انسان بدون توانایی حرفزدن، نوشتن، خواندن و انجام مهارتهای پیچیده ورزشی، موجود نسبتاً سادهای دیده میشود. بنابراین به دلیل اهمیتی که یادگیری در زندگی انسان دارد، محققانی که برای درک قوانین یادگیری تلاش میکنند با سوالات مختلفی روبرو میشوند که با روشهای معین علمی به دنبال یافتن پاسخ به این سوالات هستند. از اینرو هدف همه این علوم، یافتن روشهای بهتری در امر یادگیری انسان میباشد.
علم ورزش و تربیت بدنی حیطهای از علم است که تنها مخصوص یک قشر خاص از جامعه نمیشود بلکه کودکان، نوجوانان و حتی سالمندان با این حیطه از علم در ارتباط هستند. ورزش و علوم ورزشی ابعاد مختلفی دارند از جمله بعد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و غیره که هر بعد ورزش اهداف خاص خود را دارد و یادگیری مهارتهای ورزشی موضوعی است که در این ابعاد مشترک است و از هر بعد که به ورزش بنگریم با یادگیری مهارت حرکتی مواجه خواهیم شد، که امروز به شکل پدیدهای فراگیر درآمده است. این واقعیت که ما میتوانیم دانش و مهارت جدیدی بیاموزیم، علاقه دانشمندان را به شیوههای یادگیری و عوامل مهم در سودبردن از تجربیات دیگران و طراحی برنامههای آموزشی جلب کردهاست (اشمیت[1] ،1997).
سالهای زیادی است که دانشمندان و مربیان برای عوامل تعیینکننده و اثرگذار بر اجرای مهارتها و حرکات ماهرانه تلاش میکنند. کسانی که با آموزش مهارتهای حرکتی سروکار دارند، میدانند که یادگیری این مهارتها بدون تمرین امکانپذیر نیست. ارتقاء کارایی مردم بهطور عام و دانشآموزان و ورزشکاران بهطور خاص در امر یادگیری مهارتهای حرکتی موردعلاقه مربیان و معلمین تربیت بدنی و علوم ورزشی میباشد. از سوی دیگر برنامههای فشرده در مدارس و پیبردن به اهمیت هر چه بیشتر مهارتهای حرکتی در زندگی روزمره و متعاقب آن محدودیتهای زمانی، دانشمندان را به شیوههای یادگیری و عوامل مهم در سودبردن هرچه بشتر از تمرین و طراحی برنامههای
آموزشی جلب کردهاست(عیدی علیجانی، 1371).
دانشمندان رفتارحرکتی با احساس چنین نیازی پس از سالها تحقیق اقدام به ارائه نظریههایی نمودند که از جمله آنها نظریه حلقه بسته و بهدنبال آن نظریه طرحواره سرآغاز تحقیقات مبنی بر نظریه یادگیری حرکتی محسوب میشوند (آدامز[2] 1973 ، اشمیت[3] 1975 ). یکی از ویژگیهای نظریههای یادگیری حرکتی، تأکید آنها بر سودمندی تغییرپذیری تمرین[4] است. تغییرپذیری در این نظریهها، به تنوع ویژگیهای زمینهای گفته میشود که شاگرد هنگام تمرین مهارت تجربه میکند، برای مثال یکی از پیشبینیهای کلیدی در نظریه طرحواره این است که اجرای موفقیتآمیز یک مهارت، به مقدار تغییرپذیری تمرین بستگی دارد (اشمیت، 1975).
از آنجاییکه شاگرد هنگام تمرین نیازمند است که تغییرات را در ویژگیهای تنظیمی و غیرتنظیمی تجربه کند (جنتایل [5] 1972،1978)، یکی از عوامل تاثیرگذار بر یادگیری، مقدار تغییرپذیری در توالی تمرین است. از جهتی، این موضوع روشن است که بیشتر تحقیقات مربوط به تغییرپذیری تمرین بهمنظور ارزیابی پیشبینیهای معین نظریه طرحواره انجام شدهاند(اشمیت، 1975).
یکی از راههای برنامهریزی تمرین متغیر، بهکار بردن پدیدهای بهنام اثر تداخل زمینهای بهعنوان تداخل در عملکرد و یادگیری تعریف میشود که از تمرینکردن یک تکلیف در زمینه تکالیف دیگر به وجود میآید(اشمیت و لی[6] 2005).
این مقدار از تداخل زمینهای روی یک پیوستار قرار دارد که در آن از تمرین مسدود بهعنوان تداخل کم و از تمرین تصادفی بهعنوان تداخل زیاد یاد شدهاست (مگیل[7] 2007). در تمرین تصادفی ما با تداخل زیادی مواجه خواهیم شد که این تداخل بالا به اجرای ضعیف در مرحله اکتساب و اجرای قوی در مرحله یادداری و انتقال منجر خواهد شد، درحالیکه در تمرین مسدود اجرای خوب در مرحله اکتساب و اجرای ضعیف در مرحله یادداری و انتقال خواهیم داشت (اشمیت[8]، 2005).
