مدیریت دانش[1]، مدیریت دانایی یا مدیریت اندوختههای علمی، به معنای در دسترس قرار دادن نظاممند اطلاعات و اندوختههای علمی است، به گونهای که به هنگام نیاز در اختیار افرادی که نیازمند آنها هستند، قرار گیرند تا آنها بتوانند کار روزمره خود را با بازدهی بیشتر و موثرتر انجام دهند. [29] مدیریت دانش شامل یک سری استراتژی و راهکار برای شناسایی، ایجاد، نمایندگی، پخش وتطبیق بینش ها و تجارب در سازمان می باشد.در بدو امر به مدیریت دانش فقط از بعد فن آوری نگاه میشد و آن را یک فناوری میپنداشتند. اما به تدریج سازمانها دریافتند که برای استفاده واقعی از مهارت کارکنان، چیزی ماورای مدیریت اطلاعات موردنیاز است. انسانها در مقابل بعد فناوری والکترونیکی، در مرکز توسعه، اجرا و موفقیت مدیریت دانش قرار میگیرند و همین عامل انسانی وجه تمایز مدیریت دانش از مفاهیم مشابهی چون مدیریت اطلاعات است.
اهمیت مقوله دانش در دهه های اخیر رشد روزافزونی داشته است که این امر ناشی از تمرکز بر دانش به عنوان یکی از منابع استراتژیک سازمان میباشد. امروزه سازمان ها یکی از راه های تمایز خود از سازمان های دیگر را در افزایش میزان دانش بنیانی سازمانی خود جستجو می کنند تا بتوانند از طریق آن به سطوح بالاتری از کارایی و نوآوری دست یابند. توانایی سازمان ها در یکپارچه سازی و هماهنگ نمودن دانش به عنوان یکی از راه های دستیابی و حفظ مزیت های رقابتی تلقی می گردد.
به جهت افزایش اهمیت دانش در سازمان ها، مقوله مدیریت دانش به عنوان یک مبحث مهم وارد سازمان های امروزی گردیده است. اهمیت مدیریت در سازمان ها لزوم به کارگیری استراتژی هایی را در این زمینه ضروری نموده است. مکاتب مختلفی از استراتژی های مدیریت دانش در سازمان ها وجود دارد که هر کدام از جنبه های مختلف به بیان استراتژی های مدیریت دانش پرداخته اند.
در این پایان نامه سعی شده است با کمک برنامه ریزی استراتژیک و تجزیه و تحلیل محیط داخلی و خارجی شرکت سبلان تهویه استراتژی های مدیریت دانش سازمان تدوین و سپس اولویت بندی شود.تحلیل و تدوین و اولویت بندی استراتژی ها با کمک و نظرات مدیران ارشد سازمان و خبرگان در حوزه های مورد مطالعه، برنامه ریزی استراتژیک و صنعت تاسیسات تهویه انجام گرفته است.
در این رساله برای تحلیل محیط داخلی و خارجی شرکت سبلان تهویه از ماتریس های IFE[2] و EFE[3] برای ارزیابی استفاده گردیده و باکمک روش تحلیلیSWOT[4] وBSC[5] استراتژی های مدیریت دانش سازمان توسط مدیران و خبرگان تدوین گردید.در نهایت برای حداکثر کردن تاثیر استراتژی ها، با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای که از روش های تصمیم گیری چند معیاره است برای اولویت بندی استراتژی ها استفاده گردید.
1-2 تعریف موضوع و مسئله اصلی تحقیق
سازمان ها برای انجام مأموریت ها و دستیابی به اهداف خود دارای منابع و دارایی های متعددی می باشند. برخی از این منابع و دارایی ها بسیار ارزشمند و راهبردی هستند که برای کسب مزیت رقابتی سازمان نقش محوری دارند[1].دانش برای تمام سازمان ها از جمله ی این منابع و دارایی ها است، به طوری که صاحبنظران علم مدیریت، دانش را جایگزین نهایی تولید، ثروت و سرمایه پولی می دانند. (تافلر1990) [6][2]
همچنین پیتر دراکر[7] [2]معتقد است که در اقتصاد امروز دنیا، دانش منبعی همانند و در عرض سایر منابع تولید مانند کار و سرمایه و زمین نیست، بلکه تنها منبع معنی دار عصر حاضر به شمار می رود .در واقع دانش تنها منبعی در سازمان است که در اثر استفاده، نه تنها از ارزش آن کاسته نشده، بلکه بر ارزش آن نیز افزوده می شود. [2](گلاسر 1998) [8]
این دانش در رویه ها، دستورالعمل ها، دیدگاه ها، اقدامات و تصمیمات سازمانی مستقر و مستتر است و زمانی اهمیت بیشتر می یابد که به محصولات و خدمات ارزشمندی تبدیل شود.
