دانش و مدیریت آن همیشه برای توسعه و پیشرفت در طول تاریخ اساسی و ضروری بوده است. این واقعیت به همراه تأثیر متقابل و پیچیده نیروهای اجتماعی، اقتصادی و فناوری اهمیت دانش و مدیریت آن را تحکیم مینماید. از آنجایی که دانش همیشه قدرت است، امروزه هیچ تغییری در خصوص اهمیت دانش ایجاد نشده است اما تغییر در مورد چگونگی مدیریت دانش ناشی از اطلاعات انبوه و سرعت بخشیدن به تولید دانش، حتمی و ضروری است. تغییرات عمیق در دنیای ما نشانگر نیاز به تغییر شکل دانشمحور نظامهای کنونی در هر بخش و ایجاد فضاها و ساختارهای جدید است. اقتصاد و جامعه دانش محور نوظهور، دانش را به عنوان پربارترین منبع و یادگیری را به عنوان پربارترین فرایند اقتصادی برجسته میکند. در نتیجه مبنای سرمایه از سرمایههای ملموس سنتی به یک سرمایه ناملموس مانند نوآوری در کاربرد
مؤثر دانش و منابع سرمایه انسانی تبدیل میشود (گورباز[1]، 2008). اگرچه امروزه دانش به عنوان یک منبع ارزشمند و راهبردی و نیز به عنوان یک دارایی مطرح شده است، ولی ارائه محصولات و خدمات با کیفیت مناسب و اقتصادی بدون مدیریت و استفاده صحیح از این منبع ارزشمند امری سخت و در مواردی غیر ممکن است (میتال2، 2008). از نظر نوناکا3 دانش مفهومی چند وجهی با معانی چندلایه است و یکی از منابع بسیار مهم و ارزشمندی محسوب میشود که به کسب و حفظ قابلیت رقابتی بودن و مزیتهای سازمانها کمک میکند و فقط آن دسته از سازمانهایی در این مسیر رقابت حرکت خواهند کرد که بتوانند مفهوم پیچیده دانش را به خوبی مدیریت کنند (قربانیزاده، 1387، ص144). بنابراین مدیریت دانش، در دنیای تجاری رقابتی میتواند موفقیت و پیشرفت سازمان را تضمین کند. مدیریت دانش اقدامی است که به واسطه آن دانش به شکلی قابل استفاده در دسترس قرار گرفته و مورد بهرهبرداری واقع میشود. به بیان دیگر، «مدیریت دانش» به این سؤال پاسخ میدهد که «چگونه میتوانیم آنچه را که از قبل میدانیم، به پایگاه دانش مفید تبدیل کنیم؟» (قربانیزاده، 1387، ص 145).
از طرف دیگر، از آن جایی که مدیریت دانش تبدیل به ابزاری کلیدی در محیط رقابتی کسب و کار شده است، این شاخه نوظهور علمی سعی در یافتن جایگاه خود در زمینههای آموزشی و پژوهشی دارد. نقش مهم دانشگاه به عنوان نهادی برای تفکر انتقادی، جایی که دانش به عنوان منبع ایجاد ارزش گسترش مییابد و به طور وسیعی در سراسر سازمان منتشر میشود، قابل انکار نیست در عین حال لازم است فرهنگ خلاقیت ایجاد شده و دانش از طریق روشهای آموزش و یادگیری انتقال داده شود چرا که هدف هر دانشگاه تدارک محیطی است که در آن کارکنان و دانشجویان، مهارتها، درک و ارزشهای مشترک برای تحصیلات دانشگاهی را گسترش میدهند. هدف عمده دانشگاه پرورش فارغالتحصیلانی شایسته است که باید دارای قدرت تحلیل، مهارت حل مشکلات و درک میان فردی به عنوان بخشی از پیشرفتهای یادگیری خود باشند و بدین وسیله به آرمان ملت در ساخت جامعهای دانشمحور کمک نمایند (محیالدین[2] و همکاران، 2007).
پژوهشهای انجام شده در مورد جایگاه مدیریت دانش در دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی نشان میدهند که هر چند و در کمال تعجب، موضوعات مربوط به مدیریت دانش در دانشگاهها تنها در سالهای اخیر مورد توجه قرارگرفته است ولی در حال حاضر این موضوعات از چشمانداز غالبی در پژوهشهایی که پیوسته در این زمینه گزارش میشوند، برخوردار است
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است