ظهور و توسعه دانش و فن آوری پیشرفته موجب افزایش درجه پویایی رقابت در محیط کسب و کار جدید گردیده است و در نتیجه آن الگوی رقابت طی دو دهه اخیر دچار تحولات اساسی شده است. در این فضا و در بستر اقتصاد دانش بنیان محیط کسب و کار شاهد رشد فزاینده سهم و نقش صنایع مبتنی بر فن آوری های پیشرفته در سطح جهان به ویژه در کشورهای توسعه یافته و کشورهای پیشرو در حال توسعه میباشند. بر این اساس و از منظر صاحبنظران، «فن آوری پیشرفته» به عنوان یکی از عناصر اصلی و متمایز کننده فضای اقتصادی نوین، نقش اساسی در شکل گیری پارادایم جدید «جامعه فراصنعتی» دارد.
با توجه به نقش فزاینده این گونه صنایع در اقتصاد جهانی و برنامه ریزی و تلاش سیاست گذاران صنعتی کشور طی دو دهه اخیر برای شکل گیری و رشد این بخش جدید صنعت کشور، بررسی و تحقیق در خصوص مسائل اساسی این حوزه از صنعت از اولویتهای پژوهشهای آکادمیک در سطح کشور باید باشد.
با توجه به این که هویت صنایع مبتنی بر فن آوری پیشرفته ناشی از دانش و فن آوری های در حال ظهور و تکامل است، لذا اساس رقابت در این دسته از صنایع در فن آوری و راه حلهای مبتنی بر توسعه فن آوری نهفته است. با عنایت به الزامات «صنایع دانش بنیان»، الگوهای نئوکلاسیک رقابت که اساس آنها عمدتاٌ بر رقابت قیمتی بنا شده است، رویکرد سازمان صنعتی که بر نقش کارایی در رقابت تأکید دارد و نگرش مبتنی بر منبع که منشاء موفقیت را در داشتن یک مجموعه منابع خاص جستجو میکند، هیچ کدام به تنهایی نمیتوانند پاسخ مناسبی به مسئله منشأ خلق و حفظ مزیت رقابتی برای صنایع مبتنی بر فن آوری پیشرفته ارائه نمایند.
با توجه به ضرورتهای رقابت در صنایع مبتنی بر فن آوری پیشرفته و شرایط خاص کسب و کار در این حوزه از صنعت در ایران، به نظر میرسد الگوها و مدلهای پیشین ارائه شده توسط محققان اثربخشی و کارایی لازم را برای تبیین پدیده رقابت و مزیت رقابتی در سطح
بنگاه نخواهد داشت و نیازمند ارائه یک مدل مفهومی بر اساس این فضای جدید هستیم.
مفهوم رقابت و مزیت رقابتی یکی از باسابقهترین مفاهیم اقتصادی است. به صورت مشخص سابقه مزیت رقابتی را میتوان در نظریه مزیت مطلق آدام اسمیت و نظریه مزیت نسبی ریکاردو جستجو نمود. بررسی تعاریف ارائه شده توسط صاحبنظران برای مزیت رقابتی نشان میدهد که تمرکز اصلی سازه مزیت رقابتی بر داشتن برتری نسبت به رقبا در یک یا چند عامل از عوامل مورد نظر مشتری میباشد. (مشبکی، زنگویی نژاد،1387، ص 174)
هوشمندی رقابتی بعنوان یک مفهوم، بهبودی را در رقابت پذیری یک سازمان نشان میدهد. (Colakoglu,2011,p.1616) هوشمندی رقابتی، ابزار تجاری است که به فرایند مدیریت راهبردی در سازمانها کمک کرده وعملکرد کسب وکار را از طریق افزایش دانش، ارتباطات داخلی و کیفیت برنامههای راهبردی افزایش میدهد. هوشمندی رقابتی سمت وسوی رقابت را نشان داده وبه شرکتها این امکان را میدهد که از طریق تجزیه و تحلیل حرکات رقبا بتوانند قبل ازآنکه تحت تأثیر محیط پیرامون قرار بگیرند، نسبت به پیش بینی وتوسعه بازار خود اقدام کنندکه این امردر بلندمدت منجر به کسب مزیت رقابتی پایدار میشود. مزیت رقابتی عامل یا ترکیبی از عواملی است که سبب میشود شرکت را در یک محیط رقابتی بسیار موفق تراز سایر سازمانها عمل نموده ومانع از تقلید آسان رقبا شود. در نتیجه بسیاری از سازمانها، خواه دولتی یا خصوصی از خدمات هوشمندی رقابتی خودشان برای آگاهی تصمیم گیران استفاده میکنند. هوشمندی رقابتی، فرایند کنترل محیط رقابتی با هدف فراهم آوردن اطلاعات مؤثر از رقبا است. (دولت آبادی و دیگران،1390، ص 9)
