“
در این میان مادر به جهت برخورداری از موقعیت ویژه و استثنایی در مقایسه با سایر اعضای خانواده تاثیر فوق العاده ای را در تعیین رویکرد فرزندان به مسأله ی حجاب و پوشش و اخلاق اسلامی دارد. چرا که نه ماه ارتزاق از جان و جوهر مادر (در رحم) و حدود دو سال تغذیه از شیره ی وجودی مادر و ارتباط تقریباً انحصاری مادر با کودک در این دوره (حدود ۳ ساله) باعث گردیده مادر حتی در مقایسه با پدر از نقش مهم تر و عمیق تری در گرایش فرزندان به امور اخلاقی، تربیتی و پذیرش عفاف و حجاب به عنوان مؤلفه ممتاز زن مسلمان از سوی دختران جوان برخوردار باشد.
اینجا است که رسول گرامی اسلام می فرمایند: سعادت و شقاوت هر کس از زمانی شروع می شود که در رحم مادر زندگی میکند. و نیز امام صادق (ع) می فرمایند: «خوشبخت کسی است که مادرش دارای گوهر گرانبهای عفت باشد».
بنابرین بسیاری از مفاسد اخلاقی و رفتارهای نابهنجار، نظیر زنا، بی عفتی، بدحجابی و … ثمره ی تلخ نهالی است که ریشه اش در میان خانواده های بی ایمان و بی اعتقاد و لاابالی (به طور اعم) و مادران بی توجه به دین و ارزش های اخلاقی (به طور اخص) رشد نموده است. در این زمینه آگاهی رسانی به مادران از مهمترین راهکارهای فرهنگی است
بندچهارم: عوامل سیاسی
زمینههای سیاسی بیشتر به عملکرد نظام سیاسی کشور و سازمانهای فعال در موزد حجاب و بازتاب آن در قلمروهای رفتارهای افراد و توع تعامل میان فرد و نهاد سیاسی مربوط است. برخی کاستیها در ایجاد زمینه و گسترش بیحجابی مؤثر بودهاند که از آن جمله به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
الف) ضعف نگاه راهبردی به موضوعهای فرهنگی:
تبیین نکردن سیاستهای فرهنگی به صورت مرحلهای و طراحی ساز و کارهای لازم برای اجرایی شدن آن در همین راستاست.
ب) تعدد و تنوع سازمانهای مسئول با فعالیتهای گاه متعارض
ناهماهنگی میان مجموعه های مدیریتی نظام و عملکرد برخی دستگاههای فرهنگی کشور در زمینهسازی برای ابتذال و دامن زدن به برخی سیاستهای ضدفرهنگی، با سیاستهای دستگاه قضایی مبنی بر جرم تلقی کردن این سنخ تظاهرات، تباین آشکار دارد.
پ) ارائه نکردن تعریف مشخص از پوشش الزامی زنان متناسب با ضرورتهای فرهنگی جامعه اسلامی در سبز فایل و نیاز شهروندان
تلاش نکردن برای معرفی الگوهای پوششی متناسب با سلیقه های مختلف و تأکید بیش از اندازه بر گونه خاصی از حجاب (چادر) در تمامی مراکز و مناطق بدون داشتن توجیه کافی.
ت) نداشتن تلاش جدی و برنامهریزی شده برای اقناع فرهنگی
در سالهای گذشته، شماری از نهادهای فرهنگی نظام تحت تاثیر برخی جریانات کور فرهنگی و سیاسی، بجای تشریح فلسفه حجاب، پاسخگویی مستقیم و غیرمستقیم به شبهات، انتقال فرهنگ حجاب از طریق مجاری و کانونهای مختلف آموزشی و تربیتی، در مسیر تأیید و تقویت اباحیگری و فرهنگ تساهل و تسامح، به عنوان ویژگی جداییناپذیر جامعه مدنی و بیاعتنایی به ارزشهای اختصاصی با عنوان تکثرگرایی فرهنگی، گام برداشتند. بیاعتنایی به مفاسد اخلاقی و ابتذال در پوشش و آرایش در سازمانهای دولتی، استفاده از زنان و دختران در روابط عمومیها و بخشهای پررفت و آمد اداری، سوءاستفاده از جذابیتهای زنان در فعالیتهای هنری و اقتصادی، ترویج ضمنی فرهنگ تشابهمحور و بیتوجهی به تفاوتهای زنانه و مردانه در سطوح مختلف، اعطای مجوز چاپ و انتشار به رمانهای جنسی، ترویج هنر مبتذل، میدان دادن به حضور چهرههای لاابالی در برخی کانونهای اثرگذار، تولید و عرضه لباسهای نامتناسب، تجویز و و توصیه روابط پیش از ازدواج، تزریق فرهنگ کلانشهرها و طبقات بالای جامعه به سراسر جامعه و به طور کلی میدان دادن به طرح استاندارهای جدید و تشویش در ذهنیت هنجاری جامعه، بخشی از این سهلانگاریهاست[۴۶].
