اقتصاد و مالی رفتاری، برآیندی از دستاوردهای روانشانسی شناختی در حوزه شناخت انسان و دستاوردهای اقتصاد متعارف در حوزه شناخت پدیده های اقتصادی است. این حوزه بین رشته ای، پیش فرض های غیر واقعی اقتصاد نئوکلاسیک در مورد انسان اقتصادی را با پیش فرض های مبتنی بر دستاوردهای اخیر روانشناسی شناختی تعدیل کرده است. این دستاوردها به ویژه در خصوص خطاهای انسانی در مواجهه با پدیده ها جلوه یافته است. نکته مهم آن است که با وجود تورش ها و خطاهای حسی یا ادراکی انسان، وی قادر به انتخاب و تصمیم گیری کاملاً عقلایی و با شرایط آرمانی نیست و نخواهد بود. در نتیجه بهتر است پیش فرض های نامحدود بودن منبع عقلانیت، اراده و خودخواهی در اقتصاد مورد تجدید نظر قرار گیرند. با این تغییر بسیاری از نظریه ها و رویکردهای اقتصاد نئوکلاسیک مورد انتقاد قرار خواهند گرفت و باید در آن ها تجدید نظر صورت گیرد تا نتایج الگوها مقرون به واقعیت شود (سعیدی و فرهانیان، 1390، ص102).
البته هنوز با وجود گذشت بیش از نیم قرن از جرقه های اولیه تشکیک در فرض انسان عقلایی توسط سایمون، بین طرفداران اقتصاد و مالی رفتاری وحدت نظری در خصوص این که رویکرد جدید منجر به یک پارادایم نوین شده و یا اینکه مکتبی در دل جریان اصلی اقتصاد متعارف شکل گرفته، وجود ندارد. ما نیز قضات در این مورد را به آینده می سپاریم، اما لازم است اشاره شود که تلاش هایی از سوی برخی طرفداران اقتصاد و مالی رفتاری در جریان است تا چارجوبی برای معرفی اقتصاد و مالی رفتاری به عنوان یک پارادایم جدید در اقتصاد ارائه شود (همان منبع).
اقتصاد و مالی رفتاری با استفاده از عوامل اجتماعی ، شناختی و هیجانی، درصدد فهم و تبیین تصمیم گیری اقتصادی افراد و بنگاه ها (شرکت ها و نهادهایی) که بازیگر نقش های اقتصادی اند برآمده است. در ادامه تأثیر یافته ها روی تعیین قیمت در بازار، بازده و تخصیص منابع مورد بررسی قرار می گیرد. به این ترتیب، نقطه آغازین نفوذ اقتصاد رفتاری در حوزه اقتصاد خرد بوده است. هسته اقتصاد رفتاری در واقع مبتنی بر این نگاه شکل گرفته که ابتدا پایه های تحلیل در اقتصاد با کمک یافته های روانشناسی، واقعی شود و به این ترتیب، هم پیش بینی های بهتر و هم سیاست گذاری های مناسب تری متصور خواهد شد (صالح آبادی و همکاران، 1391).