مدیریت استراتژیک دانش به پروسهها و زیرساختهایی میپردازد که بنگاه برای کسب، ایجاد و درمیان گذاشتن دانش در جهت تنظیم استراتژی و اتخاذ تصمیمات تجاری از آنها استفاده میکند. استراتژی دانش یک بنگاه به بررسی رویکرد کلی یک سازمان که مایل به همسو کردن منابع دانش و تواناییهای خود با نیازمندیها در استراتژی خود است، میپردازد. بنابراین فاصله دانشی موجود بین آنچه یک بنگاه باید برای اجرای استراتژی خود بداند و آنچه که میداند، کاهش مییابد.
درک بهتر مفهوم و کاربردهای استراتژیهای دانش میتواند از طریق بررسی مهمترین دستاوردهای آن حاصل شود. یک عامل الزامی این است که بنگاههای دارای توازن باید بتوانند مفهوم اکتشاف و بهرهبرداری از دانش را درک كنند.سیستم های مدیریت دانش، درچنین فضایی و با هدف تأثیر گذاری بر شناسایی، خلق، ذخیره سازی، بازیابی، تسهیم و به كارگیری دانش مورد نیاز در سازمان به وجود آمدند. مدیریت دانش به سازمان ها كمك می كند تا مأموریت خود را به خوبی انجام داده و به چشم انداز و اهداف خود دست پیدا كنند. در این راستا مفهوم استراتژی با هدف تبیین این موضوع كه خلاهای دانشی سازمان كدامند و كدام دانش و چرا برای سازمان راهبردی و مورد نیاز می باشد، در ادبیات مدیریت دانش ظهور یافته است.
پیش از استقرار سیستم های مدیریت دانش، ابتدا باید استراتژی دانش سازمان تدوین گردد تا بر اساس آن، سازمان در فراگرد مدیریت دانش بداند كه با چه استراتژی مشخصی باید این كار را انجام بدهد.
استراتژی دانش سازمان بیان می كند كه این صنعت برای انجام مأموریت ها و اجرای استراتژی های خود چه دانشی را، با چه عمقی، از چه منبعی و از چه طریقی بایستی كسب نماید. از همین رو در این پژوهش تلاش شده است تا ضمن ی بر ادبیات نظری موضوع استراتژی دانش، ضرورت های تدوین استراتژی دانش، كاركردها و پویایی های آن بررسی و تبیین شوند.
در مطالعات مدیریت دانش، مفهوم استراتژی دانش مفهومی جدید و ابداعی می باشد که اغلب در پروژه های داخل کشور چندان مورد توجه قرار نگرفته است. از همین رو تحقیق حاضر با هدف بررسی مطالعات انجام شده در زمینه تدوین استراتژی دانش و ارائه مدل مناسب جهت تدوین استراتژی دانش در شرکت سبلان تهویه انجام میشود. از همین رو تحقیق حاضر با هدف بررسی مطالعات انجام شده در زمینه تدوین استراتژی دانش و ارائه مدل مناسب جهت تدوین استراتژی دانش در شرکت سبلان تهویه انجام میشود. شرکت سبلان تهویه(سهامی خاص) در سال 1371 با هدف ارتقای سطح دانش و فن کشور و انجام پروژه های تاسیسات حرارتی و برودتی و ساختمانی تاسیس شد و پس از انجام چندین پروژه ساختمانی، نیروگاهی، خودرو سازی و … از سال 1375 رسما در جهت تولید سیستمهای تهویه مطبوع و سردخانه (چیلر پکیج یونیت آبی و هوایی، هواساز، ایرواشر، برج خنک کننده، کندانسور آبی و هوایی، یونیت هیتر، فن کوئل سقفی و زمینی، داکتد فن کوئل و کوئل آب گرم و بخار و سردخانه) گام برداشت.
