] و همکاران، 2007؛ سیدمحمدی،1388).
افسردگی یکی از فراگیرترین و سرسختترین مشکلات بهداشت روانی است که این روزها جوامع مختلف با آن روبرو هستند. اختلال افسردگی را هر روزه میتوانیم در اطراف خود، در کوچه و خیابان، محل کار و شاید در بین اقوام و خویشان در پیرامون خود ببینیم. میزان بالای ابتلا به افسردگی این روزها در بین جوانان متاسفانه شایع شده است و بر عملکرد ذهنی آنها تاثیر گذاشته و عملکردهای شغلی و اجتماعی فرد را دستخوش تغییرات نامطلوب ساخته و زندگی وی را به مرور تباه میکنند. تاکنون شیوههای درمانی متعددی از درمانهای روانکاوی، رفتار درمانی، گروه درمانی، دارو درمانی و غیره بر روی بیماران مبتلا به افسردگی صورت گرفته است اما هر یک از این شیوهها تا حدودی اثرگذار بودهاند و عود و بازگشت مجدد افسردگی را همراه داشتهاند. به نظر میرسد که مشکل عمیقتر باشد و چیزی در جایی از روان فرد وی را در حالت عود مجدد قرار میدهد. در این پژوهش بر اساس رویکرد مبتنی بر پردازش اطلاعات[4] با تمرکز بر حافظه[5] و بازسازی مجدد خاطرات به درمان موثرتر افسردگی و کاهش علایم در بیماران مبتلا به افسردگی خواهیم پرداخت.