2-1- بیان مسئله
با توجه به نقش اطلاعات در تصمیم گیری مشارکت کنندگان بازار سرمایه، شفافیت اطلاعاتی و دسترسی فعالان بازار سرمایه به اطلاعات صحیح و به هنگام از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار خواهد بود. مبنای تصمیم گیری مشارکت کنندگان در بازارهای اوراق بهادار، اطلاعاتی است که بورس ها، ناشران اوراق بهادار پذیرفته شده در بورس و واسطه های فعال در این بازار ها منتشر می کنند. بهره گیری از این اطلاعات و به عبارتی تصمیم گیری صحیح در بازار اوراق بهادار زمانی امکان پذیر است که اطلاعات مزبور به موقع، مربوط با اهمیت و نیز کامل و قابل فهم باشد. چنانچه اطلاعات افشاء شده از ویژگی های فوق یا بعضی از آنها برخوردار نباشند، بدون تردید ساز و کار کشف قیمت در بازار به درستی عمل نخواهد کرد و قیمت گذاری اوراق به شیوه ای مطلوب انجام نخواهد شد. در تعریف تبادل اطلاعات در بازار سرمایه باید به کارا بودن بازار هم اشاره کرد که در آن اطلاعات با سرعت بالایی بر قیمت سهام تاثیر می گذارد و قیمت ها خود را با توجه به این اطلاعات تعدیل می کنند. فرضیه بازار کارا در طول نیم قرن گذشته یکی از پرچالش ترین موضوعات بازار سهام بوده است. محققین بسیاری در کشورهای مختلف سعی در پاسخ به این سوال داشتند که آیا بازار سهام در نقاط مختلف دنیا کارا است یا خیر. فرضیه بازار کارا بیان می کند که قیمت سهم منعکس کننده تمامی اطلاعات مربوط به آن سهم است، بنابراین اطلاعات به محض انتشار، بر قیمت سهم اثر گذاشته و البته در دریافت این اطلاعات، عدالت دسترسی نیز وجود دارد. اطلاعات توسط سرمایه گذاران عقلایی مورد بررسی قرار گرفته و جریان های نقد آزاد آتی شرکت برای سهامداران تخمین زده می شود. بدین ترتیب امکان محاسبه ارزش ذاتی وجود داشته و با مقایسه تفاوت ارزش ذاتی سهم و قیمت بازار آن، سرمایه گذاران به خرید یا فروش سهم می پردازند. با انجام این معاملات، فرصت های آربیتراژی نیز به حداقل رسیده و قیمت ها تا حد امکان در تعادل هستند(یعنی قیمت بازار و ارزش ذاتی نسبت به یکدیگر همگرا می باشند). بنابراین برای سرمایه گذاران بسیار مهم است که بدانند در بازاری که سرمایه گذاری می کنند، آیا کارایی وجود دارد و این کارایی در چه سطحی است. بدیهی است نتایج این بررسی ها در سطح گسترده ای مورد استفاده معامله گران بازار سهام قرار گیرد (سعیدی و فرهانیان، 1390، ص 32).
با گسترش سایت های اطلاع رسانی در بورس ها، اطلاعات به شکل گسترده و با سرعت زیاد در اختیار سرمایه گذاران و سهامداران بالقوه قرار می گیرد. به محض ورود اطلاعات جدید، قیمت ها تغییر می کند، با این حال اطلاعات قابل پیش بینی نبوده و هیچ سرمایه گذاری نمی تواند از فرصت های سودآور همراه با تبعیض استفاده کند. به همین دلیل است که نهاد نظارتی در بازار سرمایه، مقررات را به گونه ای طراحی و اجرا می کند که شفافیت اطلاعاتی ایجاد شود و فضا برای سوء استفاده از اطلاعات نهانی تا حد امکان حذف شود. حتی در صورت
پذیرش فرضیه بازار کارا، کارایی بازارهای سرمایه در کشورهای مختلف تابع میزان بلوغ یافتگی قوانین و مقررات و اثر بخشی اجرای آن توسط نهاد ناظر است. به هر حال نمی توان انتظار داشت کارایی بازار سهام در بازارهای نوظهور مانند بازارهای پیشرفته یا با پیشینه، بیشتر باشد. تجربه نهادهای مالی، سرمایه گذاران، ناظران و مجریان این بازارها تاثیر مستقیمی بر کارایی بازار خواهد داشت. حتی در یک بازار، سهام مختلف دارای درجات مختلفی از کارایی خواهند بود. طبیعی است کارایی اطلاعاتی شرکت های بزرگ مانند شرکت های کوچک نخواهد بود (همان منبع، ص33).