ج)توزیع ناعادلانه ثروت
در یک نگاه سطحی بنظر میرسد رابطه ی بسیار ضعیفی بین مسأله ی رواج بد حجابی و توزیع ناعادلانه ثروت وجود دارد. امّا با نگاهی عمیق و محقّقانه در خواهیم یافت که: دارایی های جامعه همچون خونی است که می بایست به طور عادلانه در کلیه ی اعضای بدن جریان داشته باشد و اگر به بخشی از اعضا خون کمتر و به بعضی دیگر بیشتر برسد باعث بیماری و احیاناً مرگ بدن (جامعه) خواهد شد. افراد جامعه وقتی به دو گروه محروم و برخوردار تقسیم شد، هر دو گروه دچار آفت ها و آسیب های مختلف روحی، روانی و اخلاقی میشوند.
اینجا است که استاد مطهری نیز با نگاهی عالمانه و محقّقانه تأکید میکند که: «یکی از اموری که قطعاً در فساد اخلاق (و بدحجابی و بی عفتی) تأثیر دارد و روحیه را مسموم و بیمار میکند، شیوع بی عدالتی های اجتماعی است،» وی می افزاید: من تأکید می کنم اگر انقلاب ما در مسیر برقراری عدالت اجتماعی به پیش نرود مطمئناً به نتیجه نخواهد رسید و این خطر وجود دارد که انقلاب دیگری با ماهیت دیگری جای آن را بگیرد.»
بانگاهی کوتاه به (حتی) سطح ظاهری کلان شهرها این واقعیت تلخ به روشنی مشاهده خواهد شد که به رغم همه ی تلاش های سخت و صادقانه ی بعضی از مدیران کشور روند رو به افزایش شکاف طبقاتی در جامعه عملاً افراد جامعه را به دو گروه فقیر و غنی (محروم و مغرور) تقسیم نموده است. حاصل این شکاف چیزی نیست جز بروز و گسترش ناهنجاری های متعدد اجتماعی که بارزترین آن ها رواج اشرافیت و خودآرایی، بدحجابی و روابط نامناسب برخی از زنان و مردان در جامعه[۴۷].
فصل دوم:حجاب از منظر دین اسلام وبررسی ابعاد شرعی حجاب
اسلام در باب «حجاب» که از ضروریات آن است دستوراتی درباره الگوی پوشش و حدود آن صادر کرده؛ برای مثال، فرد مسلمان از پوشیدن لباس های شهرت و تفاخر نهی شده و در مقابل استفاده از مقنعه های بزرگ و روسری سفارش شده است.
به طور کلی تمامی مباحث مطرح شده در باب حجاب و پوشش اسلامی زنان به دو محور اساسی باز میگردد: نخست رعایت حد پوشش به معنای حفظ عورت ودیگری پرهیز از خودآرایی نامشروع است.
علاوه بر معیارها و احکام مطرح شده در حدود پوشش اسلامی، برخی از مصادیق پوشش زنان در قالب آیات و روایات بیان شده است با ذکر مطالبی که بیان گردیدبه بررسی مسئله حجاب وپوشش در اسلام وشناخت ابعاد آن وبطور کلی به بررسی شان زن در دین مبین اسلام می پردازیم.
مبحث اول:مقام و حرمت دختران وزنان از دیدگاه اسلام وبررسی فلسفه حجاب
گفتار اول:نگاه اسلام به زن وشان او در اجتماع
“