مدتهاست مردم درباره هوش هیجانی حرف می زنند اما قادر نبوده اند آن را كنترل و از آن استفاده كنند. ما بیشترین قسمت از انرژی خود برا ی خود – بهبودی 1 را به كسب معلومات تجربه، هوش شناختی2 و تحصیلات اختصاصی می دهیم. این كار زمانی عالی می شود كه بتوانیم هیجان های خود، هیجان های دیگران و تاثیر عمیقی را كه بر زندگی روزمره ما دارند به طور كامل درك كنیم. فكر می كنیم كه فاصله زیاد بین محبوبیت هوش هیجانی به عنوان یك مفهوم و كاربرد آن در جامعه، دو علت دارد:
علت اصلی این است كه مردم آن را متوجه نمی شوند و نمی فهمند. آنها هوش هیجانی را اغلب با كاریزما و اجتماعی بودن اشتباه می گیرند. علت دوم این است كه آنها فكر می كنند انسان ها هوش هیجانی را یا به طور كامل دارند یا اصلا ندارند (برادبری ، 1384).
با توجه به موارد مذكور و اهمیت هوش عاطفی به عنوان یكی از فاكتورهای حیاتی موفقیت مدیران جهانی، در این تحقیق سعی شده است تا میزان این رابطه در مدیران ایرانی (اداره كل پست استان آذر بایجان شرقی) سنجیده شود تا آن را در جهت رسیدن به اهداف سازمان به كار برد.در این فصل ما به بیان مساله، سوال آغازین، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، چارچوب نظری، مدل تحلیلی تحقیق، مدل عملیاتی تحقیق فرضیه های تحقیق، متغیرهای تحقیق، قلمرو تحقیق، محدودیت های تحقیق، تعریف مفهومی متغیرها و تعریف عملیاتی متغیرها اشاره می كنیم.
2-1- بیان مسئله
سالها قبل ، صحبت از هوش شناختی (IQ) و چگونگی سنجش آن مورد توجه اكثر متخصصین در جهان محسوب می گردید. اما در دهه ی کنونی در تمامی محیط های کاری علی الخصوص سازمان های آموزشی، هوش عاطفی بعنوان پارادایم فکری اکثر متخصصین منابع انسانی گردیده است؛ بطوریكه اظهار می دارند80 درصد موفقیت های افراد در سرکار به هوش عاطفی آنها وابسته است و تنها 20 درصد آن به بهره هوشی مربوط می شود. با این حساب ، هوش عاطفی، اصطلاح فراگیری است که مجموعه گسترده ای از مهارت ها و خصوصیات فردی را
در برگرفته و معمولا ً به آن دسته مهارت های درون فردی و بین فردی اطلاق می گردد که فراتر از حوزه مشخصی از دانش های پیشین ، چون هوشبهر و مهارت های فنی یا حرفه ای است(سبحانی نژاد،2009).
در برخی از تحقیقات نیز نشان داده شده كه توانایی هوش عاطفی باعث می شود تا یک جو سازمانی مناسب بر ای پرورش بیشتر استعداد کارکنان ایجاد شود و در نهایت منجر به فراهم شدن شرایطی به منظور پیاده سازی فرهنگ سازمانی یادگیری در سازمان ها می گردد، که به عنوان یک مزیت رقابتی در دنیای رقابتی مطرح می باشد. پس می توان گفت که با وجود اینکه نیروی محرک تحولات در قرن بیستم هوش عقلی یا منطقی بوده است، اما طبق شواهد موجود در آغاز قرن بیست و یکم هوش عاطفی موجب تحولات روزافزون خواهد بود(دیربرن،2003 ).
امروزه اصلاح قانونگذاری ، تجدید ساختار سازمان ها، کاربردهای متنوع و روزافززون فن آوری ، ادارات پست را از بنگاههای دولتی به کسب و کارهای تجاری با اهداف تجاری و عملیاتی تبدیل کرده است . پیشرفتهای چشمگیر و پی در پی در عرصه فناوری اطلاعاتی، برخی ناظران را به این نتیجه رسانده که بخش پستی در حال افول بوده و روزهای خوش آن گذشته است. اما باید به این نکته توجه داشت که در حال حاضر در کشورهای توسعه یافته مثل آمریکا، آلمان، سوئد، هلند، ژاپن و …. پست ازجایگاه تجاری و ارائه دهنده خدمات خوبی برخوردار می باشد بطوریکه پست کره جنوبی پنجمین شرکت بزرگ تجاری، بعد از شرکت های سامسونگ، هیوندای، ال.جی و کره تله کوم می باشد.(پورتال شركت پست جمهوری اسلامی ایران). از سوی دیگر روند رو به رشد جهانی شدن و از بین رفتن موانع تجاری باعث تحریک رقابتی فراتر از بازارهای پستی ملی شده است. مرزهای سنتی و جغرافیایی محو شده و روش های پذیرفته شده تعامل با ادارات پست هر روز با چالش شدید روبروست و این امر بی شك بی ارتباط با هوش مدیران و فرهنگ سازمانی نیست.
