تدریس حرفه ای پیچیده و دارای ابعاد متعددی است. معلمان برای داشتن انرژی و اشتیاق به کار نیازمند نگرش حرفه ای نسبت به شغلشان می باشند.یکی از اهداف تعلیم و تربیت پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است و نتایج فعالیت های آموزشی معلمان در پیامدهای تحصیلی دانش آموزان است. پژوهش ها نشان داده است که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ارتباط نزدیكی با نگرش حرفه ای معلمان دارد كه آن نیز به نوبة خود از ویژگی ها، باورها و عقاید معلمان دربارة توانای یهای حرفه ایشان تأثیر می پذیرد از سوی دیگر احساس تعهد معلم می تواند عملكرد شغلی و كیفیت آموزشی را تعیین كند و معلم متعهد به عنوان اساسی ترین مؤلفة موفقیت مدرسه شناخته می رشود براساس مطالعات براون[1] ، آنفارا و رانسی[2] در مدارسی که كارآیی بالا دارند و انتظارات معلمان از دانش آموزان بیشتر و احساس تعاون بین همكاران قویتر است، معلمان نسبت به شغلشان افتخار می كنند، با والدین و انجمن اولیا و مربیان ارتباط قویتری دارند و از احساس
كارآمدی بالاتری برخوردارند. مطالعات والسترم و لوئیس[3] (2008؛ به نقل از مك.كوچ و كلبرت[4] 2006:8) نشان می دهد كه فراهم كردن فرصت های بزرگ تر برای فعالیت های مشاركتی معلمان به منظور رسیدن به اهداف اصلاحی تعلیم و تربیت حائز اهمیت بسیار است. پژوهش ها نشان داده است كه نگرش حرفه ای معلمان است كه ارتباط نیرومندی با موفقیت دانش آموزان دارد این متغیر به عنوان یكی از كارآمدترین ابعاد آموزشی از مسائل مختلفی تأثیر پذیر است یكی از این ابعاد تحلیل رفتگی شغلی می باشد. شرایط حاکم بر محیطی که ما کارهای خود را در آن انجام می دهیم برعملکرد شغلی تأثیر بسزایی دارد. اگر محیط و شرایط کار بسیار گرم، پر سر و صدا، دورافتاده، ساعات کاری زیاد و نامنظم، استرسزا، فشار زیاد فیزیکی بر بدن و… باشد ، به عملکرد شغلی افراد آسیب وارد خواهد نمود. در مجموع، شرایط فیزیکی و عوامل روانشناختی کار در میزان بهره وری و عملکرد شغلی مؤثر بوده و هرگونه نقص، پیامدهای منفی زیادی را برای بهره وری، انگیز هها و مهارتهای نیروی انسانی به همراه خواهد داشت(مهداد،49:1381)
یکی از مفاهیمی که در سالهای اخیر توجه اندیشمندان علوم رفتاری و مدیریت را به خود معطوف ساخته، از رمق افتادن، بیحالی، سستی و رخوت متصدی شغل است که اصطلاحاً فرسودگی شغلی[5] نامیده می شود که نهایتا منجر به تحلیل رفتگی شغلی می شود.(ساعتچی،136:1380)
فرسودگی اصطلاحی است که جهت توصیف تغییرات منفی در نگرش، روحیه و رفتار افراد در مواجهه با فشارزاهای شغلی به کار برده می شود. در این پدیده، فرد از لحاظ هیجانی دچار خستگی گردیده، نگرش و احساسات منفی نسبت به سازمان پیدا میکند و به تدریج احساس کاهش کفایت در ایفای وظایفش می نماید. عارضه فرسودگی نوعاً یک اختلال روانی نیست ولی به آهستگی در طول زمان توسعه یافته و ممکن است واقعاً تبدیل به یک ناتوانی روانی و تحلیل رفتگی شغلی می گردد ، به طوری که برخی از صاحبنظران، تحلیل رفتگی شغلی را در رده اختلالات انطباقی در راهنمای تشخیصی، آماری اختلالات روانی طبقه بندی می نمایند (مالاچ،2:1994)[6]
معلمان به دلیل نوع شغل خود و تكراری بودن فرآیند كاری خود از جمله اقشاری محسوب می شوند كه به صورت فراوان دچار فرسودگی شغلی می شوند در نتیجه مطالعات شغلی آنها می تواند كمك شایانی به بهبود وضعیت آنها در مورد شغلشان داشته باشد.متغیر دیگری كه در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد ارگونومی[7] می باشد. در یک قرن گذشته، پیشرفت دانش و تکنولوژی موجب رشد گسترده اقتصادی در غالب کشورهای صنعتی شده است. امروزه، ثروت مادی به طور اساسی حاصل به کار بستن دانش فنی و بیش از هر چیز دیگر، ثمره کاربردآگاهی ها در زمینه علم و فن است. در این مفهوم، آنچه در رابطه با پیشرفت اجتماعی همراه با رشد مستمر اقتصادی اهمیت پیدا می کند، تطبیق دادن دانش فنی با نیاز استفاده کنندگان این دانش و شرایط فرهنگی، اجتماعی و فیزیکی موجود در کاربرد آن است. بسیاری از شواهد به ویژه در کشورهای در حال رشد صنعتی نشان داده است که فقدان تناسب میان تکنولوژی و استفاده کننده آن در محیطی که تکنولوژی در آن بکار گرفته می شود، نتایج منفی از قبیل پایین بودن سطح و کیفیت تولید و بالا بودن میزان جراحات و حوادث ناشی از کار را سبب شده است بسیاری از این گونه مشکلات در محیط کار با توسل به شیوه های ارگونومیکس [8]از میان برداشته می شود. ارگونومی به منظور گرفتن حداکثر تکنولوژی، تامین رفاه کارکنان و استفاده توأم با کارآیی از تأسیسات تولیدی و خدماتی در جهت تحقق بخشیدن به تولید بالاتر، بهبود وضع بهداشتی، حفظ سلامتی و تحصیل رضایت در محیط کار مورد استفاده قرار می گیرد(ساعتچجی،162:1380)ارگونومی عبارت است از مطالعه علمی انسان ها در ارتباط با محیط کارشان. ارگونومی دانش جوانی است که در افزایش بهره وری و بالا بردن سطح تندرستی کارکنان نقش به سزایی دارد. ارگونومی رابطه متقابل انسان، محیط و ماشین و ابزارآلات را بررسی می کند و در پی بهینه نمودن تناسب آنها با یکدیگر است. ارگونومی به سنجش و ارزیابی توانمندی انسانی می پردازد و بدین ترتیب مهندسان و طراحان را در هر چه متناسب تر ساختن سیستم ها و فرآیندها با ویژگی های انسانی، یاری می دهد. متأسفانه نگرش سنتی مدیریت برای پاسخگویی به مسایلی از قبیل طراحی محیط کار، حفاظت از نیروی کار، بهبود بازدهی و بهره وری نیروی کار، کاهش مصرف انرژی، افزایش سرعت و دقت و ایمنی و کاهش میزان حوادث ناشی از کار، در بازار پر رقابت و جهانی کنونی به شدت ناکافی است و لازم است مدیران سازمان های امروزی تجدید نظر کلی در این امور به عمل آورند و به ارگونومی بیش از پیش بها دهند(مردوخی،1375).در این پژوهش بر آن هستیم كه این سه متغیر را مورد بررسی قرار دهیم و تأثیرات و ارتباط آنها با یكدیگرا را مورد بررسی قرار دهیم.