1-2- بیان مساله
بحث مزیت رقابتی از دیرباز از مهمترین موضوعات مطرح در دنیای مدیریت و تئوریهای استراتژیک بوده است. مزیت رقابتی یکی از مهمترین مباحث در تئوریهای مدیریت استراتژیک تلقی شود زیرا وجود مزیت رقابتی در یک سازمان به معنای عملکرد بهتر نسبت به رقباست و در کوتاه مدت سود آوری و در بلند مدت بقا و رشد سازمان را تضمین میکند. در عصر اطلاعات که فناوریهایی مثل وب و شبکههای رایانه ای گسترش یافتهاند محیط سازمان نیز متلاطم تر شده است. با ظهور تجارت الکترونیک اهمیت مزیت رقابتی نه تنها کاسته نشده بلکه مهم تر و حیاتی تر شده است. در یک صنعت جا افتاده، هر کدام از رقبای اصلی، مزیت رقابتی خاصی را برای خود در نظر گرفته و حفظ میکنند تا جایی که در صنعت خودرو، شرکت ولوو بر امنیت، بنز بر لوکس بودن و تشریفاتی بودن، شرکتهای آمریکایی بر راحتی و شرکتهایکره ای بر ارزان بودن تاکید نموده و هر یک بخشی از بازار را تصاحب کردهاند (عزیزی و کریمی، 1383)مزیت رقابتی، ترکیبی از عواملی داخلی و خارجی است که در یک محیط رقابتی سازمان را بسیار موفق تر از سایر سازمانها مینماید و رقبا نمیتوانند به راحتی از آن تقلید کنند (فیورر و چهارباغی،1995)
یکی از ویژگیهای بارز عصر حاضر، تغییرات فزاینده در دانش بشری و عرصههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و تکنولوژیک است. در چنین شرایطی ، یکی از الزامات اساسی رقابت، شناخت ماهیت تغییرات و پیش بینی روند آتی بازار، فناور ی ها ، نوآوریها ، ترجیحات و الگوهای رفتار مشتریان است و جستجوی مداوم برای یافتن روشهای جدید مبارزه در بازارهای رقابتی همواره یکی از موضوعات اصلی در مباحث استراتژیک بوده است، که موجب خلق مفهوم مزیت رقابتی پایدار شده و عاملی برای حفظ بقای سازمان است. وبستر اعتقاد دارد هر تصمیم بازاریابی که براساس رفتار رقبا شکل نگرفته باشد، مانند حرکت کورکورانه در یک مسیر تاریک است. لذا در عصر دانشی و رقابتی امروز سازمانها به جای رفتار واکنشی، انفعالی و تدافعی باید رفتار کنشی و پیشتازانه داشته باشند ، و قبل از وقوع حادثه به پیش بینی آن بپردازند. لذا هوشمندی رقابتی یکی از ابزارهای مدیریت استراتژیک و یکی از سریعترین زمینههای رشد کسب وکار در دنیا به شمار میرود که از غافلگیری شرکتها جلوگیری میکند و یکی از تکنیکهای مهم برای ایجاد مزیت رقابتی است.
هوشمندی رقابتی بعنوان یک مفهوم ، یک بهبودی را در رقابت پذیری یک سازمان نشان میدهد. (Colakoglu,2011,p.1616) فرایند هوشمندی رقابتی، با تحلیل اطلاعات داخلی و محیطی سازمان، فعالیتهای رقبای مستقیم و غیرمستقیم را در ابعاد مختلف پیگیری مینماید. از این رو ، تحلیل مداوم محیطهای درونی و بیرونی سازمان و تفسیر مستمر اطلاعات دریافتی از محیط ، تأثیر به سزایی در تصمیمات آتی مدیران برای موفقیت بیشتر سازمان خواهد داشت. در بعد کلان ، دستیابی به رشد اقتصادی بلند مدت و مداوم ، نیازمند تجهیز و تخصیص بهینه منابع در سطح ملی است و این کار ، بدون کمک بازارهای مالی -به ویژه بازار سرمایه کارآمد- به سهولت امکان پذیر نیست. بازار سرمایه، نقش به سزایی در ایجاد امکانات مالی و سرمایه ای برای رشد و توسعه اقتصادی کشورها داشته و تنها مکانی است که زمینه ساز تشکیل سرمایه است و با عملکرد مطلوب خود، منابع مالی موردنیاز واحدهای تولیدی را فراهم میکند. از آن جا که بازار سرمایه کارآمد ، نقش پررنگی در سلامت اقتصادی کشور دارد، اهمیت نقش هوشمندی رقابتی در شرکتهای پذیرفته شده در این بازار پررنگ تر میشود.
