این کنوانسیون آمده است که استفاده نادرست از علوم زیستشناسی و پزشکی ممکن است منجر به اعمالی شود که کرامت انسان را خدشهدار نماید. لذا ضمن تاکید بر احترام به کرامت انسان، به این نکته اشاره مینماید که پیشرفت در این زمینهها باید در راستای منافع نسل حاضر و نسلهای آینده باشد و تحقق این هدف نیازمند همکاریهای بین المللی است به نحوی که تمام بشریت از منافع حاصل از علوم زیستشناسی و پزشکی بهرهمند شوند. به عنوان نمونه مطابق ماده 13 کنوانسیون: «مداخله جهت اصلاح ژنوم انسان صرفا میتواند برای اهداف پیشگیرانه، تشخیصی یا درمانی صورت گیرد». بند 6 پروتکل اختیاری[9] این کنوانسیون تصریح میکند که ابزار شدن انسانها از طریق ایجاد انسانهایی که از لحاظ ژنتیکی همگن هستند مغایر با شان بشر و متضمن سواستفاده از بیولوژی و پزشکی است.
بنابراین مطابق این اسناد و سایر منابع بینالمللی میتوان اذعان نمود تغییرات ژنتیکی به طور گستردهای با مبانی حقوق بشری در تعامل و ارتباط تنگاتنگ است. در همین راستا تایید چندباره کرامت انسانی و حقوق گوناگون بشر در اسناد یاد شده،گویای این است که جامعه بینالمللی از تأثیر دستکاری ژنتیکی بر حقوق و آزادیهای بنیادین بشر آگاه است و قصد حمایت از این حقوق را دارد.
با توجه به نیاز بشر به علم ژنتیک و مهندسی ژنتیک از یک طرف و حاکمیت اصل کرامت انسانی بر آن از طرف دیگر، جمهوری اسلامی ایران نیز در موضوعات مرتبط با ژنوم انسانی و همچنین ایجاد تغییرات ژنتیکی در ژن گیاه و حیوان عملکردهایی داشته است که سزاوار بررسی دقیق از سوی علمای حقوق، اخلاق و مذهب میباشد. گسترش تحقیقات مرتبط با فناوری مهندسی ژنتیک و موضوعات مرتبط با شبیهسازی انسان در ایران، توسعه چشمگیری داشته است؛ اما نکته مهم اینجا است که هنوز ایران اسلامی ساختار حقوقی و کیفری مشخصی را در عرصه ملی برای اینگونه فعالیتها که با حقوق اولیه بشری ارتباط تنگاتنگی دارند، تدوین نکرده است و تنها میتوان با توجه به نظام مسئولیت کیفری و حقوقی کنونی و با کمک ارکان تحقق مسئولیت، عملکرد افراد و موسسات درگیر و فعال در این موضوع را مورد تجزیه و تحلیل حقوقی قرار داد.
در پایان باید بدین نکته اشاره کرد که تدوین مقررات و قوانین در چگونگی بکارگیری از این علم و فناوری با در نظر گرفتن فرصتها و تهدیدهای احتمالی در کشور ضروری بنظر میرسد و برای دستیابی به منافع این تکنولوژیها از خطرات آنها اجتنابی نخواهد بود اما با نظارت موثر هم در سطح ملی و هم بین المللی میتوان آنها راکنترل نمود.
ب) سابقه علمی
حقوق بینالملل بشر، شاخهای از حقوق بینالملل عمومی میباشد که نسبت به دیگر شاخههای حقوق بینالملل کمتر مورد توجه حقوقدانان داخلی قرار گرفتهاست و در کتب حقوق بینالملل تنها به صورت عام به مفهوم حقوق بینالملل بشر اشاره کردهاند و به مصادیق آن توجه بسزایی نشدهاست. آنچه تاکنون در کشور ما در ارتباط با فناوری ژنتیک بیان شدهاست در خصوص مبانی اخلاقی، دینی و قوانین داخلی مرتبط با ژنتیك بودهاست و حقوقدانان داخلی بیشتر بر مسئلهی شبیهسازی انسان بعنوان یکی از مصادیق دستورزی ژنتیک (تغییرات ژنتیکی)[10] متمرکز شدهاند. بهر حال باید توجه داشت كه مباحث ژنتیک به این جنبهها محدود نمیشود و در این خصوص بایستی اصول حقوق بشری را نیز مورد توجه قرار داد. در میان کتب حقوق بینالملل که توسط حقوقدانان داخلی به نگارش درآمده است، در مباحث مرتبط با حقوق بشر در زمینه بررسی مسئلهی پیشرفت بیوتکنولوژی و دستکاری ژنتیک و تاثیری که این فناوری بر انسان به عنوان نوع بشر دارد، بسیار اهمال شدهاست. در تالیفات حقوقدانان خارجی نیز هیچ چارچوب حقوقی مشخصی مطابق اسناد بینالمللی حقوق بشری مشاهده نمیشود بعضی از این حقوقدانان از این فناوری و مصادیق آن حمایت میکنند و آن را راهی برای پیشرفت بیشتر زندگی بشر میدانند و برخی دیگر عدم رعایت ملاحظات حقوق بشری را به عنوان مبنای مخالفت با دستکاری ژنتیکی میدانند. آنچه حائز اهمیت میباشد آن است که در تالیفات حقوقدانان داخلی و خارجی رژیم حقوقی حاکم بر مسئلهی دستکاری ژنتیکی در چارچوب حقوق بینالملل بشر بسیار مبهم است و آنچه میبایست بدان توجهای ویژه شود، اسناد حقوق بشری مرتبط با این موضوع میباشد.
از جملهی تالیفات موجود در این زمینه که تنها به بررسی مفاهیم حقوق بشری و کرامت انسانی پرداخته و در آن هیچگونه اشاره ای به مسئله تغییرات ژنتیکی و نظام حقوق بشری حاکم بر آن نشده است، می توان موارد زیر را بیان کرد:
- ذاکریان، مهدی، مفاهیم کلیدی حقوق بشر بینالمللی، نشر میزان، تهران، 1383.
- مهرپور، حسین، نظام بینالمللی حقوق بشر، انتشارات اطلاعات، تهران، 1377.
- آقایی، بهمن، فرهنگ حقوق بشر، گنج دانش، تهران، 1376.
از دیگر تالیفات داخلی موجود که به صورت موردی به مسئله (موضوع پایان نامه) پرداختهاند، موارد زیر میباشند. حال آنکه در این منابع یا تنها موضوع تغییرات ژنتیکی مورد بررسی قرار گرفتهاست و یا به قوانین بینالمللی حقوق بشر موجود در این زمینه اشاره شده است و مولفان به بررسی تعاملات و تقابلات میان حقوق بشر و دستکاریهای ژنتیکی و نظام حقوقی حاکم برآن نپرداختهاند.