فهم درست قرآن بر هر مسلمانی که حقیقت آیین خویش را میجوید و معارف بلند آن را میکاود و وظایف الهی خویش را می طلبد و فضایل اخلاقی را از سرچشمه آن می-خواهد فرض است. اولین گام در این عرصه آشنایی با معارف قرآن، قرائت و سپس تدبر در معانی ژرف قرآن کریم است؛ اما معارف قرآن عمیق تر و پیچیدگی هایش بیشتر از آن است که تنها بتوان به تدبر و فهم شخصی اتکا کرد؛ به همین جهت برای دستیابی به تفسیر صحیح و واقعی قرآن باید حقیقت آن را در منابع اصلی جستجو کرد و از مراجعه به منابع پراکنده و فرعی خودداری کرد در این راستا باید به مفسران حقیقی قرآن و تالیان بهحق کتاب خدا و ترجمان وحی الهی مراجعه کرد.
از دیگر سو آشنایی بادانش مفردات و توجه به مفردات آیات و داشتن معنای صریح و صحیحی از آنها از مقدّمات مهم در فهم قرآن هست؛ بنابراین قرآنپژوهان میبایست با استفاده از کتب لغت و کتبی که بهطور تخصصی به بحث پیرامون مفردات قرآن پرداختهاند، به کاوش در معانی مفردات قرآن بپردازند.
در این تحقیق نویسنده به بررسی مفردات سور کهف و اسرا پرداخته است. بهاینترتیب که ابتدا به آیهی مدّ نظر اشاره داشته و بعدازآن اقوال لغویان را از کتب، «العین»، «لسان العرب»، «مفردات الفاظ قرآن»، «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم» و «قاموس قرآن» متذکرشده است. البته در برخی موارد به کتب لغت دیگر مانند «المحیط فی اللغۀ»، «المحکم و المحیط الأعظم»، «تاج العروس»، «تهذیب اللغۀ»، «معجم مقاییس اللغه»، «مصباح المنیر»، «مجمع البحرین»، «النهایۀ فی غریب الحدیث و الأثر» و «الصحاح» نیز مراجعه شده است. در گام بعد با مراجعه به کتب تفسیر روایی ازجمله «البرهان فی تفسیر القرآن»، «نورالثقلین»، «تفسیر عیاشی»، «تفسیر قمی»، «تفسیر صافی» و «کنزالدقائق و بحرالغرائب» به ذکر روایات معصومین (ع) در مورد مفردات سور کهف و اسرا همّت گماشته شده است.
علاوه بر کتب تفسیری از کتب روایی نظیر «اصول کافی» کلینی و «علل الشرایع»، «التوحید»، «الخصال»، «معانی الأخبار»، «الامالی»و «من لا یحضره الفقیه» شیخ صدوق و «الامالی» و «تهذیب الاحکام» شیخ الطائفه و «اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات»، « هدایة الأمة إلى أحكام الأئمة علیهم السلام»و «وسایل الشیعه» شیخ حر عاملی و «کشف الغمه» اربلی ، «مکارم الاخلاق» طبرسی، « دعائم الإسلام و ذكر الحلال و الحرام و القضایا و الأحكام» ابن حیون، « إستقصاء الاعتبار فی شرح الإستبصار» شهید ثانی، « بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّى الله علیهم» صفار ، « مناهج الاخیار فی شرح الاستبصار» علوی عاملی و «روضه الواعظین و بصیره المتعظین» فتال نیشابوری در تایید و تکمیل روایات تفسیری ماخوذ از کتب تفسیری استفاده شده است.
پس از گردآوری مطالب از منابع مذکور به بررسی تطبیقی میان روایات معصومین (ع) و اقوال لغویون در مورد مفردات مدّ نظر پرداختهشده است. درنهایت نتیجهگیری ارائهشده است. در قسمت نتیجهگیری به بر بررسی مقایسهای میان روایات و گفتههای اهل لغت، ارائهی رابطهی منطقی میان معانی روایی و لغوی و گونهشناسی روایات پرداختهشده است. روایات در این زمینه ازنظر گونهشناختی به چند گروه «ایضاح لفظی»، «بیان مصداق»، «ایضاح مفهومی» یا «تأویل»، «بیان مصداق باطنی» گروهبندی میشوند. لازم به ذکر است در برخی موارد هیچگونه رابطهای میان معنی روایی و لغوی واژهی موردنظر وجود ندارد.