سطوح اطلاعاتی بازار به سه شکل ضعیف و نیمه قوی و قوی می باشد. در شکل ضعیف قیمت سهام منعکس کننده تمامی اطلاعات تاریخی مربوط به قیمت سهام، حجم معاملات و معاملات عمده است، به این علت سرمایه گذاران با بررسی اطلاعات تاریخی نمی توانند به اصطلاح بر بازار فائق آیند. در شکل نیمه قوی قیمت سهام منعکس کنده تمامی اطلاعات عمومی و منتشر شده در بازار است. بنابراین اطلاعات موجود در بازار در انجام معاملات بی تأثیر است. در شکل قوی قیمت سهام منعکس کننده تمامی اطلاعات عمومی و محرمانه است. بنابراین دارندگان اطلاعات نهانی نمی توانند به علت موقعیت دسترسی به این اطلاعات، بازده تعدیل شده بر اساس ریسک بیشتری از بازار بدست آورند. البته این حالت اغراق آمیز در واقعیت روی نمی دهد و بیشتر صورت نظری به خود گرفته است. در شرایطی که هیچ یک از سطوح کارایی در بازار وجود نداشته باشد، به آن بازار، بازار ناکارا گفته می شود (همان منبع، 34).
در بازار کارا در سطح قوی، هیچ گروه از سرمایه گذاران در مقایسه با سایر سرمایه گذاران اطلاعات بیشتری ندارد. به بیان دیگر تمامی اطلاعات موجود در دست همگان است و هیچ کس بازدهی بیشتری نمی تواند بدست آورد. آزمون های این سطح از کارایی به بررسی بازده گروه های خاص سرمایه گذاران در مقایسه با متوسط بازار می پردازد. گروه های مزبور شامل: دارندگان اطلاعات نهانی، سرمایه گذاران حرفه ای، تحلیل گران اوراق بهادار در شرکت های مشاوره سرمایه گذاری و مدیران صندوق های سرمایه گذاری بازار پول و سرمایه هستند (همان منبع، 35).
مقررات مربوط به بازار سهام در تمامی کشورها که نهاد ناظر بازار سرمایه دارند، دارندگان اطلاعات نهانی را موظف به افشاء اطلاعات می کند. در عین حال تحقیقات در این حوزه نشان داده است که دارندگان اطلاعات نهانی علیرغم وجود قوانین و مقررات نظارتی، بازده بیشتری از متوسط بازار کسب می کنند. (آلوی[1] ، 2007)
همچنین تحقیقات نشان داده است سرمایه گذاران حرفه ای به علت دسترسی به اطلاعات خاص، قادرند بازده بیشتری در مقایسه با متوسط بازده بازار کسب کنند. این بازده خصوصاً پس از انجام معاملات عمده و تعدیل سودهای دوره ای قابل ردیابی است (هرشلیفر[2] ، 2003).
فرضیه بازار کارا معتقد است بازار مالی تمامی اطلاعات مربوط به یک سهم را در اختیار تمامی سرمایه گذاران قرار می دهد و از طرف دیگر رقابت سرمایه گذاران برای استفاده از فرصت های سودآورِ استثنایی، این فرصت ها را به حداقل و نهایتاً صفر می رساند (کاهنمن و سایرین[3] ، 1982).
بر اساس چارچوب سنتی اقتصاد، عاملان و کارگزاران اقتصادی کاملاً عقلایی فرض می شوند و عواملی که آن ها را از حالت عقلایی خارج کند وجود ندارد. البته ممکن است معدودی از افراد دچار تورش شوند اما در مجموع حرکت بازار بر مدار رفتار عقلایی است، در این وضعیت، قیمت اوراق بهادار برابر ارزش ذاتی (بنیادی[4] ) آن است. تحلیل گران اوراق بهادار در شرکت های مشاوره سرمایه گذاری نیز بازده بیش از بازار کسب می کنند که به علت زمان بندی مناسب برای ورود به بازار و خروج از آن و توانایی در انتخاب سهام می باشد (براون[5] ، 2009).
