در این فصل پیرامون چارچوب تحقیق ابتدا بیان مسئله تحقیق پرداخته و سپس سوالات تحقیق، فرضیه های تحقیق، ضرورت تحقیق، انگیزه تحقیق، اهداف تحقیق، اهمیت موضوع تحقیق، محدوده مورد مطالعه، سوابق تحقیق، ؛روش تحقیق و مراحل آن ، با تشریح ابعاد هر یك بیان می شود.
ایران بزرگ (همچنین ایران زمین و یا ایرانشهر) محدوده جغرافیایی و حوزه تمدنی فلات ایران و جلگههای مجاور آن، شامل ایران کنونی، بخش اعظم قفقاز، افغانستان و آسیای مرکزی است، که گهگاه از آن با عنوان پارس بزرگ هم یاد میکنند.
عنوان ایران صرفا محدود به بخش غربی آن که هم اکنون به این نام خوانده میشود، نیست و تمام مرزهای سیاسی کشوری که تحت تسلط ایرانیان بود همچو بین النهرین و اغلب ارمنستان و جنوب قفقاز را هم در بر میگیرد. مفهوم ایران بزرگ از جهات گوناگون ریشه در تاریخ چند هزار ساله آن دارد و به دوران نخستین امپراتوری پارس بازمی گردد. در دوران جدید، ایران بسیاری از سرزمینهای خود را از دست داد از جمله واگذاری عراق به امپراتوری عثمانی (۱۵۳۳ میلادی)، واگذاری افغانستان به بریتانیا طی قرار داد پاریس در ۱۸۵۷ میلادی و ۱۹۰۵ میلادی و واگذاری سرزمینهای قفقاز به روسیه در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی؛ عهدنامه ترکمانچای در سال ۱۸۲۸ و پس از نبرد روسیه و ایران، استانهای قفقازی ایران را برای همیشه به روسیه واگذار کرد و مرزهای جدید در طول رودخانه ارس شکل گرفت. بر طبق عهدنامه گلستان در سال ۱۸۱۳، مناطق ارمنستان، جمهوری آذربایجان و شرق گرجستان که پیشتر بخشی از ایران بودند، به روسیه واگذار شدند. در اثر این تجزیه تاریخی کشورها و ملتهای جدیدی تحت نفوذ روسیه و انگلستان شکل گرفتند که اگرچه از طریق زبان یا فرهنگ با ایران پیوستگی داشتند اما جوامع خاص خود را شکل دادند. در سال ۱۹۳۵ در زمان سلطنت رضا شاه، نام ایران رسما در مجامع بین المللی به عنوان نام بخش بجا مانده از سرزمین ایران بکار رفت. ( http://fa. wikipedia. org/wiki )
تاریخ ایران به معنی سرزمین آریائیها با مهاجرت گروهی از اقوام آریائی به داخل فلات ایران آغاز می شود. در متون زرتشتی، از سرزمین کهن ایرانیان با نام ایران ویج یاد شده است. (دایره المعارف بزرگ اسلامی ، 1380، 523). ایران سرزمینی نسبتاً مرتفع که بخش عمده ای از
فلات ایران را در بر می گیرد در میان 25 درجه تا 5/39 درجه عرض شمالی و 40 تا 63 درجه طول شرقی در قاره آسیا و در جنوب غربی این قاره قرار دارد. ایران کنونی دارای شکل شبه لوزی است که قطر بزرگ آن 2250 کیلومتر از دامنه آرارات در شمال غربی تا بندر گواتر در جنوب شرقی امتداد دارد. مساحت ایران 1,648,195 کیلومتر مربع می باشد. ایران در منطقه خاورمیانه و در همسایگی کشورهای ارمنستان ، آذربایجان و ترکمنستان در شمال و ترکیه و عراق در غرب و افغانستان و پاکستان در شرق مرز خشکی دارد. دریای کاسپین در شمال ایران با روسیه، قزاقستان, آذربایجان و ترکمنستان و در جنوب بوسیله دریای عمان و خلیج فارس با کشورهای عراق، کویت، بحرین، قطر، امارات متحده عربی، عمان و پاکستان همسایه می باشد. (همان، 499)
1-2) بیان مسئله
جغرافیای سیاسی شاخهای از علم جغرافیاست که تأثیرپذیری و تأثیرگذاری سیاست و قدرت در محیط جغرافیایی و به بیان دیگر، تأثیر تصمیمات سیاسی بر محیط جغرافیایی را مورد کاوش و بررسی قرار میدهد. نقش ویژه جغرافیای سیاسی، سازماندهی سیاسی فضا در سطح محلی، ملی و منطقهای است و ژئوپلیتیک که به طور سنتی بر اساس اطلاعات، دیدگاهها و تکنیکهای جغرافیایی به مسائل سیاست خارجی کشورها میپردازد، یک نوع جغرافیای سیاسی کاربردی قلمداد میشود. طرح مدلهای فضایی براساس الزامات جغرافیایی، به عنوان راهنمایی برای سیاست خارجی کشورها را، ابتدا جغرافیدانان ارائه کردند و سپس کاربرد وسیعی در سیاست عملی پیدا کرد. 3 جغرافیای سیاسی پدیدههای سیاسی را در فضای درونی یک کشور مورد بحث قرار میدهد که به طور سنتی شامل مفاهیمی مانند مرز، ملت، حکومت و سرزمین است. نظر به این که یک کشور در بطن مطالعات جغرافیای سیاسی جای دارد از پیوند سه عامل ملت، حکومت و سرزمین، کشور تشکیل میشود؛ بنابراین همه موضوعات مرتبط با این مفاهیم، مانند ریشهیابی مسائل قومی، جریانات مهاجرت، تحلیل قدرت سیاسی نواحی شهری، تحلیل فضایی قدرت سیاسی در سطح کشور، تقسیمات کشوری و رقابتهای مکانی، دولت محلی، تمرکز و عدم تمرکز قدرت سیاسی و جغرافیای انتخابات، از جمله مسائل مرتبط با کشور هستند که امروزه در جغرافیای سیاسی مورد توجه و بررسی قرار میگیرند. از طرف دیگر، در حوزه مسائل جهانی نیز که قلمرو مطالعات ژئوپلیتیک است، به طور سنتی درباره مناسبات قدرت در سطح جهان و راههای دستیابی به قدرت جهانی و افزایش آن بحث و بررسی میشود.
