دانش در دنیای پیشرفته امروز سازمان ها، به سرعت در حال تبدیل شدن به مزیت رقابتی اصلی شده است و می تواند برای سازمانهایی كه به خوبی آن را می شناسند و مدیریت می كنند، فراهم آورنده فرصت و در عین حال برای سازمانهایی كه تحولات محیط را نمی شناسند یا نمی خواهند بشناسند، به عنوان تهدید جدی قلمداد شود. در حقیقت مدیریت دانش كه اكنون خود را به عنوان ابزار كلیدی مدیریت قرن جدید مطرح كرده است، فرآیند خلق، سازماندهی، تبادل و بكاربستن دانش است كه به سازمان كمك می كند تا بصیرت و درك لازم را از تجربه خود به دست آورند. مدیریت دانش، ضمن اینكه به حل مشكل، تصمیم گیری، برنامه ریزی استراتژیك، یادگیری پویا و… كمك می كند، از زوال داراییهای ذهنی جلوگیری كرده به آگاهی سازمان می افزاید. ارتباط تنگاتنگی كه میان مدیریت دانش و مفاهیمی مانند نوآوری، سازمانهای یادگیرنده، بهره وری و سایر مفاهیم ارزنده كه مولفه های كلیدی رقابت و حیات سازمانی هستند، وجود دارد، اهمیت توجه و استفاده از مدیریت دانش را چند برابر می كند. بهره وری، كارایی، مسئولیت پذیری، توانایی رقابت و نوآوری سازمانهای پیشرو در استفاده از مدیریت دانش، دلیل و شاهدی قوی است بر اینكه سازمان ها با غفلت از مدیریت دانش، دیر یا زود به سمت زوال و نابودی حركت خواهند كرد. در حقیقت در محیط پرتلاطم كنونی كه دانش به عنوان منبع اساسی اقتصادی، جایگزین سرمایه، منابع طبیعی و نیروی كار شده است و منبع ضروری و پایدار برای مزیت رقابتی محسوب می شود، مدیریت صحیح دانش، رمزتداوم بقای سازمان ها است. مدیریت دانش، یكی از رویكردهای مهم و ارزشمندی است كه سازمان های پیشرو با استقرار آن، ضمن حفظ تخصص فنی خود، از افت دانش حیاتی كه از بازنشستگی، كوچك سازی یا اخراج كاركنان و تغییرات ساخت حافظه انسانی ناشی می شود، جلوگیری می كنند(نوناكا،1991،ص96 )
1-2 بیان مسأله پژوهش
مدیریت دانش، شامل همهی روش هایی است که سازمان، دارایی های دانش خود را اداره می کند که شامل چگونگی جمع آوری، ذخیره سازی، انتقال، بکار گیری، به روز سازی و ایجاد دانش است .
مدیریت دانش اشتهار خود را از طریق به كارگیری دانش به منظور ایجاد هماهنگی در انجام تغیرات پویا در سازمان و رشد و توسعه نظامهایی برای تسریع انطباقپذیری سیستم با تغییرات محیط پیرامون کسب كرده است. سازمانها باید قادر به خلق و به کارگیری دانش جدید و بازسازی دانش موجود برای دستیابی به اهداف خویش باشند. در حالیکه مدیریت دانش تاکید زیادی بر فناوری اطلاعات میکند و در بسیاری از موارد بهعنوان مدیریت بر اساس فناوری تعریف میشود، اما در حقیقت مفهومی فراتر از آن دارد. داون پورت و پروساك (2000 ) مؤلفههای اساسی مدیریت دانش را شامل موارد زیر میداند:
1-فرهنگ: ارزشها و باورهای اعضای سازمان در زمینه مفاهیم اطلاعات و دانش؛
۲- فرایند اجرایی: چگونگی بهرهگیری افراد از اطلاعات و دانش در سازمانها؛
۳- سیاستها: راهکارهای مقابله با موانع موجود در فرایند تسهیم دانش و اطلاعات در سازمان؛
4-فناوری : سیستم های اطلاعاتی موجود در سازمان ؛
امروزه دانش یك منبع ارزشمند و استراتژیك برای سازمان ها محسوب می شود جوامع فراصنعتی عمده ترین اتكای خود را بر دسترسی به دانش بیشتر و بروزتر استوار ساخته اند. تولید مستمر دانش با ارزش، سازماندهی و اشاعه آن در سراسر سازمان و بكارگیری آن در خدمات و در واقع مدیریت سرمایه های دانشی می تواند به سازمان منافع كیفی و كمی بی شماری ببخشد. با توجه به اهمیت مدیریت دانش و مزایای فراوان استفاده از آن در تمامی سازمانها، این تحقیق سعی بر آن دارد تا با بررسی وضع موجود چرخه مدیریت دانش در شركت مادر تخصصی(به عنوان نمونه) بر اساس مدل مدیریت دانش جاشاپارا، خلق دانش، سازماندهی دانش، تبادل دانش و بكاربستن دانش را در شركت مادر تخصصی توانیر مورد بررسی قرار دهد تا باتكیه بر تجربیات و انطباق آن بر مفاهیم و نظریات علمی به بررسی اثرات پیاده سازی مدل مدیریت دانش با هدف بهبود مستمر فعالیتها در دستیابی به گوشه ای كوچك از چشم انداز مدیریت دانش یعنی اندوختن، سازماندهی و بكاربستن آنچه می دانیم در جهت افزایش راندمان و بهره وری در شركت توانیر بپردازد .
