ادبیات زنانه در اروپا و آمریکا پیشینهای طولانی ندارد، به طوری که حتی تا سال 1930 میلادی «ویرجینیا وولف» نویسندهی انگلیسی از چاپ آثارش در هراس بود. او میتوانست تأثیرات آشکار کردن ستایش و حمایت زنان را در مقام جنبش سیاسی و حمله به مناسبات جنسی موجود به عنوان هنجاری اجتماعی مشاهده و ادراک کند. وولف نگران بود که خوانندگان، بهویژه مردان کتاب اتاقی از آن خود او را بسیار خشن بیابند و نویسندهاش را با قهرمان زن داستان، یکی و یکسان بشمارند.
داستان کوتاه، رمان و شعر ژانرهای ادبی هستند که شمار زیادی از زنان در آن سهیم بودهاند، حضورشان در آن نمایان بوده و چگونگی شرکتشان در آن کمابیش با مردان همانندی داشته است. این فرمهای ادبی به صورت ابزارهایی درآمدهاند که زنان در سالهای اخیر جنبههایی از زندگی جنسیشان را با آن تجزیه و تحلیل و منتشر کردهاند. جنبههایی که پیش از این در هنر یا جامعه توجه چندانی به آن نمیشدهاست.
بعد از انقلاب اسلامی و متحول شدن جامعه، زنان متعددی برای توصیف و تثبیت جایگاه خود قلم به دست گرفته و آثار متنوعی آفریدهاند. تعداد زنان نویسنده که بعد از انقلاب به خلق آثار پرداختهاند بیانگر حضور جدی آنان در عرصهی آفرینشهای ادبی است. پرفروش بودن آثار نویسندگان زن، طبق آمار وزارت ارشاد، نمایانگر فعالشدن زنان در عرصههای مختلف جامعه و درگیرشدن آنان با مسایل اجتماعی است.
این پژوهش با توجه به حضور فعّال زنان در عرصهی آفرینشهای ادبی، به بررسی محتوای موضوعی داستانهای کوتاه نویسندگان زن در طول سالهای 1370 تا 1379 میپردازد و آثار آنان را از نظر موضوعی موردبررسی قرار میدهد و مشخص مینماید که نویسندگان زن در این برهه بیشتر به چه مسائلی پرداختهاند.
در این تحقیق به چهار دستهبندی کلّی موضوعی اشاره خواهد شد:
1- مسائل عاطفی: عشق، ازدواج، روابط احساسی بین افراد خانواده، خشم، مرگ، تنهایی، ترس.
2- مسائل سیاسی: مسائل سیاسی بعد از انقلاب، مسائل سیاسی روز، جنگ، آوارگی، تحول سیاسی شخصیتها.
3- مسائل اجتماعی- فرهنگی: فقر، موردانتقاد قرار دادن یکی از رفتارهای غلط اجتماعی، اختلاف فرهنگی، تحصیلات، اعتیاد، طلاق، خرافهپرستی، مهاجرت، فحشا، تغییرشخصیت در اثر عوامل فرهنگی و اجتماعی.
4- مسائل مربوط به زنان: مظلومیّت زنان، روزمرگی زندگی زنان، زن در خانواده، زن در اجتماع، استقلال مالی زنان، تفکرات سنتگرایانه در مورد زنان.
در این پژوهش 12 مجموعه داستان از 12 نویسندهی زن ایرانی انتخاب شده است. سعی بر این بوده که در انتخاب این مجموعهها هیچگونه معیار گزینش خاصی مطمح نظر قرار نگیرد.
2-1- بیان مسأله
در دهههای پیشین نویسندگان آثار ادبی در ایران غالبا مرد بودهاند و جز استثناهایی محدود، صدای زنان شنیده نشده است. اما در سالهای اخیر با رشد حیرتآور زنان نویسنده در ایران مواجه بودهایم. بهگونهای که اگر در فاصلهی میان دههی 1310 تا 1340 در برابر هر 18 نویسندهی مرد با یک نویسندهی زن روبرو بودهایم، در دهه 70 و 80 در برابر هر یک و نیم نویسندهی مرد با یک نویسندهی زن مواجهیم. بنابراین آثار زنان نویسنده آنقدر مورداستقبال مخاطبان قرار گرفته که به بحثهای متعدّدی در حوزه فرهنگی ایران منجر شدهاست.
اکنون زنان ایرانی توانستهاند ابراز وجود کرده و خودشان در تعریف و تصویر جنسیّت خود شریک باشند. مطالعهی متون نویسندگان زن همچون هر محصول فرهنگی دیگر میتواند به روشنشدن زوایای متعددی در زمینههای اجتماعی و فرهنگیکمک کند. از میان سطور این آثار میتوان به تحولات اجتماعی و فرهنگی زنان پی برد.
با توجه به این مسئله، در این پایان نامه سعی نگارنده بر این بودهاست که به بررسی محتوای موضوعی آثار زنان داستان کوتاهنویس دهه هفتاد بپردازد و مشخص نماید که این نویسندگان در طی این سالها بیشتر به چه موضوعاتی پرداختهاند.