در نظریه سیاسی ـ جغرافیایی، ساختار جغرافیایی منطقهای که در آن اِعمال قدرت میشود، از اهمیت خاصی برخوردار است. استادان فن برای تبیین این اهمیت، از قیاس با شطرنج بهره جستهاند که در آن، برای هر بازیکن، علاوه بر نوع و تعداد مهرهها، نحوه چیدن آنها در کنار مهرههای رقیب نیز نقش دارد. بر این اساس، میتوان گفت: منطقه یا کشوری که به دلیل ساختار جغرافیایی ویژه مورد توجه قدرتهای رقیب بوده و استعداد برقراری و یا برهم زدن بازی را دارا میباشد، حایز اهمیت سیاسی ـ جغرافیایی است.
بحث حکومت (دولت) در درجه نخست یکی از بحثهای جغرافیای سیاسی است چرا که این مفهوم از یکسو ساختار سیاسی سازماندهنده محیط جغرافیایی را واقعیت میبخشد و یک مبحث جغرافیایی شمرده میشود و از سوی دیگر مفهومی است که نقشآفرینی سیاسی در محیط جغرافیایی را تمرکز ویژهای میدهد و جنبهای سیاسی دارد. ایران یکی از کشورهای ریشهدار جهان است که طی تاریخ طولانیاش، حکومت و نظام سیاسی در آن بقا و استمرار داشته است. برخی عقیده دارند ایرانیان قدیمیترین کشور مستقل را در عصر هخامنشیان (قرن ششم قبل از میلاد) پایهگذاری کردهاند؛ در حالی که بررسیهای تاریخی نشان میدهد که قبل از هخامنشیان، حکومتهای دیگری نیز در ایران وجود داشته است. حکومت ایلام در قالب یک دولت منطقهای و محلی در جنوب غربی ایران استقرار داشت و مرکز آن شوش بود. تمدن ایلام در دامان این حکومت پدید آمد. تأسیس دولت ماد به سال 708 قبل از میلاد باز میگردد و این تاریخ را میتوان مبدأ تشکیل دولت سرزمینی فراگیر با حکومت و نظام سیاسی مستقل به حساب آورد. ایران همواره در استراتژیهای جهانی جایگاه ویژه ای داشته و دارد. نقش برجسته ایران در این زمینه که بیشتر متاثر از فضای جغرافیایی و موقعیت ارتباطی است باعث شده تا اندیشمندان و نظریه پردازان در نظریه های خود توجه ویژه ای را به ایران داشته باشند. این مقاله در صدد است تا ضمن بررسی اهمیت نقش ایران از جهات گوناگون به بررسی جایگاه تحولات حکومت این کشور در برخی از نظریه های جهانی بپردازد و این موضوع را به خصوص از دید جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک مطالعه نماید.
1-3) سوال تحقیق
بدون تردید هر تحقیقی در راستای شكل گرفتن سوال یا سوالاتی در ذهن محقق انجام می گیرد و شخص پژوهشگر همواره تلاش می كند تا در طول تحقیق به شیوه ای علمی و دقیق به پاسخ های مناسب و قانع كننده ای برای سوالات خود دست یابد. ضمن اینكه برای انجام یك تحقیق خوب پرسشها خیلی اساسیاند و این پرسش ها ما را به دانش جدید یا در حل مسئله ی ویژه هدایت می كنند. (پارسونس و نایت ، 1386 ، 63 ) . این پژوهش نیز از این قائده مستثنی نبوده و محقق به دنبال پاسخگویی به یک سوال اصلی و جامع با توجه به موضوع تحقیق كه به ((تحلیل جایگاه نظریه های جغرافیای سیاسی بر تحولات حکومت درایران)) می پردازد، نگارنده سوالی به شرح زیر تدوین نموده است.
