پیشرفتهای کشاورزی در قرن بیستم، نمایانگر تلاش چندین نسل از کشاورزان، پژوهشگران و سیاستگذاران برای دستیابی به امنیت غذایی بوده است. نتیجهی این تلاشها موجب افزایش قابلتوجه عملکرد جهانی گیاهان زراعی و باغی شد. اما از سوی دیگر، همین پیشرفت پیامدهای نامطلوبی را از نظر بومشناختی، اجتماعی و اقتصادی به دنبال داشت که از آن جمله میتوان به فرسایش، شورشدن، اسیدی شدن و زوال کمّی و کیفی خاک، آلودگی منابع آبی به مواد شیمیایی کشاورزی، جنگلزدایی، زوال ساختارهای اجتماعی و تضعیف قدرت اقتصادی جوامع سنتی اشاره کرد. اکنون باب جدیدی از نگرانیها و چالشها در مورد امنیت غذایی جهان شکل گرفتهاست که غلبه بر آنها راهكارهایی موثرتر را میطلبد. مشكلی كه امروزه نمود یافته، نتیجهی نگرشهای كوتاه مدت و خوشبینانهی بشر در دهههای گذشته است (کامکار، 1387).
پایداری واحدهای بهرهبرداری کشاورزی از جمله موضوعات جدی است که در سالیان اخیر توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. بررسی میزان دانش کشاورزان در مورد کشاورزی پایدار[1] یک عامل تعیینکننده در پایداری واحدهای تولید کشاورزی میباشد. صاحبنظران بر این اعتقادند که بهرهگیری از روشهای مطرح شده در کشاورزی پایدار در گرو دانش[2]، شناخت و آگاهی کشاورز از این روشها و اثرات آن بر واحد بهرهبرداری خود است. کشاورزی پایدار با منابع انسانی دانا به اصول و عملیات پایداری و توانا در کاربست آن نیازمند است (داودی و مقصودی، 1389).
در ایران نیز چند سالی است که موضوع کشاورزی پایدار و توسعه آن مورد توجه محافل علمی و اجرایی قرار گرفته است. با مطرح شدن مفهوم توسعه پایدار[3]، نگرشهای مثبت نسبت به این مقوله وسعت بیشتری یافته و در برنامههای توسعه مورد توجه قرار گرفته است (علیپور و همکاران، 1387). تصمیم کشاورزان به پذیرش عملیات کشاورزی پایدار متاثر از عوامل مختلفی است که یکی از این عوامل
نگرش آنان میباشد. لذا، در طراحی برنامههای جدید کشاورزی – زیست محیطی، متخصصان باید در کنار سایر عوامل تاثیرگذار، به پیچیدگی نگرش کشاورزان توجه نمایند (انستروم و همکاران[4]، 2009). هدف از انجام این پژوهش بررسی دانش و بینش شالیکاران پیرامون کشاورزی پایدار میباشد.
1-2- بیان مساله
در تحقیقات پایداری صورت گرفته بر ابعاد مختلفی تاکید شده، که بیشتر به مسائل بومشناختی و شاخصهای پایداری اشاره شدهاست و کمتر به مسایلی مانند جنبههای رفتاری و علل بروز رفتارهایی که در جهت پایداری است، اشاره شده است. در این راستا ارزیابی میزان دانش بهرهبرداران از اصول پایداری و شناخت عوامل موثر بر دانش بهرهبرداران برای برنامهریزان و سیاستگذاران بهمنظور تدوین برنامههای تکمیلی در راستای توسعه منابع انسانی لازم و ضروری است (داودی و مقصودی، 1389).