مدیریت و یا عوامل انسانی مهمترین دلایل تحولاتی است كه امروزه بشر در همه زمینه ها و به هر شكل در جوامع گوناگون شاهد آن است كه برای حركت به سوی شرایط بهتر علاوه بر عواملی چون سرمایه ، مواد اولیه و غیره مهمترین و اصلی ترین عامل نیروی انسانی است و لذا هوش عاطفی می تواند شكل تكامل یافته ای از توجه به انسان در سازمان ها باشد و ابزاری نوین و شایسته در دستان مدیران تجاری و تامین رضایت آنها باشد و نیز به عنوان توانایی درك احساسات و نیاز دیگران در جهت آموزش و هدایت آنان در راهی كه منتهی به اهداف بلند مدت و كوتاه مدت سازمانی و رضایت افراد در جامعه می شود ، كمك بسیار كارسازی است . مدیران اثر بخش و موفق به قابلیت های عاطفی توجه فراوان دارند و در ارتباطات خود به خوبی می توانند عواطف و احساسات دیگران را درك كنند و متناسب با آن عكس العمل نشان دهند و در یك كلام از هوش عاطفی بالایی برخوردارند و همین توانایی باعث می شود تا یك جو سازمانی مناسب برای پرورش بیشتر استعداد كاركنان ایجاد شود و در نهایت منجر به فراهم شدن شرایطی به منظور پیاده سازی فرهنگ سازمانی یادگیرنده در سازمانها شود. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی رابطه هوش عاطفی مدیران با فرهنگ سازمانی یاد گیرنده در اداره كل پست استان آذربایجانشرقی است چرا كه در سال های اخیر پرسنل اداره كل از عدم توجه مدیران به مسائل پرسنل اظهار نارضایتی می نمایند به طوری كه در چند ماه اخیر دهها نفر از پرسنل این اداره كل به سازمانهای دیگر انتقالی گرفته و چندین نفر نیز به دنبال ترك این سازمان می باشند.
راهبرد کلیدی خدمات پستی، پیش بینی نیازها و مهندسی مجدد خدمات موجود و توسعه خدمات جدید جهت برآوردن نیازهای پیوسته در حال تغییر مشتری است. سازمان های خدماتی مشتری محور مانند پست جمهوری اسلامی ایران تلاش می کنند تا کلیه فرآیندها ، استراتژی ها و اهداف کلان سازمان را منطبق با خواسته ها و الزامات مشتریان قرار دهند. بنابراین به این منظور در این تحقیق به بررسی رابطه هوش عاطفی مدیران با فرهنگ سازمانی یادگیرنده در اداره كل پست استان آذربایجانشرقی می پردازیم چراكه در عصر كنونی منابع انسانی تبدیل به سرمایه انسانی شده و از اهمیت بیستری برخوردار می باشدكه این امر در شركت پست كه سرمایه اصلی آن نیروی انسانی است از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد.
3-1- سوال اصلی
سوال اصلی تحقیق حاضر عبارتست از:
هوش عاطفی مدیران چه ارتباطی با فرهنگ سازمانی یادگیرنده اداره كل پست استان آذربایجانشرقی دارد و كدام بعد بیشترین ارتباط را دارد؟
4-1- اهمیت و ضرورت تحقیق
با توجه به اینكه در عصر حاضر تمامی سازمان ها در جهت نیل به اهداف از پیش تعیین شده می باشد . میزان دستیابی به این اهداف تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد كه یكی از این عوامل ویژگی های مدیران می باشد . سالهاست به مدیران می آموزند كه توانایی آنها برای دستیابی به اهداف ، رابطه مستقیمی با توانایی آنها در برخورد و برقراری صحیح هوش عاطفی دارد.
تفاوت مدیران اثر بخش و ناموفق در ارتباطات آنها تجلی می یابد . بنابراین مدیران اثر بخش با هوش عاطفی بالای خود در ارتباطات بسیار موفق تر از دیگر مدیران عمل می كنند و این امر را به خوبی به اثبات می رساند كه مدیری كه هوش عقلی (IQ) بالایی دارد می تواند تنها بر اتكاء بر هوش عقلی بالای خود رهبری كند ، بلكه مدیری اثر بخش است كه شنونده و سخنگوی خوبی باشد . رابطه پایدار و مثبت با دیگران بر قرار سازد. احساسات خود و دیگران را به خوبی درك كند و در ارتباطات خود به درستی عكس العمل نشان دهد . با توجه به اینكه امروزه موضوع هوش عاطفی در ایران به عنوان یك نیاز شناخته شده و موضوع جدید می باشد و همچنین به دلیل كمبود پژوهش های انجام شده در این خصوص این موضوع نیاز به بحث بیشتر دارد(گولمن،2001 ). و همچنین با توجه به این موارد یك ویژگی موثر در این زمینه هوش عاطفی است كه در تشكیل موفقیت رهبری جهانی، هوش فرهنگی، هوش تحلیلی و رفتارهای رهبری به وسیله هوش عاطفی تعدیل می شوند كه برای شناسایی و تعیین فرهنگ سازمانی یادگیرنده آن انجام تحقیق اهداف و ضرورت دارد (هین، 2004).
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است