- آیا تحولات حکومت در ایران طبق نظریه های جغرافیای سیاسی بوده است؟
1-4) فرضیه تحقیق
دریك بررسی علمی لازم است محقق برای تعیین دقیق و تبیین منطقی اهداف تحقیق فرضیه ها را مطرح سازد، زیرا به عنوان استخوان بندی طرح مطالعاتی مطرح می باشند. فرضیه، توجیه و تبیین های حدسی معینی را درباره واقعیات عرضه می كند و پژوهشگران را در بررسی این واقعیت و تجارب كمك و هدایت می كند. فرضیه یك پیشنهاد توجیهی و به زبان دیگر راه حل مسئله است كه هم به یافتن نظم و ترتیب در بین واقعیات كمك می كند و هم باعث استنتاج می شود(حافظ نیا، 1386، 111)
با توجه به سوال تحقیق كه دست یابی اهداف گوناگونی را دنبال می كند برای جهت دهی سوال تحقیق و هدایت آن در راستای چارچوبی منسجم، فرضیه های زیر مطرح گردید:
نظریه های جغرافیای سیاسی در تحولات در ایران نقش دارند.
نظریه موقعیت جغرافیایی در تحولات حکومت در ایران نقش دارد.
1-5) پیشینه پژوهش
تاکنون نظریههای مختلفی درباره پیدایش دولت مطرح شده است. نظریههایی از قبیل نظریه قرارداد اجتماعی، نظریه طبیعی یا فطری، نظریه الهی، نظریه تکامل، نظریه غلبه، نظریه اقتصادی و نظریه دفاعی- امنیتی از جمله این نظریهها میباشند. برخی از این نظریهها در ارتباط با کشورهای غربی مطرح شده و برخی مشترک و برخی خاص جوامع آسیایی و ایران میباشد.
1- نظریه «استبداد شرقی» مونتسکیو و هگل: این دو فیلسوف برجسته که شرق برای آنها جذاب بود، تفاوتهای دو نظام شرق و غرب را بر بنیادهای فرهنگی توجیه کردهاند. از نظر مونتسکیو، جوامع شرقی برخلاف جوامع غربی، هیچ محدودیت و ممنوعیتی برای حاکمان خود قائل نیستند؛ زیرا اساس این جوامع بر «ترس» استوار است و انسانها در اینگونه جوامع خلق شدهاند تا از روی ترس از اراده مطلق حاکم، کورکورانه اطاعت کنند. هگل نیز معتقد بود که جهان شرق در مقایسه با جهان ژرمنی قادر نبوده است طبقهای با حقوق مستقل ایجاد کند؛ زیرا در مرتبه تاریخی پایینتری از «شعور به آزادی» قرار داشته است.
2- نظریه وجه تولید آسیایی: این نظریه را نخستین بار مارکس و انگلس در سال 1853 طی سلسله مقالاتی در نقد سیاست خارجی بریتانیا در نشریه نیویورک دیلی تریبون انتشار دادند. ازنظر مارکس «شیوه تولید آسیایی» نشانگر ساختار اقتصادی جامعهای عمدتاً کشاورزی است که ازترکیب مالکیت ارضی و حاکمیت سیاسی در کالبد یک حکومت متمرکز به وجود میآید. دولت آسیایی به خاطر جایگاه دوگانة خود در مقام مالک – حاکم، مازاد اقتصادی تولیدکنندگان مستقیم را به صورت مالیات بهره مالکانه تصاحب میکند. از این رو، روابط تصرف (استثمار) مستلزم روابط طبقاتی نیست، بلکه ناشی از اِعمال فشار سیاسی محض از جانب دولت است؛ امری که در کل مبنای این شیوه تولید است. دولت آسیایی بازتولید اقتصاد را تأمین و تضمین میکند و در عین حال اساساً مستقل از روابط اقتصادی باقی میماند. فقدان نهاد مالکیت خصوصی بر زمین و طبقه مالک مستقل از دولت، ویژگیهای معرف این مفهوم و تفسیرهای گوناگون آن در نظریه مارکسیستی است. مارکس و انگلس طی مقالهای مینویسند: «شرایط اقلیمی، وضع زمین، فضای عظیم، بیابانی که از صحرای آفریقا از طریق عربستان و ایران و هندوستان و تاتارستان، تا ارتفاعات فلات آسیا ممتد است سیستم آبیاری مصنوعی را به کمک ترعهها و تأسیسات آبیاری، پایه زراعت شرقی کرده است. » و «ضرورت استفاده صرفهجویانه از آب در شرق، مداخله قدرت متمرکز دولت را میطلبد. منشأ آن وظیفه اقتصادی یعنی وظیفه سازمان دادن امور عمومی که دولتهای آسیایی مجبور بودند اجراء کنند، از همین جاست».