ارتقاء دانش فنی کشاورزان در کنار حضور سایر عوامل و امکانات تولید موجب میگردد که آنها با بهرهگیری مناسب و بجا از تکنولوژی، به یک سطح مطلوب و معقول در روند تولید، دست پیدا کنند. تنها با ایجاد تغییرات مطلوب در کشاورزان به عنوان یگانه واحدهای متفکر تولیدکننده در بخش کشاورزی میتوان انتظار داشت که در نظام تولیدات کشاورزی تغییر مناسب ایجاد گردد و این تغییری است که قادر خواهد بود نظام کشاورزی را به توسعه پایدار رهنمون سازد. مطالعات و پژوهشهای قابل توجهی در دنیا در زمینه کشاورزی پایدار صورت گرفته که هدف اکثر آنها یافتن نکاتی است که به پایداری منجر شده و یا حذف پیشنهادهایی بوده که در خلاف پایداری بوده است. اما در این مطالعات کمتر به جنبههای رفتاری کشاورزان و عوامل موثر بر بروز یا عدم بروز رفتارهایی که به پایداری منجر میشوند، توجه شده است. اینکه میزان دانش کشاورزان در زمینه کشاورزی پایدار، درچه سطحی است؟ آیا بین دانش کشاورزان در زمینه پایداری و رعایت فعالیتهای پایداری توسط آنان رابطهای وجود دارد؟ چه عواملی میتوانند بر میزان دانش کشاورزان تاثیرگذار باشند؟ این عوامل با دانش کشاورزان چه رابطهای دارند؟
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
با توجه به اهمیت تحقق و پیاده سازی کامل کشاورزی پایدار در کشور، اطلاع از ابعاد مختلف سطح دانش و بینش بهرهبرداران واحدهای شالیکاری، اساس و مبنای برنامه ریزیها و سیاستگذاریهای کلان را تشکیل می دهد. لذا با توجه آن که تا کنون تحقیق جامعی در خصوص سنجش دانش و بینش کشاورزی پایدار در بین شالیکاران غرب استان گیلان صورت نگرفته، نتایج این پژوهش میتواند برای مدیران اجرایی سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان بسیار کارساز و مفید واقع شود تا با استفاده از راهکارهای شناخته شده به تقویت سطح بینش و دانش کشاورزی پایدار شالیکاران منطقه پرداخته و در نتیجه هر چه بیشتر به اهداف کشاورزی پایدار دست یابند.
1-4- اهداف تحقیق
هدف کلی از اجرای این پژوهش، بررسی دانش و بینش شالیکاران شهرستان تالش پیرامون کشاورزی پایدار میباشد. بر این اساس اهداف اختصاصی مورد نظر در این تحقیق عبارتاند از:
- بررسی ویژگی های فردی و حرفهای شالیکاران شهرستان تالش.
- بررسی ویژگی اقتصادی – اجتماعی شالیکاران شهرستان تالش.
- شناسایی مهمترین عوامل تاثیر گذار بر بینش و دانش شالیکاران در خصوص کشاورزی پایدار
- بررسی میزان دانش و بینش شالیکاران در زمینه فنآوریهای کشاورزی پایدار
1-5- سوالات تحقیق
- میزان دانش وبینش شالیکاران در خصوص کشاورزی پایدار چگونه است؟
- میزان دانش و بینش شالیکاران در زمینه فنآوریهای کشاورزی پایدار چگونه است؟
1-6- محدوده تحقیق
1-6-1- محدوده موضوعی
این تحقیق به بررسی میزان دانش و بینش از کشاورزی پایدار در بین شالیکاران شهرستان تالش صورت میگیرد.
1-6-2- محدوده مکانی
با توجه به اینکه استان گیلان دارای 238 هزار هکتار اراضی برنجکاری بوده و در 16 شهرستان استان، کشت برنج انجام میگردد، این تحقیق سعی دارد فقط بر روی شالیکاران شهرستان تالش با سطح زیر کشتی در حدود15987هکتار، مطالعه نماید.
1-6-3- محدوده زمانی
با در نظر گرفتن زمان آماده سازی زمین برای کشت برنج و همچنین زمان برداشت آن در تالش، این تحقیق سعی دارد از اسفندماه 1391 لغایت پایان مردادماه 1392 بر روی موضوع تحقیق مطالعه نماید.
محدودیت تحقیق
از مهمترین محدودیتهای تحقیق میتوان به پراکندگی سطوح برنجکاری شهرستان تالش و با توجه به وسعت اراضی شالیکاری در این شهرستان و نیز سطح سواد پایین شالیکاران و عدم آشنایی آنان به پاسخگویی سوالات پرسشنامه اشاره نمود.
واژههای کلیدی
دانش، بینش، کشاورزیپایدار، توسعهپایدار، اراضی شالیکاری
- دانش: دانش، مجموعهای قابل بازیابی از اطلاعات تائید شده است (منهاج و همکاران، 1386).
- بینش: بینش، یك تصویر ایده آلی از آنچه كه میتواند و باید انجام شود میباشد (مانینگ و همکاران،2003)
- کشاورزی پایدار: کشاورزی پایدار یک شاخه مهم از توسعه پایدار است که به عنوان رویکرد مناسب قرن 21 در جهت پایداری این بخش مهم اقتصادی و توجه به زندگی قشر عظیمی از مردم جهان سوم شناخته شده است (زاهدی و نجفی، 1384).
- توسعه پایدار: بنا به تعریف کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه، توسعه پایدار، توسعهای است که ضمن برآورد کردن نیازهای نسل فعلی اشکالی در توانایی نسلهای آینده در برآوردن احتیاجات خود بهوجود نیاورد (بروندتلند، 2005)