بهمنظور تفسیر اثر تداخل زمینهای فرضیههای مختلفی ارائه شدهاست که از مهمترین آنها میتوان به فرضیه بسط[9]، بازسازی طرح عمل[10] و تداخل پسگستر[11] اشاره کرد. طبق فرضیه بسط تداخل ایجاد شده در اثر تمرین تصادفی منجر به غنیتر شدن بازنمایی میشود، درحالیکه در شرایط مسدود رمزگذاری ضعیفتر میشود( لی[12]، 2005 ).
فرضیه بازسازی طرح عمل عبارت است از طراحی عمل یک تکلیف خاص از طریق تلاشهای مداخلهگر که در طی برنامه تمرین تصادفی فراموش میشود و فرد مجبور است بازسازی مبسوطتری برای ایجاد طرح عمل به منظور اجراهای بعدی بکار گیرد، ولی در برنامههای مسدود این تکالیف فراموش نمیشوند (لی، 2005 ).
فرضیه بازداری پسگستر یعنی اثر مداخلهگر یک تکلیف بر تکلیفی که قبلاً آموخته شدهاست این نظریه به جای سودمندی برنامههای تمرین تصادفی به زیانهای برنامه مسدود تمرکز دارد. در جمعبندی، تحقیقات بیشتری در زمینه برنامهریزی تمرین موردنیاز است (لی، 2005).
تکلیف حرکتی براساس تعریف تکلیف بر مبنای برنامه حرکتی تعمیمیافته و پارامترآموزی نیز در مبحث تداخل زمینهای موردتوجه قرار گرفتهاست. تداخل زمینهای در شرایطیکه برنامه حرکتی تعمیمیافته تغییر نماید، مشاهده میشود (مگیل و همکاران[13]، 1990 ).
محققان یافتههای متناقض را به ماهیت تکلیف نسبت میدهند از اینرو تکالیفی که از برنامه حرکتی متفاوت استفاده میکنند، نسبت به سایر تکالیف با تداخل زمینهای بیشتری مواجه میشود و پردازش فعالانهتری از مجری ایجاد میشود. ولی این اثر در تکالیفی که از برنامه یکسان برخوردارند، کمتر مشاهده میشود (مگیل و همکاران[14] 1990).
در سالهای اخیر تلاش برای روشنشدن یک روش ایدهال تمرین و استفاده از نتایج بالقوه آن با هدف کاهش اثر منفی آن در مقیاس وسیعی موردمطالعه قرار گرفتهاست. درحالیکه باتوجه به تفاوت نوع تکلیف، سطح مهارت آزمودنیها، تعداد کوشش اکتساب و شرایط پیگیری و محدودشدن سنجشها در اثر مدت زمان طرح تحقیقاتی، بهندرت میتوان یک نتیجه کلی در مورد آرایش تمرین بهدست آورد و بعضاً نتایج متضادی گزارش میشود. مگیل و هال توضیحاتی ارائه دادند که برخی از یافتههای ضعیف در مورد اثر تداخل زمینهای را توجیه میکرد، آنها دشواری تکلیف برای مبتدیان را اثر نتیجهبخشی تداخل زمینهای میدانستند. علاوه براین، آنها به این گفته اشاره داشتند که افراد مبتدی با انجام تمرینات قالبی و متعاقب آن ادامه تمرینات بهصورت تصادفی به یادگیری موثرتری در تکلیف دست مییابند (مگیل و هال[15]، 1990). این یافتهها در تحقیقات قبلی نیز مورد حمایت قرار گرفتهبود. سطوح بالایی از تداخل زمینهای برای یادگیرنده مبتدی که در اوایل تمرین قرار دارد، مشکلاتی در جهت یادگیری ایجاد خواهدکرد (گود و ویف[16] 1988، شیا و همکاران[17]، 1983). براین اساس، در تحقیقی که به بررسی روشهای تمرینی مسدود، تصادفی و فزاینده نظامدار[18] بر اکتساب، یادداری و انتقال مهارت پرتاب توپ گلف پرداختهشد، نتایج نشانداد؛ آزمودنیهایی که در طول تمرین بهصورت تدریجی تداخل زمینهای را بالا میبردند(گروه فزاینده نظامدار)، دارای اجرای بهتری در آزمون یادداری و انتقال نسبت به گروههای تمرینی تصادفی و مسدود بودند( پورتر و مگیل[19]، 2007).
همانگونه که ذکر شد یکی از آرایشهای تمرینی که به تازگی در ادبیات یادگیری حرکتی مورد بررسی واقع شدهاست، تداخل زمینهای فزاینده نظامدار میباشد که به افزایش تدریجی تداخل زمینهای در طول تمرین اشاره دارد. باتوجه به اینکه پژوهشهای کمی در این زمینه از آرایش تمرین صورت گرفته، در همین راستا محقق سعی دارد تا به بررسی این نوع تداخل زمینهای پرداخته و میزان اثربخشی این آرایش تمرینی را با آرایشهای تمرینی مسدود و تصادفی در یادگیری برنامه حرکتی در افراد کمتوان ذهنی مقایسه کند.