به منظور حفظ آمادگی کسب و کارها برای مواجهه با فضای رقابتی حاکم ، علاوه بر چارچوب هوشمندی رقابتی ، مفاهیم دیگری نیز تعریف شده است که هر یک ادعا دارند که میتوانند سازمان و مدیران را در زمینه غلبه بر شرایط متلاطم و رقابتی بازار یاری دهند و منجر به ایجاد عملکردی بهتر ، نسبت به رقبا ، گردند. اینکه آیا این ابزارهای متعدد قادر به انجام چنین کاری هستند یا خیر و یا اینکه کدامیک از این ابزارها با توجه به شرایط و مقتضیات هر کشور ، صنعت و شرکت مناسب تر است ، خود به بررسیهای دقیق و پژوهشهای علمی و روشمند نیازدارد. (چاوشی و جوادی پور فر،1391)
پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سؤال میباشد که آیا هوشمندی رقابتی بر مزیت رقابتی شرکتهای تولیدی شهرستان رشت تاًثیر گذار است؟
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
نگاهی نافذ به جهان پیرامون این حقیقت را آشکار میکند که «جهان امروز بسیار متفاوت از گذشته است» که در این راستا از ویژگی های بارز جهان امروز میتوان به جهانی شدن اقتصاد، تولید انبوه و ظرفیت مازاد در اکثر بازارها، رقابت برمبنای زمان، انبوه اطلاعات و کارآیی ارتباطات و دانش، اطلاعات و قدرت روزافزون مشتری اشاره کرد و این همه بیانگر یکپارچگی بازارهای جهانی و پیچیدگی روزافزون بازارها و پویایی محیط فراروی شرکتها و مؤسسات تولیدی و خدماتی است. در چنین فضایی این سؤال اساسی قابل طرح است که: راز بقا و موفقیت سازمانها در بازار فرا رقابتی امروز چیست؟
بانگاهی به ادبیات مربوطه و بررسی نظریات متخصصان مدیریت استراتژیک پاسخ سؤال را در ایجاد، حفظ و تداوم مزیت رقابتی پایدار در مییابیم به این معنا که صاحبنظران معتقدند سازمانها برای مصون ماندن از امواج سهمگین محیطی و نیز سازگاری با الزامات رقابتی چاره جز کسب و تداوم ضربت رقابتی پایدار ندارند. بدیهی است که رسیدن به این هدف مستلزم طراحی مسیر رقابتی بسیار هوشمندانه است که از نظر علّی مبهم و از نظر اجتماعی و مدیریتی پیچیده است. با این حال، شناخت مفهوم و ویژگیهای محتوایی، انواع و قلمرو علّی مزیت رقابتی میتواند در طراحی و اجرای این مسیر بسیار مؤثر و راه گشا باشد. در این راستا مقاله حاضر ضمن ارائه تعریف، انواع و قلمرو علّی مزیت رقابتی سعی دارد چارچوب تحلیلی مناسبی را برای شناخت مفاهیم بنیادین مزیت رقابتی و در نتیجه کمک به طراحی و اجرای الگوها و روشهای کارآمد رقابتی با هدف نیل به مزیت پایدار برای سازمانها ارائه کند.
گردآوری و ارزیابی اطلاعات مربوط به شرکتهای رقیب در امر تدوین استراتژیها، نقشی حیاتی دارد. هر قدر شرکت بتواند از شرکتهای رقیب اطلاعات بیشتری به دست آورد، احتمال آنکه استراتژیهای اثربخش و موفقیت آمیزتدوین و اجرا کند، بیشتر است (دیوید، 1379). بنابراین ردیابی، درک و واکنش به رقبا به عنوان یک جنبه ویژه از فعالیت بازاریابی مطرح بوده (کلو و پکتون[1]،2002) و لازم است که شرکتها یک برنامه اثربخش به نام هوشمندی رقابتی را به اجرا درآورند (دیوید، 1379).