هدف مدیران و مهندسان شرکت سبلان تهویه بهبود مستمر کیفیت محصولات و رسیدن به قله های رفیع موفقیت همراه با شعار مشتری مداری و ارتقاء سطح دانش و توجه به صادرات است.
امروزه، ارزش واقعی سازمان، بیش از ارزش فیزیکی و دارایی ها یا ارزش خالص آن است.دانش سازمان برای دارایی های سازمان، ارزش افزوده ایجاد میکند.دانش نه تنها در چگونگی ایجاد کالا و خدمات، بلکه در اینکه چه چیزی میتواند تولید شود یا حتی اینکه توان بالقوه لازم برای تولید چه چیزی وجود دارد، نقش قابل توجهی دارد.
با توجه به تغییرات تکنولوژیکی که در حال حاضر شتاب زیادی به خود گرفته است و پیچیده شدن تصمیمات سازمانی، لزوم بکارگیری برنامهای جامع برای مواجهه با اینگونه مسائل بیشتر از گذشته ملموس میشود. این برنامه چیزی جز برنامه استراتژیک نیست.
در این زمینه اولین مشکلات عبارتست از موانع ایجاد و توسعه روند مدیریت استراتژیک دانش در سازمانها که این فرآیند را از بنیان و پای بست با مشکل مواجه میسازند. دلایل گوناگونی وجود دارند که برخی از سازمانها تمایل چندانی به ایجاد و توسعه روندهای مدیریت استراتژیک دانش از خود نشان ندهند که مهمترین آنها عبارتند از:
- عدم آگاهی مدیریت سطح بالا نسبت به وضعیت واقعی سازمان
- خودفریبی مدیران سطح بالا به طور جمعی درباره موقعیت سازمان
- توجه مدیران به حفظ وضع موجود
- درهم آمیختگی دشواریهای مشترک مدیریت سطح بالا و دشواریهای عملکرد روزانه
- اشتباه تلقی کردن هر گونه تغییر در رابطه با هر چه در گذشته در سازمان انجام گرفته است.
در این پژوهش سعی شده، تا با بررسی تحقیقات اخیر و مرتبط ساختن نظریات پیرامون مدیریت دانش، مدل استراتژیک مدیریت دانش سازمان را ارائه نموده و اقدام به ارائه مدلی جهت تدوین استراتژی مدیریت دانش نماید. استراتژی دانش سازمان بیان می كند كه این صنعت برای انجام مأموریت ها و اجرای استراتژی های خود چه دانشی را، با چه عمقی، از چه منبعی و از چه طریقی بایستی كسب نماید.
1-3 اهداف اساسی پژوهش
می توان گفت هر تحقیقی شامل دو دسته کلی و هدف های ویژه است، هدف کلی تحقیق همان موضوع تحقیق است که مشخص می کند پژوهش چه چیزی را دنبال می کند .
هدف های ویژه نیز از هدف های کلی نشأت می گیرد و به صورت صریح مراحل انجام تحقیق را نشان می دهد و چارچوب مناسبی برای تجزیه تحلیل های آماری ارایه می دهد . بر این اساس می توان هدف های تحقیق را به صورت زیر برشمرد:
هدف کلی :
طراحی و تدوین استراتژی مدیریت دانش در شرکت سبلان تهویه و اولویت بندی استراتژی ها
هدف های ویژه:
- شناسایی مدل های تدوین استراتژی دانش در سازمان .
- شناسایی اقدامات انجام شده در زمینه طراحی استراتژی دانش در شرکت سبلان تهویه
- معرفی مدیریت دانش و شناخت چارچوب تئوریک تحقیق
1-4 اهمیت موضوع
امروزه برخورداری از اطلاعات و دانش روزآمد به موقعیتی استوار برای ادامه حیات فردی و اجتماعی تبدیل شده و حتی توان رقابت در بازار منوط به کسب توسعه دانش فردی و سازمانی است تا حدی که دانش جزئی اساسی از سرمایه، تلقی شده است، به منظور استفاده بهینه از سرمایه دانش در سازمانها، رشته جدیدی از مدیریت بنام، مدیریت دانش پدید آمده است تا ضمن بهبود بخشیدن به فرایندهای دانش و با پیوند بین استراتژی سازمان و استراتژی مدیریت دانش در تامین دانش مناسب در زمان مناسب برای فرد مناسب به حفظ مزیت رقابتی سازمان کمک کند[2].
