بند دوم: تعلق به قشر یقه سپیدان
گاهی اوقات، عملیات پولشویی توسط کسانی صورت میگیرد که خود مرتکب جرم مبنا شدهاند، به طور مثال شخصی که مرتکب سرقت مبالغ هنگفتی پول از یک بانک شده، مانند قضیه «سرقت از بانک برینکس مت»، به منظور مخفی نمودن این منابع از چشمهای حریصان و سودجویان و نیز فرار از دسترسی افراد پلیس و مأمورین مالیاتی و قانونی به شیوههای مختلفی توسل میجویند.
اما بعضاً این افراد که مستقلا به ارتکاب جرایم، از جمله جرایم فوق مبادرت میورزند، بعد از چندین بار تکرار و به اصطلاح «حرفهای شدن»، دیگران را نیز به چنین عملی ترغیب، تشویق، تحریک و گاهی تطمیع مینمایند و بعد از گذشت مدت کوتاهی و جمع کردن افراد نیازمند، که برای تأمین معاش خود و خانواده، هرگونه کاری را انجام میدهند، گروه و سازمانی با طرح و برنامهریزی صحیح و کارآمد را به وجود میآورند.[۱] سوالی که اینجا مطرح میشود این است که، آیا سازمانها و گروههای مجرمانه، همیشه از این گونه افراد، تشکیل یافتهاند؟ اگر نه، مرتکبین جرم پولشویی به عنوان جرم خاص از چه نوع تیپهایی هستند؟
با عنایت به شواهد و نمونههای عینی سازمانهای مجرمانه همچون سازمانهای مافیا، ترایاد، یاکوزا و…، پولشویی همیشه توسط انسانهای با مشکلات روانی یا اجتماعی یا نیازمند و طبقهی پایین اجتماع که به نوع آنها برچست «بیفرهنگی» زده میشود، روی نمیدهد، بلکه مطالعات نشان داده است که میزان ارتکاب جرایم همانطور که در طبقهی پایین اجتماع و در میان افراد با شرایط مذکور، اتفاق میافتد، به همان اندازه در جوامع سطح بالا و طبقهی بالای اجتماع و حتی در میان صاحبان قدرت و اریکه نشینان علم نیز دیده میشود. مثال بارزی که میتوان در این باره بدان اشاره کرد، «پنجرههای شکسته» است که این امر را بیان میکند، که اگر زمینههای ارتکار جرم در هر دو طبقه مهیا باشد، هر دو طبقهی اجتماعی مرتکب آن خواهد شد. منتهی تفاوت صرفاً در زمان به طول انجامیدن آن است. با این توضیح که برای مثال اگر یک اتومبیل پارک شده که شیشهی جلوی آن شکسته است، در محلهی دارای سطح پایین اجتماع ظرف مدت ۵ ساعت تخریب شود، در محلهی دارای سطح بالای اجتماعی در حدود ۸ تا ۹ ساعت تخریب خواهد شد.
اما آنچه که از آوردن این نمونه، مد نظر است، ارتکاب جرایم از جانب طبقات پایین و بالای اجتماع است. به صورتی که میزان جرایم ارتکابی در بین این طبقات برابری کند. بنابراین علاوه بر افرادی که به خاطر مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، یا روانی مبادرت به ارتکاب جرم مینمایند و اصولاً این افراد را طبقات پایین اجتماع تشکیل میدهند و جرایم آنها به «یقهآبیها» موسوم است. جرایم توسط افرادی که به «یقه سپیدان» مشهورند نیز ارتکاب مییابد که تفاوت این دو طبقه در ارتکاب جرایم در هدف و نوع نگرششان برای ارتکاب آنها است.
نخستین مورد استفاده از اصطلاح «جرایم یقه سپیدان» را معمولان به ادوین اچ ساترلند، جامعهشناس و جرمشناس آمریکایی نسبت میدهند که در سال ۱۹۴۰ این تعبیر را به کار برد. بزهکار یقه سپید، فردی منظم و از نظر اجتماعی سازشیافته و انطباقپذیر است. این نوع بزهکار فردی است که در ردهی اجتماعی- اقتصادی بالای جامعه تعلق دارد و قوانینی را که حاکم بر فعالیتهای حرفهای است مکرراً نقض میکند. این بزهکاران بر خلاف یقه آبیها از قدرت بازو و نیروی زور و خشونت در ارتکاب جرایم استفاده نمیکنند، از فسفر مغز نیز بهره برده و مرتکب جرایم با فکر و اندیشه میگردند. به همین خاطر در سلسله مراتب سازمانهای تبهکاری و در واقع در امر ارتکاب جرایم چون پولشویی، گرچه طبقات پایین این سلسله مراتب را افرادی که به عنوان یقه آبی معروفند، تشکیل میدهند، این یقه سفیدان و حاکمان فکریاند که در رأس هرم قرار دارند و این سازمان را هدایت و رهبری مینمایند.[۲]
از همین رو در قانون مبارزه با پولشویی ایرن و افغانستان، در رابطه با دولت مردان و شخصیتهای سیاسی با احتیاط بیشتری برخورد شده و در رابطه با آنها که از جایگاه اجتماعی بالاتری برخوردارند با دقت بیشتری بر معاملات و حسابات بانکی ایشان نظارت خواهد شد تا روابط تجاری پر خطر ایشان تشخیص داده شود. به طور مثال ماده ۱۵ قانون جلوگیری از پولشویی افغانستان در رابطه با اشخاص متبارز سیاسی علاوه بر اتخاذ تدابیر عام مراقبتی مندرج این قانون، مراجع گزارش دهنده را مکلف به رعایت تدابیر ذیل نموده است:
۱- استفاده از سیستمهای اداره و کنترل خطر به منظور تشخیص اینکه مشتری یا مالک حقیقی، شخص متبارز سیاسی میباشد
۲- کسب مجوز از مقامات ذیصلاح جهت ایجاد یا تداوم مناسبات تجاری با اشخاص متبارز سیاسی
۳- اتخاذ تدابیر مناسب به منظور تشخیص منابع وجوه و داراییهای این اشخاص
۴- نظارت بر روابط تجاری اشخاص متبارز سیاسی به صورت مداوم و جدی.
همچنین آئین نامه اجرایی قانون مبارزه با پولشویی ایران در مواد ۹ و ۱۰ این آیین نامه در رابطه با کنترل بر افرادی که احتمال روابط تجاری پرخطر از آنها میرود، اشخاص مشمول را موظف کرده تا به هنگام افتتاح و انسداد حساب و ارائه خدمات نسبت به مراقبت مداوم و نظارت ویژه بر اشخاص سیاسی خارجی و اشخاصی که از طریق واحد اطلاعات مالی به آنها اعلام میشود، اقدام نمایند.
[۱]- موسوی مقدم، محمد، پیشین، ص ۶۳.
[۲]- موسوی مقدم، محمد، پیشین، ص ۶۴.
پایان نامه درباره جرم پولشویی و رازداری بانکی
(فایل کامل موجود است )
پایان نامه رشته حقوق : نقش رازداری بانکی در تحقق بزه پولشویی
– گرایش حقوق جزا و جرمشناسی