تورش های رفتاری[6]: منظور از تورش، انحراف از تصمیم گیری های درست و بهینه است. از آنجائیکه زمان و منابع شناخت محدود هستند، نمی توانیم داده هایی را که از محیط اخذ می کنیم به صورت بهینه مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. بنابراین ذهن انسان به طور طبیعی از قواعد سر انگشتی استفاده می کند. اگر از چنین روشهای ابتکاری به طور مناسب استفاده شود، می تواند موثر واقع شوند، در غیر اینصورت تورش های غیر قابل اجتنابی پیش خواهند آمد. به طور کلی ممکن است اشخاص در فرآیند تفکر و تصمیم گیری دچار خطا شوند (ریتر[7]، 2003).
منابعی که باعث ایجاد تورش در فرایند تفکر و تصمیم گیری افراد می شوند عبارتند از:
الف: روشهای ابتکاری؛ ب: خود فریبی و ج: تعاملات اجتماعی (فلاح پور و عبداللهی، 1390).
الف) روشهای ابتکاری: از آن جائی که ظرفیت پردازش اطلاعات در بشر محدود است اشخاص به روشهای تصمیم گیری ناقص یا روشهای ابتكاری روی می آورند که به تصمیم گیری های نسبتاً خوبی نیز منجر می شوند. به این مختصر سازی که در فرآیندهای تصمیم گیری صورت می گیرد، ساده سازی ابتکاری گفته می شود[8] (یوسفی، 1386).
ب) خود فریبی[9] : مهم ترین پدیده ای که در زمینه خود فریبی بحث شده است، اعتماد بیش از حد است. شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد اشخاص، به دانش و توانایی هایشان بیش تر ازآن چیزی که هست اعتماد دارند معمولاً پیش بینی افراد از احتمال وقوع پدیده ها یا خیلی افراطی یا خیلی تفریطی است. همچنین زمانی که قابلیت پیش بینی پدیده ای کم است یا شواهد و مدارك مبهم هستند. متخصصان بیشتر از افراد عادی در معرض اعتماد بیش از حد قرار می گیرند. برای مثال وقتی شخصی می گوید احتمال وقوع یك رویداد90 درصد است، معمولاً پیش بینی او کمتر از ٧٠ درصد موارد صحیح است. اعتماد بیش از اندازه به هیچ عنوان به سرمایه گذاران شخصی محدود نمی شود. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد تحلیل گران مالی، حتی زمانی که مدارك و شواهد نشان دهنده این است که برآوردهای قبلی آن ها صحیح نیست، برآورد قبلی شان از عملكرد آتی یك شرکت را به راحتی مورد تجدید نظر قرار نمی دهند. به طور کلی در نظریه خود فریبی علاوه بر بحث اعتماد بیش از حد، به مكانیسم هایی پرداخته می شود که طی آن اشخاص به دنبال راه هایی می گردند که پیامد تصمیم گیری های خود را توجیه کنند و بدین ترتیب بتوانند احترام دیگران را به خودشان جلب کنند (همان منبع).
ج) تعاملات اجتماعی: متخصصان مالی، روانشناسی اجتماعی را کمتر مورد توجه قرار داده اند. نظریه پردازان مالی تاثیر اطلاعات بر روی قیمت سهام و حجم معاملات را بررسی کرده اند، اما تحقیقات کمتری راجع به تعاملات اجتماعی بین افراد در بازار سهام انجام داده اند. اشخاص گرایش دارند تا در تصمیم گیری ها و قضاوت هایشان با دیگران هم نوا شوند .اکثر سرمایه گذاران دچار عكس العمل های احساسی در جو بازار می شوند. به عبارت دیگر حتی زمانی که سیگنال های اطلاعاتی به فرد می گویند خرید وفروش کدام یك مناسب است، سرمایه گذاران باز هم نسبت به تصمیم گیری صحیح مردد هستند. باید توجه کرد که برخی از الگوهای اشاره شده در بالا، با هم در تعارض هستند. در اینجا ممكن است این سئوال پیش بیاید که کدام الگو صحیح است؟ در پاسخ به این سئوال باید گفت این که کدام الگوی رفتاری در بازار غالب می شود به شرایط و زمینه ای که اطلاعات در آن پخش می شود بستگی دارد (همان منبع).