در ادبیات مدیریت به وفور شاهد تأکید بر نقش دانش، به عنوان یک منبع حیاتی برای حفظ رقابت پذیری و سودآوری هستیم. )رومر 1990)[9]
امروزه تدوین فرایندهای مرتبط به استراتژی های دانشی در سازمان ها از دیدگاه مدیریت استراتژیک برای بنگاه های کسب و کار دولتی و غیر دولتی از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است.این اقدام حساس که در حوزه مدیریت دانش قراردارد و از ویژگی های کارشناسانه و تخصصی بهره می گیرد، قادر است که استراتژی های مناسب دانش را به نحو مطلوب تدوین و ارائه نماید. حصول نتیجه از این اقدام و تدوین استراتژی های دانش در سازمان، اجرای مدیریت دانش را به عنوان یک برنامه استراتژیک تسهیل می سازد. [3]
به عقیده صاحبنظران حوزه مدیریت دانش، بسیاری از ابتکارات ارائه شده برای اجرای مدیریت دانش در سازمانها با شکست مواجه می شوند چرا که آنها با استراتژی های کلان سازمان هماهنگ و تنظیم شده نیستند و به همین دلیل اقبال کمی برای موفقیت دارند. از طرف دیگر تمرکز و توجه زیاد به ابزارهای فن آوری اطلاعات و کمبود اطلاعات مدیران به ادبیات موضوع، روش شناسی و واژه شناسی باعث گردیده تا توفیقاتی کمی حاصل شود. مدیران ارشد دانش که امروزه نقش موثری در ترویج، تبلیغ و تدوین برنامه های مدیریت دانش دارند بایستی تا حد امکان خود را با برنامه های استراتژیک سازمان هماهنگ و نزدیک سازند.[29] به عبارت روشن تر این مدیران بایستی خود در تدوین استراتژی های سازمان نقش موثری ایفا نمایند.
در عصر حاضر، استفاده از ابزاری به نام دانش برای ایجاد خلاقیت و نوآوری در سطح ملی از اهمیت بسزایی برخوردار است وكشورها با ارج نهادن به مدیریت دانش و به طور متقابل مدیریت خلاقیت و نوآوری، آن را نیازی استراتژیك جهت پیشگامی در عرصه ی رقابت پذیری تلقی میكنند .امروزه تدوین فرایندهای مرتبط به استراتژی های دانشی در سازمان ها از دیدگاه مدیریت استراتژیک برای بنگاه های کسب و کار دولتی و غیر دولتی از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است.این اقدام حساس که در حوزه مدیریت دانش قراردارد و از ویژگی های کارشناسانه و تخصصی بهره می گیرد، قادر است که استراتژی های مناسب دانش را به نحو مطلوب تدوین و ارائه نماید. حصول نتیجه از این اقدام و تدوین استراتژی های دانش در سازمان، اجرای مدیریت دانش را به عنوان یک برنامه استراتژیک تسهیل می سازد. به عقیده صاحبنظران حوزه مدیریت دانش، بسیاری از ابتکارات ارائه شده برای اجرای مدیریت دانش در سازمانها با شکست مواجه می شوند چرا که آنها با استراتژی های کلان سازمان هماهنگ و تنظیم شده نیستند و به همین دلیل اقبال کمی برای موفقیت دارند.
برنامه های مدیریت دانش بعضا با تاکید بر یک راه حل متمرکز می شوند و چند بعدی نیستند. از طرف دیگر تمرکز و توجه زیاد به ابزارهای فن آوری اطلاعات و کمبود اطلاعات مدیران به ادبیات موضوع، روش شناسی و واژه شناسی باعث گردیده تا توفیقاتی کمی حاصل شود. مدیران ارشد دانش که امروزه نقش موثری در ترویج، تبلیغ و تدوین برنامه های مدیریت دانش دارند بایستی تا حد امکان خود را با برنامه های استراتژیک سازمان هماهنگ و نزدیک سازند. به عبارت روشن تر این مدیران بایستی خود در تدوین استراتژی های سازمان نقش موثری ایفا نمایند.
[1] Knowledge management
[2] Internal factor evaluation (EFE) Matrix
[3] External factor evaluation (IFE) Matrix
[4] Strenght/weakness/opportunity/threat (SWOT) Matrix
[5] Balance score card
[6] toffler
[7] Piter drucker
[8] Glazor
[9] roomer
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است