3-1- سوال های تحقیق
1- زنان داستان کوتاه نویس دهه هفتاد در آثارشان بیشتر به چه موضوعاتی پرداختهاند؟
2- در چند درصد داستانهای کوتاه این نویسندگان به مسایل اجتماعی و فرهنگی توجه شده است؟
3- آیا بیان مسایل و دغدغههای زنان بیشترین موضوعات موردتوجه این نویسندگان بوده است؟
4- چند درصد آثار زنان نویسندهی این دهه به مسائل سیاسی تعلق دارد؟
5- در چند درصد آثار زنان نویسنده این دهه به موضوعات عاطفی پرداخته شده است؟
4-1- پیشینه تحقیق
طبق گواهی مرکز اطلاعات و اسناد علمی ایران تاکنون تحقیق مستقلی درمورد چگونگی بسامد موضوع داستانهای کوتاه زنان این دهه در دانشگاههای ایران انجام نشده است و تنها در آثار زیر اشارههایی کوتاه و مختصر به موضوع مورد نظر شده است:
مهدی محمّدی در پایان نامه خود تحت عنوان «بررسی داستانهای جنگ ایران و عراق نوشته شده برای کودکان و نوجوانان» با استفاده از روش تحلیل محتوا به این نتیجه رسیده که زنان در مقایسه با مردان در ثبت ادبیات جنگ حضور کم رنگی داشتهاند.
حسن میرعابدینی در سلسله مقالاتی تحت عنوان «گزارشی از ادبیات داستانی سال 1372» که در مجلهی کلک بصورت دوره ای به چاپ رسیدهاست به بررسی داستانهایی از نویسندگان مرد و زن پرداخته است. و یکی از نتایج این بررسی حضور فعّال و گستردهی زنان نویسنده در سال 1372 میباشد و اینکه پرفروشترین کتابهای این سال را آثار زنان داستاننویس تشکیل میدهد.
حسن میرعابدینی در کتاب « صد سال داستاننویسی ایران» در فصل بیست و ششم به بررسی داستانهای نوشته شده توسط زنان نویسنده پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که بخشی از جذابیت داستانهای نویسندگان زن در این است که دنیای زنان ناشناخته تر از دنیای مردان است و در داستانهایی که مردان نوشتهاند با دیدی مردانه به مسائل نگاه شده و زن چهرهی مستقل خود را کمتر به نمایش گذاشته است. ایشان کیفیت و تنوع آثار پدید آمده را به حدی دانستهاند که شاید بتوان از شروع یک ادبیات زنانه سخن گفت.
5-1- فرضیه های تحقیق
با توجه به جنسیّت مشترک داستان کوتاه نویسان مدّنظر این پژوهشنامه به نظر میرسد که:
1- زنان نویسنده در آثارشان بیشتر به مسائل زنان میپردازند یعنی بیشتر درمورد دغدغههای خودشان سخن میگویند.
2- نویسندگان زن این دهه اقبال چندانی به مسائل سیاسی نشان نمیدهند.
3- بسیاری از این نویسندگان با دیدی منتقدانه به مسائل اجتماعی و فرهنگی میپردازند.
6-1- روش تحقیق
روش مطالعه کتابخانهای و روش تحقیق تحلیل محتوایی و آماری است. به این ترتیب که ابتدا اسامی کلیّهی نویسندگان دهه هفتاد اعم از مردان و زنان استخراج گردید سپس از میان این اسامی، نامها و آثار داستان کوتاه نویسان زن متمایز و نهایتاً 12 مجموعه داستان از 12 نویسنده زن انتخاب شد و موردمطالعه و بررسی قرار گرفت و نمودار و جداول بر اساس یافتهها طراحی گردید و در آخر هم به بررسی نتایج پرداخته شد.
7-1- اهداف تحقیق
هدف اصلی این تحقیق بررسی محتوای موضوعی داستانهای کوتاه 12 نویسندهی زن ایرانی دهه هفتاد است. روشن نمودن اینکه زنان نویسندهی این دهه در داستانهای کوتاهشان به چه موضوعاتی بیشتر توجه داشتند و چرا. اینکه آیا آنها در آثارشان درصدد به چالش گرفتن گفتمان مردانه هستند یا خیر، از دیگر اهداف این پژوهش میباشد. به نظر نگارنده آثار نویسندگان این دهه خصوصاً زنان موردتوجه قرار نگرفته است و تا حد زیادی فراموششده به نظر میرسد. از طرف دیگر تعیین این محدوده زمانی، به تحدید تحقیق میانجامد و این امکان را در اختیار دیگر پژوهشگران قرار میدهد تا در بررسیهای تحقیقی یا تاریخی خود از نتایج این پژوهش بهره ببرند. نگارنده در این تحقیق تلاش داشته تا به اندازه توان و بضاعت علمی خود با بررسی آثار زنان نویسنده و مسائلی که آنان در آثار خود بیان نمودهاند راهی هرچند ناهموار برای پژوهشگران مسائل زنان و نویسندگان زن بگشاید. هرچند که نگارنده خود واقف به وجود کاستیهای بسیار در این تحقیق میباشد که نبود منابع کافی در خصوص ادبیات داستانی بالاخص داستان کوتاه، نوین بودن شیوهی تحقیق و نبود نمونههای قابلمراجعه از عوامل مهم این نقیصه به شمار میآید.
8-1- ضرورت تحقیق
ضرورت چنین تحقیقی اولاً توجه به ادبیات داستانی معاصر است. تحقیق درمورد این موضوع در دانشگاهها و پایان نامهها و رسالههای تحصیلی دانشجویان، تا کنون به دلیل توجه زیاد به ادبیات کلاسیک غنی و کهنسال ایران مغفول مانده است.
ثانیاً ادبیاتی که میتوانیم آن را ادبیات زنانه بنامیم هنوز نوپاست، درحالی که موفقیتهایی که توسط نویسندگان زن به دست آمده چشمگیر است. به طور یقین بحثهای اجتماعی و فرهنگی، نقدها و پژوهشهای علمی میتواند باعث پیشرفت بیشتر فعالیتهای داستاننویسی زنان شود.