رفتار توده وار عبارت است از الگوی رفتاری همبسته بین افراد (دونو[10]، 1996).
در تعریفی دیگر، توده واری عبارتست از پذیرش ریسک فراوان بدون اطلاعات کافی، به عبارتی می توان آن را قصد و نیت آشکار سرمایه گذاران جهت تکرار کردن رفتار سایر سرمایه گذاران تعریف نمود (بیخچاندانی[11]، 2001).
سرمایه گذاران و مدیران صندوق های سرمایه گذاری رفتار توده ای یا رفتار رمه ای را به صورت پذیرش ریسک فراوان بدون اطلاعات کافی، افزایش نرخ معاوضه ریسک و بازده و اولین نشانه اغتشاش و فرار به پناهگاه مناسب تر توصیف می کنند. بعضی از مشاهدات توسط شرکت کنندگان در بازار نشان می هد که رفتار رمه ای، نوسانات و بی ثباتی بازار را افزایش و شکنندگی سیستم مالی را شدیدتر و وخیم تر می کند (بیخچاندنای و شارما[12]، 2001).
چنانچه اکثر سهامداران اقدام به خرید سهام پرطرفدار نمایند این امر می تواند تنها ناشی از ورود اطلاعات مرتبطی باشد که به طور مستقل منجر به واکنش سهامداران شده است. در عوض منطق رفتار توده وار که مورد بررسی قرار می گیرد عبارت است از آنکه فردی قادر است تصمیم گیری اشتباهی را به طور سیستماتیک به کلیه افراد منتقل نماید (دونو[13]، 1996).
در حرکات توده واری در بازار اوراق بهادار، گروه سرمایه گذاران و مدیران صندوق های سرمایه گذاری، نیز می توانند به عنوان توده ای به تصویر کشیده شوند که بدون داشتن اطلاعات کافی، مبادرت به انجام اقدامات مخاطره آمیز و مشابه آن ها جهت کسب منفعت می نمایند و با اولین نشانه های بحران به سرعت به سمت پناهگاه های امن هجوم می برند. این امر عمدتا ناشی از نبود تقارن اطلاعاتی و تحلیل های کارشناسانه مناسب، نبود یا کمبود شفافیت اطلاعاتی و معاملاتی، نبود الزامات افشای اطلاعات و جلب اطمینان سرمایه گذاران از این رهگذر، و نهایتاً عدم کارایی بازار سرمایه می باشد. اگر بازار دقیقاً کارا باشد رفتار توده وار وجود ندارد، اما واقعیت این است که رفتار توده وار وجود داشته و به ناکارآمدی بازار منجر می شود و ناکارآمدی بازار به بروز رفتار توده وار دامن می زند (سعیدی و فرهانیان، 1390، ص 501).
بر این اساس این پژوهش سعی دارد به بررسی تأثیر تبادل اطلاعات و تورش های رفتاری در توضیح رفتار توده ای سهامداران استان زنجان بپردازد. این پژوهش قصد دارد پاسخ سوال زیر را مشخص نماید که:
آیا تبادل اطلاعات بر تورش های رفتاری در توضیح رفتار توده ای تاثیر دارد؟
[1] Alevy
[2] Hirshleifer
[3] Kahneman et al1982
[4] Fandamental Value
[5] Brown
[6] Behavioral Biases
[7] Ritter
[8] Heuristics Simplification
[9] Self-Deception
[10] Devenow
[11] Bikhchandani
[12] Bikhchandani & Sharma
[13] Devenow