:
انسان به عنوان اشرف مخلوقات همواره در عرصه گیتی شگفتی آفرین و خلاق بوده است و با قدرت تفکر و اندیشهای که خداوند به او ارزانی داشته و با کسب علم و معرفت میتواند در طول حیاتش منشأ اثرات مفید برای جامعه و مردم در سازمانها باشد.
لازم به ذکر است که جامعه امروز، جامعه سازمانی است. کودکان در سازمانهایی به نام زایشگاه به دنیا میآیند، بیشتر سالها رشد و پرورش خود را درسازمانهایی به نام مدرسه میگذرانند، و پس از فراغت از مدرسه اغلب آنان به نحوی در سازمانهای دولتی، صنعتی، تجاری یا آموزشی مشغل کار میشوند. امروزه، بخش عمده زندگی ما در سازمانها یا در ارتباط با سازمانها سپری میشود. در یکی کار میکنیم و از خدمات و تولیدات سازمانهای دیگر بهره مند میشویم بعضی از آنها بزرگ و پیچیدهاند نظیر سازمانهای دولتی و صنعتی، دانشگاهها و بعضی دیگر کوچک و سادهاند نظیر شرکتهای خصوصی و مدارس (علاقهبند 1382، ص 3)
همچنین مدیران، به عنوان گردانندگان اصلی سازمانها، نقش مهمی در بهسازی فعالیتهای سازمانی ایفا میکنند. به دلیل اهمیت این نقش، امروزه، مدیریت به عنوان کار و حرفهای تلقی میشود که اشتغال به آن مستلزم پیش آمادگی و آموزش است (علاقه بند 1382، ص 1)
بنابراین آموزش مدیران و آماده ساختن آنان برای ایفای نقش مدیریت ضروری است، مدیریت آموزشی در مقایسه با سایر مدیریتها از لحاظ تأثیری که در جریان و گردش فعالیتهای آموزشی بر کیفیت فارغ التحصیلانی که وارد دورههای آموزشی مدیریت میشوند از اهمیت بیشتری برخوردار است و توجه به مدیریت آموزشی در بردارنده نتیجه آنی و آتی است. نتیجه آنی حاصل از مدیریت کسانی که شرایط و صلاحیت کار در سازمان آموزشی را کسب کرده باشند، بهبود شرایط کار، افزایش رضایت و ایمنی خاطر کارکنان از مدیر و کار و هماهنگ ساختن تلاشها در شکل دهی به امکانات و منابع موجود جهت تحقق اهداف سازمان و در نتیجه تقویت روحیه کارکنان آمادگی بار شکوفایی و خلاقیت، نوآوری و تحرک کارکنان است. نتایج آتی توجه به مدیریت آموزشی تاثیر بسزایی است كه مدیران آموزشی میتوانند در رشد ذهنی، شناخت، درك و فهم مدیران دیگر داشته باشند بنابراین با تربیت مدیران شایسته برای سازمانهای آموزشی میتوان کیفیت تمام حرف موجود در جامعه را رشد داد و در صورت انتخاب مدیران ناشایست در مراکز آموزشی باید سقوط کیفیت آموزشی وزارت آموزش و پرورش و در نتیجه همه رشتههای آموزشی عالی و بالاخره جامعه و تمامی حرف موجود در آن را پیشبینی نمود (بهرنگی، 1374، ص 11).
مدیران باید سازمان خود را به سوی آیندهای ناشناخته هدایت کنند که کامیابی در آن را پر تلاطم نیز به توانمندی آنها در تجسم و درک دنیای پیچیده و انباشته از ظرافتها، ناپایداریها، و موانع و واقعیتهای انکارناپذیر بستگی دارد (اسفندیاری – 1383)
امروزه اساس مدیریت زمان به صرف اثربخشی اوقات استوار است و تسلط بر زمان تنها رمز موفقیت آدمی به شمار میآید در مدیریت زمان از فنونی استفاده میشود که افراد میتوانند با صرف حداقل زمان بیشترین نتایج را بدست آورند . مدیران باید از هر چیزی که مانع انجام به موقع کارهای مهم میگردد دوری کنند مدیریت زمان به مدیران شهامت تفویض اختیار را میدهد و بدین ترتیب میتوانند بهرهوری خود را به حداکثر برسانند (رضائیان، 1380)
هدف اصلی مدیریت زمان کار هوشمندانه و زیرکانه به جای کار سخت است زیرکی به این معنی است که بتوانیم کارها را اولویت بندی کرده و از مهمترین كارها آغاز کنیم برای بالا بردن کارایی و بهرهوری سازمان (جسمی 1379). مدیریت زمان یعنی چه طور از زمان استفاده کنیم نه این که چه طور در وقت صرفهجویی کنیم.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است