محیط متخلخل و پدیده انتقال حرارت و جرم در آن، موضوعی است که توجه بسیاری از محققین شاخههای مختلف علوم را به خود معطوف نموده است. روشهای تجربی، بررسیهای تئوری و شبیهسازیهای عددی بسیاری که در این زمینه در مهندسی مکانیک، مهندسی شیمی، مهندسی عمران، زمین شناسی و. . . صورت گرفته است مهر تصدیقی بر ادعای فوق میباشد.
به علت کاربرد وسیع و روزافزون محیط متخلخل در زمینههای مختلف مهندسی همواره نیاز به مطالعات اساسی دربارهی چگونگی انتقال
جرم و حرارت در محیط متخلخل وجود داشته است، چرا که بررسیهای دقیق، ابزاری برای بهبود بخشیدن به سیستمهای مهندسی حاوی مواد متخلخل و بالا بردن کیفیت و کارایی آنها میباشد. از موارد کاربرد فوق میتوان به عایقسازی حرارتی ساختمانها، عملیات حرارتی در زمین، راکتورهای کاتالیزوری شیمیایی، آلودگی آبهای زیرزمینی، صنعت سرامیک، تکنولوژی زیستشناختی، واحدهای ذخیره انرژی، مبدلهای حرارتی، خنکسازی، وسایل الکترونیکی، مخازن نفتی و نمونههای دیگر از این دست اشاره نمود. از طرفی در بسیاری از موارد، کوچکسازی سیستمهای انتقال حرارت از یکسو و افزایش شار حرارتی از سوی دیگر، نیاز به انتقال حرارت در زمان کوتاه و شدت بالا را ضروری میسازد. در مواردی که نیاز به انتقال شار حرارتی زیاد از محیط جامد به سیال است، روشهای موجود نظیر تغییر در دینامیک سیال، هندسه جریان، شرایط مرزی و. . . به تنهایی نمیتوانند از عهدهی تقاضای روز افزون کنترل انتقال حرارت در فرآیندهای موجود برآیند. لذا نیاز فوری به مفاهیم جدید و بدیع جهت کنترل انتقال حرارت احساس میشود. تکنولوژی نانوسیال پتانسیل بالایی را برای کنترل سیستمهای مشمول انتقال حرارت در حجم کوچک ارائه میدهد. به این معنا که با اضافه نمودن مواد افزودنی به سیال پایه میتوان در جهت بهبود خواص ترموفیزیکی آن عمل نمود. در این میان میدانهای مغناطیسی خارجی در بسیاری از جریانهای طبیعی و صنایع تاثیرگذار هستند. به شاخهای از مطالعات که به اثر متقابل بین میدان مغناطیسی و سیال هادی در حال حرکت میپردازد، هیدرودینامیک مغناطیسی[1] MHD میگویند. بررسی این شاخه منوط به دانستن معادلات حاکم بر مغناطیس و سیالات و تاثیر هر کدام از پارامترهای این دو دانش بر یکدیگر میباشد. در مطالعه حاضر اثر پدیده MHD بر میدانهای سرعت، دما و غلظت و همچنین انتقال جرم و حرارت نیز منظور گردیده است.