پرخاشگری یکی از شایع ترین اختلال های رفتاری دانش آموزان در مدارس می باشد که به صورت پرخاشگری فیزیکی، کلامی و رابطه ای قابل مشاهده است. آنچه باعث توجه محققان تربیتی به این اختلال رفتاری در مدارس شده است، آثار نا مطلوب آن بر حالات درونی فرد و پیرو آن رفتار بین فردی افراد است و همچنین باعث ایجاد تصویر منفی در بین همسالان و آموزگاران، طرد از سوی والدین و همسالان، افت تحصیلی،ترک تحصیل،مصرف مواد، بیماری و مشکلات دیگر می شود (شهیم، 2007).
تحقیقات صورت گرفته در زمینه اختلال های رفتاری، این نتیجه را در برداشته که در بروز این اختلال های رفتاری عواملی مثل خانواده، به
ویژه الگوی رفتاری والدین و عوامل ارثی و زیستی مثل شخصیت، سن،جنس و خلق و خوی کودک موثر است.خلق و خوی کودک چه به تنهایی و چه با توجه به محیط،عامل مهمی است که به صورت روانی و رفتاری در کودک نمود پیدا می کند و در تحول اجتماعی، شخصیت و سازگاری روانی کوکان نقش ایفا می کند.
مطالعات نشان داده است که رابطه والدین با فرزندان یک عامل حیاتی برای سازگاری روان شناختی فرزندان است و رفتار پرخاشگرانه فرزندان بیشتر حاصل خانواده های مشکل دار، دارای ساختار ناسالم و ارتباط نامطلوب والدین با فرزندان است که در این خانواده ها معمولا یک محرک استرس زا مانند عدم سازگاری زناشویی، عدم پذیرش فرزندان توسط والدین (فقدان صمیمیت، محبت، عشق، مراقبت، آسایش، حمایت و دیگر تظاهرات مثبت)، طرد والدین (فقدان احساسات مثبت و حضور گسترده ای از رفتارهای آسیب زای جسمانی و روان شناختی)، رفتارهای متفاوت والدین، کنترل روانی فرزندان توسط والدین و خلق و خوی دشوار آنها وجود دارد (شایگتو[1]، منگلزدورف[2] و بران[3]، 2014؛ اکسینر[4] و بایدر[5]،2014؛ روهنر[6]و خالقی[7]، 2012؛ جولی[8] و آندر[9]، 2011). پس بی تردید خانواده و چگونگی روابط میان اعضای خانواده و کیفیت ارتباط والدین و فرزندان و خلق و خوی خود کودک در شکل گیری اختلاهای رفتاری نظیر پرخاشگری نقش و اهمیت به سزایی دارد. بنابرین، برقراری محیطی گرم و صمیمی در خانواده و رابطه محبت آمیز بین والدین و فرزندان باعث کاهش پرخاشگری فرزندان و رفتارهای برون ریزی شده آنها خواهد شد و توجه به خلق و خوی کودک و شناخت بهتر آن به سلامت و رشد بهینه کودکان کمک شایانی خواهد کرد.