1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش :
مدیریت دانش به عنوان یك موضوع مهم در عرصه مدیریت به شمار می رود. این موضوع نه تنها به عنوان یك ابزار یا یك منبع مدنظر بوده بلكه یك ساختار اجتماعی نیز به شمار می رود. می توان گفت كه فرآیند حاصل ازانتقال و جریان اطلاعات و آگاهی و ارتباطات دو جانبه و وابسته است. یكی از عوامل مهم تاثیرگذار بر سازمان های دانش محور طرح های آن سازمان می باشد. در طرح ها شناسایی دانش و مدیریت بر آن بسیار مهم می باشد. مدیریت دانش به عنوان عامل كمك كننده مهمی در بیشتر حوزه های تصمیم گیری و كنترل مدیریتی شناخته می شود. این تحقیق می تواند به شناخت و درك بیشتر مفهوم مدیریت دانش، چرخه مدیریت دانش،حلقه ها و سایر عوامل مربوط به مدیریت دانش منجر شود. بنابراین می تواند دارای كاركرد شناختی باشد. به علاوه می توان از این تحقیق، برای معرفی چرخه مدیریت دانش، حلقه ها و سایر عوامل مربوط به آن و معرفی مزایا و منافع آن استفاده كرد و توجه و انگیزه لازم را جهت استفاده از آن در شركت فراهم ساخت و مدل مورد استفاده، یافته ها و توصیه های این تحقیق را به كار بست تا هم بسیاری مشكلات جاری شركت كه استفاده از مدیریت دانش می تواند در حل آن مثمرثمر باشد، برطرف شود و هم به محیط رقابتی قدرت بیشتری داده شود. از این جهت این تحقیق را می توان دارای كاركرد كاربردی نیز دانست. جدید و نو بودن این موضوع در مباحث مدیریت، انجام نشدن تحقیقی در این زمینه در سازمانهای كشور، لزوم استفاده از جدیدترین موضوعات و توصیه ها در اداره سازمانها و علاقه محقق به انجام تحقیق در این زمینه، موجب انتخاب موضوع مدیریت دانش شده است .
1-4 اهداف پژوهش :
این تحقیق به منظور رسیدن به اهداف زیر انجام شده است :
- تعیین وضعیت شركت توانیر به لحاظ چرخه مدیریت دانش در چهار حلقه خلق دانش ، سازماندهی، اشاعه وبكاربستن
- فراهم آوردن مقدمات لازم برای ارتقای كیفیت و اثربخشی شركت توانیر در راستای دستیابی به اهداف مربوطه
- تحلیل حلقه های چرخه مدیریت دانش با رویكردی فازی در شركت توانیر
- اولویت بندی حلقه های چرخه مدیریت دانش در شركت توانیر با استفاده از تاپسیس فازی
1-5 سوال های پژوهش :
- وضعیت شركت توانیر به لحاظ چرخه مدیریت دانش در چهار حلقه خلق دانش سازماندهی اشاعه و بكاربستن به چه صورت می باشد ؟
- مقدمات لازم برای ارتقای كیفیت و اثربخشی شركت توانیر در راستای اهداف مربوطه به چه صورت می باشد ؟
- حلقه های چرخه مدیریت دانش با رویكردی فازی در شركت توانیر به چه صورت می باشد؟
- اولویت بندی حلقه های چرخه مدیریت دانش در شركت توانیر با استفاده از تاپسیس فازی به چه صورت می باشد ؟
1-6 فرضیه های پژوهش
فرضیه اول : وضعیت موجود حلقه خلق دانش در شركت مادر تخصصی توانیر از وضعیت مطلوب برخوردار است .
فرضیه دوم : وضعیت موجود حلقه سازماندهی دانش در شركت مادر تخصصی توانیر از وضعیت مطلوب برخوردار است .
فرضیه سوم : وضعیت موجود حلقه مبادله دانش در شركت مادر تخصصی توانیر از وضعیت مطلوب برخوردار است .
فرضیه چهارم : وضعیت موجود حلقه بكاربستن دانش در شركت مادر تخصصی توانیر از وضعیت مطلوب برخوردار است .