امروزه در هر جامعهای سازمانها کارکردهای مهمی را انجام میدهند و نقشی حیاتی در زندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و ادارهی امور جامعه بازی میکنند. از این رو جامعهی امروزی برای کارایی سازمانها ارزش و اهمیت فراوانی قائل است. بدون سازمانهای کارآمد و پویا جامعهی امروزی نمیتواند به هدفهای خود دست یابد و نیازهای گوناگون خود را برآورده سازد (صبوری، 1388: 7). سازمانها امروزه دچار تغییرات شگرفی شدهاند، رشد سازمانی و تبدیل سازمان از شکل بسته به موجودیتی زنده و تغییر الگوهای ثابت و از پیش تعیین شدهی سازمان به الگوهای سازگار شونده و منعطف، نمونههایی از تغییراتی میباشند که در سازمانها به وجود آمده است (هونگ، کو[1]، 1999 بنقل از قربانیزاده، 1387). در این میان سازمانهای آموزشی به علت گستردگی، منحصر به فرد بودن و اهمیت در رشد و توسعه از اهمیت فوقالعادهای برخوردارند (رابینز[2]، 1374). سازمانهای آموزشی در محیطی پویا، پیچیده، پر ابهام و سنت گریز قرار دارند و دائما از محیط
اطراف خود اثر میپذیرند و تغییر را به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر پذیرفتهاند. با درک این مهم که تغییر جزء جدا نشدنی و ذاتی دانشگاههای هزارهی سوم شدهاست، قدرت سازگاری و انطباق با تحولات اخیر در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و آموزشی افزایش مییابد. از این رو داشتن نیروی انسانی توانا و کارآمد که بنیاد ثروت ملی و داراییهای حیاتی سازمان به حساب میآیند، منافع بسیار زیادی برای دانشگاهها به دنبال خواهد داشت(سلطانزاده، قلاوندی و فتاحی، 1391). گرچه تحقق اهداف سازمان در گرو همکاری و تعامل همهی اجزای سازمان است، نقش و جایگاه منابع انسانی ویژه و منحصر به فرد است (قهرمانی، 1388: 10). هدف پرورش منابع انسانی کسب حداکثر منابع، تقویت و بهبود بهرهوری و استفادهی حداکثر از پتانسیلهای کارکنان برای تحقق اهداف سازمانی است (گاراوان[3]، 2004) که این اهداف تحت پوشش استراتژی تحت عنوان استراتژی مدیریت استعداد[4] تحقق مییابد. بنابراین لازم است که سازمانها برای حفظ بقا همگام با تغییرات متحول گردند و استعداد کارکنان خود را همراستا با تغییرات در جهت دستیابی به اهداف سازمان هدایت نمایند (عسگری باجگرانی، شائبی و علامه: 1390). به علاوه، در یک سازمان برای توسعهی هر امری نیازمند استفاده از استعدادهای بالقوه کارکنان به عنوان سرمایههای فکری سازمانی هستیم. در این راستا یکی از موثرترین عوامل، یادگیری سازمانی[5]، به عنوان راهکاری برای زدودن فقر اطلاعاتی میباشد (سبحانینژاد، 1384 بنقل از علم بیگی، محمدی و مقیمی، 1391). یادگیری همواره وسیلهای مطمئن برای بهبود عملکرد و حل مشکلات سازمانی است و فقدان آن معضلات متعددی را در سازمان ایجاد میکند. به همین دلیل به منظور تربیت و تجهیز نیروی انسانی سازمانها و بهسازی و بهرهگیری موثرتر از این نیروها، یادگیری همواره به عنوان تاثیرگذارترین عامل مدنظر است(چوپانی، 1391).
[1]. Hong, kuo
[2] . Robbins
[3] . Garavan
[4] . Talent management Strategy
[5] . Organization learning
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است